38711

ارزيابي اثر بخشي منابع مختلف كودي بر رفع كمبود آهن در ارقام و لاين‌هاي لوبيا چيتي

محمد تکاسی

 

چكيده:

به منظور تعيين اثرات منابع مختلف كودهاي محتوي آهن و گوگرد عنصري بر روي خواص كمي و كيفي ارقام و لاين هاي لوبيا چيتي در خاك هاي آهكي استان زنجان، اين طرح در قالب آزمایش فاکتوریل و در طرح پايه بلوك هاي كامل تصادفي با 18 تيمار و در سه تكرار در ايستگاه تحقيقات خيرآباد زنجان اجرا گردید. فاکتور اول: تیمار کودی شاهد، سولفات آهن (kg/ha 100)، کلات آهن (kg/ha 10)، دوبار محلول پاشی با سولفات آهن چهار در هزار، 400 کیلو گرم در هكتار گوگرد کشاورزی با تیو باسیلوس،400 کیلو گرم در هكتار گوگرد کشاورزی بدون تیو باسیلوس). فاکتور دوم: لاین ها و رقمCOS 16 ، G14088، چیتی محلی.

مصرف خاكي همۀ كودهاي تيمارها به صورت نواري و در زمان كاشت استفاده گردید و محلول پاشي‌ها قبل از مرحلۀ گلدهي و بعد از اتمام گلدهي انجام گرفت، در طول دوره داشت، تاريخ مراحل فنولوژيكي مختلف رشد و برخي صفات از قبيل ‌ ارتفاع بوته، تعداد غلاف در بوته، تعداد بذر در غلاف،‌ تيپ بوته، وزن صددانه اندازه گیری گردید. در مرحلۀ گلدهي از قسمت هاي كاملاً توسعه يافتۀ بالايي نمونه برگ گياه براي تجزيه شيميايي استفاده شد. همچنين در مرحله برداشت، ركوردگيري بيوماس و محصول دانه به عمل آمد، و نيز ميزان پروتئين و آهن نمونه های دانه لوبيا تعیین شد. روي صفات يادداشت ‌برداري شده و عملكرد و بيوماس محصول و غلظت عناصر تعيين شده در تيمارهاي آزمايشي با استفاده از برنامه SAS تجزيه و تحليل آماري انجام گردید.

 نتایج به دست آمده نشان داد، بین عملکرد دانه ارقام مورد استفاده و تیمارهای کودی از نظر آماری اختلاف معنی‌دار وجود دارد. بیشترین عملکرد، وزن صددانه و بیوماس تولیدی در لاین امید بخش G14088 و در تیمار کودی محتوی آهن‌، سولفات آهن ( 100 کیلوگرم در هکتار) و یا مصرف 400 کیلوگرم گوگرد کشاورزی در هکتار با تیوباسیلوس به دست آمد و برای لوبیا چیتی در استان زنجان و مناطقی با اقلیم و خاک مشابه توصیه می‌گردد.

کلیدواژه‌ها: لوبيا، آهن‌، گوگرد، ‌عملكرد و كيفيت

38711

Evaluation of effectiveness of different fertilizer sources for iron defficient alleviation in different lines and cultivars of chitty bean

Mohammad Tokasi

 

Abstract:

 In order to determine the effects of iron fertilizers and elemental sulfur on quality and quantity traits of spotted bean varieties a factorial experiment with 18 treatments and three replications was conducted in khairr abad research station for three years. Treatments were: Control, soil application of ferrous sulphate (100 kg/ ha) and iron chelate (10 kg/ha), foliar application of ferrous sulphate, soil application of elemental sulfur with thiobacillus (400 kg/ ha ) and soil application of elemental sulfur without thiobacillus . spotted bean cultivars were cos16 / G 14088 and a local cultivar.

Iron fertilizers and elemental sulfur were applied to soil before sowing but foliar application of ferrous sulphate was performed before and after flowering stage.

During growing period and after harvest, plant height, number of pod per plant, number of seed per pod, 100 Seed weight and plant were measured. In the flowering stage leaf samples from different treatments were prepared and used for chemical analysis. After harvest seed yield, protein and iron contents of seed and plant biomass were measured in each treatment and the data obtained were statistically analyzed by SAS program. The results showed that the G14088 cultivar was superior compared to other cultivars and soil application of ferrous sulphate (100 kg/ha) and use of elemental sulfur with thiobacillus are recommended for increasing yield and yield quality of spotted been.

 

Keywords: chitty bean, iron, sulfur, yield, Quality

 

38712

بررسي تغییرات فصلی نفوذ آب و تاثیر آن بر مدیریت آبیاری ذرت علوفه ای

محمد رضا امداد

چكيده

يكي از مشخصه‌هاي فيزيكي خاك كه مديريت آبياري را تحت تأثير قرار مي‌دهد مسئله نفوذ و تغييرات آن مي‌باشد كه در طراحي و ارزيابي سيستم‌هاي آبياري مهم مي‌باشد. وقتي به علت تغييرات خواص سطحي خاك، ميزان نفوذ آب به خاك چنان كاهش يابد كه آب كافي در اختيار گياه قرار نگرفته و عملكرد محصول كاهش يابد، مشكل نفوذپذيري پيش آمده است. نفوذ نهايي خاك از جمله خواص فيزيكي خاك بوده كه تغييرات آن موجب تغييرات نفوذ تجمعي مي‌گردد. در اين راستا نفوذ خاك در آبياري جويچه‌اي و تغييرات آن با دفعات آبياري در زراعت ذرت علوفه‌اي(در فصل کشت، تغییرات فصلی)در ايستگاه تحقيقات خاك و آب كرج، کرمان و اصفهان بررسي گرديد. نفوذ نهايي خاك از روش ورودي-خروجي و نفوذ تجمعي با استفاده از معادله كوستياكوف- لوئيز تعيين شد. نتايج پژوهش کرمان(خاک لوم شنی) نشان داد كه متوسط نفوذ نهايي خاك در انتهاي فصل كشت نسبت به ابتداي دوره به ميزان 22 درصد كاهش يافت. نتايج پژوهش درکرج(خاک لومی) نشان داد كه متوسط نفوذ نهايي خاك در انتهاي فصل كشت ذرت نسبت به ابتداي دوره به ميزان 28 درصد كاهش يافت. همچنین نتايج پژوهش اصفهان(خاک رسی سیلتی) نشان داد كه متوسط نفوذ نهايي خاك در انتهاي فصل كشت نسبت به ابتداي دوره به ميزان 57 درصد كاهش يافت. مناسب‌ترين مدل برازش شده براي تغييرات نفوذ نهايي و نفوذ تجمعي با دفعات آبياري مدل لگاريتمي بدست آمد. ضرايب a و k تغييرات معني‌داري را با دفعات آبياري از خود نشان ندادند. با توجه به تغييرات زماني نفوذ و کاهش نفوذ نهایی خاک بايستي زمان آبياري افزايش يابد تا جبران كاهش نفوذ گردد.

 

کلیدواژه‌ها:  نفوذ نهايي خاك، ضرايب نفوذ، ذرت علوفه ای،تغییرات فصلی.

38712

Determination of seasonal variation of infiltration and it's effects on irrigation management in forage  maize

Mohammad Reza Emdad

 

Abstract:

One of the soil physical properties that affect irrigation management is infiltration and it’s variation that has a major role in design and evaluation of irrigation systems. Due to changes of surface soil layer, infiltration changes and may cause yield reduction. Soil basic infiltration rate is one of the soil physical properties and its variation causes variation of cumulative infiltration. In this regard three years experiment for determining temporal infiltration variability in field was conducted in soil and water research station (karaj), Kerman and Esfahan site for forage maize. Final infiltration rate measured using Inflow-Outflow method and cumulative infiltration was calculated using Kostiakov- Lewis infiltration equation. Results showed that average final infiltration rate in the end of season decreased about 22% as compared to beginning and showed decreasing logarithmic trend in Kerman. Also average final infiltration rate results in Karaj and Esfahan accordingly showed 28 and 57% reduction in the end of season than beginning. The best fitted model for infiltration variation and cumulative infiltration rate in all sites was decreasing logarithmic trend. a and k coefficients of kostiakov-Lewis equation did not show any significant trend throughout the season. Because of variation of temporal infiltration variation throughout the season (decreasing trend with irrigation events) and for the best management of irrigation systems, irrigation timing must be increased. 

 

38713

بررسی اثرات اصلی و باقیمانده نسبت های مختلف سوپر فسفات تریپل و خاک فسفات غلیظ شده بر قابلیت جذب فسفر در یونجه همدانی

رامین ایرانی پور

 

چكيده

به منظور بررسی اثرات مصرف نسبت های مختلف سوپرفسفات تریپل و خاک فسفات غلیظ شده آزمايشي در قالب طرح آماري بلوك هاي كامل تصادفي با استفاده از 6 تيمار در3 تكرار به مدت 4 سال بر روي يونجه همداني در ايستگاه تحقيقاتي چهار تخته شهرکرد اجرا گرديد. تيمارهاي مورد بررسي عبارت بودند از:

T₁ =TSP،  T₂ = 0.8 TSP + 0.2 PR ،  T₃ = 0.5TSP + 0.5 PR،  T₄ = 0.2 TSP + 0.8 PR، T₅=PR ،  T₆=Control.

TSP و PR به ترتيب تيمارهاي مصرف كود از منبع سوپر فسفات تريپل و خاك فسفات غليظ شده مي باشند. پس از برداشت محصول نسبت به محاسبه عملكرد خشك، درصد ماده خشک و همچنين تعيين غلظت عناصر فسفر، كلسيم، منیزیم، آهن، مس، روی،  منگنز و کادمیم در سال اول پژوهش به منظور تعیین اثرات اصلی تیمارها و    سال های دوم، سوم و چهارم به منظور تعیین اثرات باقیمانده تیمارها اقدام گرديد. در پايان نتايج حاصله با استفاده از نرم افزار COSTAT مورد تجزيه و تحليل آماري قرار گرفت.

نتایج مقایسه میانگین انجام شده با استفاده از آزمون چند دامنه ای دانکن در سطح پنج درصد نشان داد که اثرات اصلی تیمار مصرف کود بر غلظت عناصر فسفر، کلسیم، مس، روی و کادمیم در گیاه معنی دار گردید ولی بر صفات عملکرد خشک، درصد ماده خشک و غلظت عناصر آهن و منگنز در گیاه تاثیر  معنی دار نداشت. نتایج همین بررسی  نشان داد که اثرات باقیمانده تیمار مصرف کود بر عملکرد خشک و درصد ماده خشک در گیاه  و نیز غلظت عناصر فسفر، کلسیم، مس، روی، منگنز و کادمیم موجود در گیاه معنی دار گردید ولی بر روی غلظت عناصر منیزیم و آهن تاثیر معنی دار نداشت.

                

کلیدواژه‌ها: خاك فسفات غليظ شده، سوپر فسفات تريپل، یونجه همدانی

 

38713

Evaluation of main and residual effects of triple superphosphate and rock phosphate combnations on phosphorus availability for alfalfa.

Ramin Iranipour

 

Abstract

In order to investigation of main and residual effects of different fractions of Ttiple super phosphate and Phosphate rock on yield indices and forage quality of alfalfa (Medicago sativa L. cv Hamedani) an experiment was conducted based on randomized complete block design with three replication in Shahrekord (Chahartakhteh agricultural research station) in 2004-2008.

Treatments of this study consist of: T1=TSP; T2=0.8TSP+0.2PR; T3=0.5TSP+0.5PR; T4=0.2TSP+0.8PR; T5=PR; T6=Control. Dry matter yield, dry matter percentage and concentration of Phosphorus, Calcium, Magnesium, Iron, Cupper, Zinc, Manganes and Cadmium in plant tissue were determined as plant indices. The results of measurments were analysed by Costat statistic software and following results have been obtained by mean comparision of treatments:

-                      Main effects of treatments on concentration of Phosphorus, Calcium, Cupper, Zinc and Cadmium were significant at 5% level by Duncan^,s multiple range test, but on dry matter yield, dry matter percentage and concentration of Iron and Magnesium were not.

-                      Residual effects of treatments on Dry matter yield, Phosphorus, Calcium, Cupper, Zinc, Manganes and Cadmium were significant at 5% level by Duncan^,s multiple range test but on Magnesium and iron were not.

Results of this study, demonstrate that highest concentration of Cadmium in plant obtained in control treatment and by increasing in phosphste rock fraction in fertilizer treatments, Cadmium concentration increased. Minimum concentration of Cadmium, gained by triple super phosphate fertilizer treatment.

 

38714

اثر همكنش روي و بور بر عملكرد، اجزاء عملكرد و تركيب شيميايي دانه گندم در منطقه اقليد

سيدماشاألله حسينی

 

چکيده:       

در  قسمتهاي جنوبي ايران بخش اعظم خاكها آهكي بوده و كمبود روي و بور در چنين خاكهايي بروز مي كند. لذا به منظور بررسی اثر اين دو عنصر بر عملکرد گندم، آزمايشي در مزرعه تحقيقاتي ايستگاه اقليد بصورت فاكتوريل و بر پايه طرح بلوك هاي كامل تصادفي در سه تكرار بر روي گندم رقم شهريار انجام گرديد. تيمار هاي كودي عبارتند از  4  سطح روي ( 0 ، 25 ،50 و 75 كيلوگرم سولفات روي در هكتار ) و 5 سطح بور ( 0 ، 10 ، 20 ، 30 و60 كيلو گرم اسيد بوريك در هكتار ) كه بصورت مصرف خاكي و قبل از كشت استفاده شدند. در پايان فصل با رعايت حاشيه بوته هاي وسط هر كرت را كف بركرده و مقدار عملكرد دانه، وزن هزار دانه، تعداد دانه در هر خوشه تعيين شدند.           همچنين نمونه هاي برگ و دانه براي اندازه گيري روي برگ، بور برگ و روي دانه به عنوان پاسخ هاي گياهي اندازه گيري شد. پاسخ هاي گياهي با استفاده از نرم افزار رايانه اي MSTATC  تجزيه و تحليل شده و ميانگين ها با آزمون دانكن مقايسه شدند. نتايج تجزیه سه ساله طرح نشان مي دهد كه اثر اسيد بوريك و سولفات روي و همكنش اسيد بوريك و سولفات روي بر عملكرد دانه در سطح احتمال يك درصد  معني دار بوده است و بيشترين عملكرد مربوط به سطح كودي 30 كيلوگرم اسيد بوريك و 75 كيلوگرم سولفات روي و كمترين عملكرد مربوط به سطح كودي صفر كيلوگرم اسيد بوريك و صفر كيلوگرم سولفات روي مي باشد.

 

واژه های کليدی: بور، روي، همکنش، گندم.

38714

Zinc – boron interaction on yield , yield component  and chemical composition of wheat grain in Eghlid region

S.M.Hosseini

 

Abstract:                                                                                                    

In south of Iran , soils  are calcareous then zinc and boron deficiency is probable. To define the effect of zinc and boron on wheat yield, a factorial experiment was conducted in Eghlid agricultural research station as a completel  randomized block design with 3 replicates. The treatments were 4 Zn levels. ( 0,25,50,75 kg /ha  as zinc – sulphate) and 5 boron levels (0,10,20,30 and 60 kg/ha as boric acid )that added to the soil.  Grain yield, 1000 grain weight, grain per ear, leaf zinc and boron contraction were measured as plant responses. The plant responses were analyzed by MSTATC program and the means were compared with Duncan^,s test. The results showed that the main effect of Zn and B and also their interactions on plant responses  was significant (at α= 1 % ).  The highest and lowest grain yield was obtained from 30 kg/ha acid boric and 75 kg/ha zinc sulphate treatment and check respectively.                                                      

38715

ارزيابي همكنش و اثر باقي مانده  فسفر و روي در تناوب برنج ـ گندم در استان فارس

جهانبخش میرزاوند

چكيـده :

   گندم و برنج دو محصول عمده زراعي استان فارس مي باشند. در برنجزارهاي اين استان گندم كشت دوم بعد از برنج است. چون در شرايط غرقاب قابليت استفاده فسفر و روي تغيير مي يابد به همين دليل مطالعه اثرات مستقيم در كشت اول و باقيمانده آنها در كشت دوم بسيار مهم است. به منظور بررسي اثرات مستقيم و باقي مانده و اثر متقابل اين دو عنصر در تناوب برنج ـ گندم تحقيق حاضر طراحي و اجرا گرديد. در اين تحقيق اثرات منفرد و متقابل چهار سطح روي (0،20،40 و 60 كيلوگرم سولفات روي در هكتار) و چهار سطح فسفر(0،45، 90 و 135 كيلوگرم P₂O₅ در هكتاراز منبع سوپر فسفات تريپل) به صورت آزمايش فاكتوريل در قالب طرح  بلوكهاي كامل تصادفي در سه تكرار با تناوب برنج(رقم قصردشتي) ـ گندم( مرودشت) در مدت سه سال مطالعه گرديد. پايان هر فصل عملكرد دانه، وزن هزاردانه و تعداد دانه در خوشه تعيين گرديده و تجزيه شيميايي نمونه هاي خاک بعد از هر کشت و نمونه های كاه، دانه و پوسته( برنج)  در آزمايشگاه تحقيقات خاك و آب فارس انجام شد. داده ها با نرم افزار MSTATC تجزيه واريانس و ميانگين ها با آزمون دانكن مقايسه شد. نتايج تجزيه واريانس  نشان داد كه مصرف فسفر برعملكرد كاه برنج و اثر باقي مانده آن بر عملكرد دانه، كاه و وزن هزار دانه گندم  درسطح 5% معني دار بود. نتايج تجزيه شيميايي دانه، كاه و پوسته برنج و  دانه و كاه گندم نشان داد كه مصرف فسفر باعث افزايش معني دار درصد ازت پوسته و دانه(پروتين دانه) ، درصد فسفر دانه برنج  گرديد. نتايج  اثر باقي مانده فسفر بر تركيب شيميايي گندم نشان داد كه با افزايش سطح فسفر مصرفي پروتئين دانه، غلظت فسفر و آهن  دانه افزايش اما غلظت روي دانه و آهن كاه گندم كاهش يافت ولي  اين اثرات از نظر آماري  معني دارنبود. همچنين اثر  كاربرد روي بر عملكرد دانه و كاه برنج در سطح 5% معني دار بود. اما اثر باقي مانده روي هرچند باعث افزايش عملكرد دانه و كاه گندم شده بود  اما اين تاثير از نظر اماري معني دار نبود. تجزيه شيميايي نمونه هاي گياهي نشان داد مصرف روي بر مقدار فسفر، روي و مس دانه برنج و درصد ازت پوسته برنج و اثر باقي مانده آن بر غلظت روي دانه گندم تاثير معني داري داشت. جدول مقايسه ميانگين نشان داد كه بازياد شدن سطح روي غلظت فسفر و روي افزايش و غلظت مس دانه برنج كاهش يافت. اثر متقابل روي و فسفر بر عملكرد دانه، كاه و وزن هزار دانه برنج و گندم تاثير معني داري نداشت. اما اين همكنش بر غلظت روي دانه  و كاه برنج و غلظت منگنز كاه و ازت پوسته برنج تاثير معني داري داشت. از طرفي افزايش سطح روي مصرفي باعث افزايش  اما افزايش مصرف فسفر باعث كاهش غلظت روي در دانه و كاه برنج گرديد.

 

38715

Evaluation of Interaction and Residual Effect of Zinc and Phosphorus on Growth, Yield and Chemical Composition of Rice and Wheat(Rice-wheat rotation) in Fars Province.

JAHANBAKHSH MIRZAVAND

 

ABSTRACT

The wheat and rice crops are two major crops in Fars province. In paddy field of this province, the wheat is cultivated after  rice harvest. Because in water logged condition , the availability if Phosphorus and zinc change therefore studying the direct and residual effect of them in the first cultivation and particularly in the second one are very important. In order to investigate the direct , residual and interaction effects of these two element in rice– wheat rotation and experiment was carried out. In this research the effect the effect of each element and their interaction effect on yield and yield component, of rice and wheat rotation during 3 consecutive years. The treatments were combination of 4 Zinc levels(0, 20, 40 and 60 kg Znso4.H2o per hectare) and 4 Phosphorus levels( 0, 45, 90 and 135 kg p2o5 per hectare from triple super phosphate ) conducted as a factorial experiment was designed as RCBD with 4 replication during 3 years. The experiment data were analyzed by MSTATC software for AVOVA. The results showed that application of P fertilizer and its residual effect on yield and yield components is significant (). The results of chemical analysis On grain , straw and husk rice, grain and straw of wheat showed that the P application has a significant effect (p<.0 5 )  on grain protein, phosphorus content of rice grain. The residual effect of phosphorus on chemical composition of wheat showed that by increasing the level of phosphorus application , grain protein , phosphorus concentration of grain increased but Zn content of grain and Fe content of the straw decreased, but these effect were not statistically significant. Also the effect of Zn application on grain and straw yield of rice was statistically significant (p<.05) . although the residual effects of Zn application caused the grain and straw yields of wheat to increase but this effect was not statistically significant. The chemical analysis of plant samples showed that the effect of Zn application 0n P. Cu and Zn contents of rice grain and N% of husk and its residual effect on Zn content of wheat grain  was not statistically significant. Comparing of mean showed that concentration of P and Zn of rice grain increased and Cu concentration decreased, by increasing of Zn levels. Interaction of P and Zn effects on grain, straw yield  and 1000-kernel weight rice and wheat were not significant

Key words: Rice Wheat, Zinc sulfate,Phospherus and residual effects

 

38716

توسعه تنوع ژنتيكي از طريق دورگ‌گيري و بررسي نتاج نسل F1  ژنوتيپ‌هاي گندم دوروم

رضا محمدي

 

چكيده

تلاقي بين لاينها و ارقام زراعي يكي از راه‌هاي افزايش ايجاد تنوع ژنتيكي مي‌باشد. در اين بررسی مواد ژنتيكي مورد نياز جهت كراسينگ بلوك از خزانه داخلي آزمايشات ايستگاه سرارود با هدف ايجاد تنوع ژنتيكي و بهبود عملكرد ارقام زراعي موجود انتخاب شده اند. در سال اول 54 دورگ F1 حاصل از تلاقي هاي والدين بدست آمد. در سال دوم 54 دورگ F1 براساس خصوصيات فنوتيپي ارزيابي و بصورت بالك جهت بررسي در نسل بعد برداشت شدند.

کلیدواژه‌ها: دورگ‌گيري، تنوع ژنتيكي، گندم دوروم

 

38716

Development of genetic variation through hybridization and survey F1 generation progeny of durum wheat genotypes

Reza Mohammadi

 

Abstract

Hybridization is one of the methods for increasing genetic variation in crops. In this study, creation of genetic variation was the main objective. In the first cropping season (2008-09), 54 F1 durum wheat crosses were created by crossing between selected parents. In the second year (2009-10), the 54 F1 durum wheat crosses were evaluated based on phenotypic performance and were selected using bulk method for more evaluation in the next generation.

 

38717

بررسي تنوع ژنتيكي ارقام و لاينهاي گلرنگ به منظور انتخاب ژنوتيپهاي مناسب در شرايط ديم

سيد سعيد پورداد

 

چكيده

تنوع ژنتيكي مهمترين عامل موفقيت در گزينش و پيشبرد برنامه هاي اصلاحي است. از اين رو ارزيابي كلكسيون ها يكي از مهمترين راههاي شناسايي ژنوتيپهاي مطلوب بوده كه مي تواند اصلاح‌گر را در رسيدن به ارقام مناسب ياري نمايد.گلرنگ از گياهان زراعی قديمی و بومی ايران بوده و سازگاری خوبی با مناطق مختلف ديم دارد. در اين بررسی تعداد  90 ژنوتيپ گزينش شده از درون كلكسيون گلرنگ سال قبل در كشت پاييزه و بصورت مشاهده اي و در سه ايستگاه تحقيقاتی سرارود، مراغه و شيروان اجرا گرديد. هر كرت شامل دو رديف به طول 3 متر با فاصله رديف هاي 30 سانتيمتر بود. در طول دوران رشد ونمو علاوه بر مراقبتهاي معمول زراعي نظير وجين علفهاي هرز و مبارزه با آفات از برخی صفات زراعی يادداشت برداري صورت گرفت. نتايج نشان داد که در هر سه ايستگاه تحقيقاتي بين ژنوتيپ هاي تحت بررسی از نظر اكثر صفات زراعي تنوع وسيعي وجود داشته و تنها از نظر تعداد روز تا رسيدن تنوع قابل ملاحظه اي وجود نداشت. در نهايت  با توجه به عملكرد و برخي صفات ديگر ژنوتيپ ها در سه ايستگاه تحت بررسي تعداد 18 ژنوتيپ كه در هر سه ايستگاه وضعيت مناسبي داشتند گزينش شده و به همراه سه رقم سينا، زرقان279 و رقم در دست معرفي 411 جمعا 21 ژنوتيپ براي ادامه بررسي ها در سال بعد در نظر گرفته شدند.

 

واژه های کليدی: گلرنگ، گزينش، شرايط ديم

38717

Study on safflower genetic variation to selecting suitable genotypes  for  rainfed conditions

S.S. POURDAD

 

Abstract

Genetic variation is the most important factor to successful selection and breeding programs. So, evaluation of germplasm collections is one of the most important methods to recognise siutable genotypes and can help breeders to release new varieties. Safflower is an ancient and local crop that is well adapted to diffrernt dry-land regions of Iran. Present study carried out with 90 safflower genotypes selected from last year trail which have been planted in fall at three research stations viz. Sararood, Maragheh and Shirvan. Each genotype was planted in 2 rows with 3 m length and 30 cm row spacing. In addition to normal agronomic operations like weed and pest control some agronomic characters has been recorded. Results showed that there were wide variation for all agronomic characters except days to maturity at all three research stations.finnaly, according to yield and some other agronomic characters 18 superior genotyes along with three varieties (Sina, Zarghan279 and 411) totally 21 genotypes selected to evaluate in next year.    

 

Key words: safflower, selection, rain-fed condition

 

38718

بررسي و انتخاب در نسلهاي در حال تفكيك كلزا براي شاخصهاي موثر در عملكرد در شرايط ديم

سيد سعيد پورداد

 

چكيده

در سالهاي اخير به علت محدود شدن واردات ارقام و دسترسي به ژرم پلاسم جهاني كلزا بنظر
مي رسد كه ايجاد تنوع ژنتيكي بوسيله انجام تلاقي بين ارقام ولاينها موجود كلزا راه حل مناسبي باشد. اين تحقيق با هدف گزينش ژنوتيپ هاي برتر كلزا مناسب كشت در شرايط ديم صورت گرفت. تعداد 28 تلاقي نسل  F₂ كلزا هر كدام در كرتهايي با پنج رديف دو متري و با فاصله رديف 30 سانتي متر در كشت پاييزه و در معاونت موسسه تحقيقات كشاورزي ديم (سرارود) كشت شده و گزينش از درون اين جمعيت ها انجام شد. گزينش براساس زودرسي، مقاومت در برابر سرما و زمستانگذراني مناسب، وضعيت رشدي بوته و ارتفاع بوته انجام گرديد. گزينش از درون جوامع نسلF₂  بصورت انتخاب تك بوته ها صورت گرفت بطوري كه از درون هر جمعيت بين پنج تا 10 بوته مطلوب انتخاب شد.  نتايج نشان داد كه گزينش از درون نسل در حال تفكيك F₂  منجر به انتخاب بوته هايي متفاوت از ارقام مبداء گرديده است. با توجه به اينكه اصلاح ارقام كلزاي ديم براي مناطق گرمسير كشور صورت مي گيرد لذا لاين هاي در حال تفرق نسلF₃ به ايستگاه تحقيقات كشاورزي ديم گچساران ارسال تا مراحل بعدي گزينش در اين ايستگاه دنبال گردد.

 

کلیدواژه‌ها: كلزا، گزينش، نسلهاي در حال تفرق، شرايط ديم

 

38718

Evaluation and selection of Rapeseed segregating  populations for effective characteristics in seed yield under rainfed conditions

S.S. POURDAD

 

ABSTRACT

Considering the limitation in importing new rapeseed genotypes and  unavailable world germplasm recently. It seems that the best way to solve this problem is create genetic variation through making crosses between rapeseed varieties and lines. Present investigation carried out to develop genetic variation and crate varieties suitable for rainfed condition. Each of 28 F₂ populations of  rapeseed planted in five rows with two m length and 30 cm row spacing in fall planting in Sararood Agricultural Researh Station. Single plant selection carried out in populations. Selection was made on the basis of earliness, cold resistance, well growth and plant height. In each population about five to 10 plants selected. The results showed that selection within F₂ populations led to plant genotypes which were differ from parental varieties. Rapeseed breeding programe run for warm drylands so, created F₃ populations send to Gachsaran Dryland Agricultural Research Station to contiue breeding programe.

38719

ارزيابي مقدماتي ارقام ولاينهاي گلرنگ به‌منظورانتخاب ژنوتيپهاي مناسب در شرايط ديم معتدل سرد

سيد سعيد پورداد

 

چكيده

گزينش از درون كلكسيون ها يكي از مهمترين راههاي شناسايي ژنوتيپهاي مطلوب بوده كه مي تواند اصلاح گر را در رسيدن به ارقام مناسب ياري نمايد.گلرنگ از گياهان زراعی قديمی و بومی ايران بوده و سازگاری خوبی با مناطق مختلف ديم دارد. در اين بررسی تعداد  100 ژنوتيپ گزينش شده از سال قبل در كشت پاييزه در قالب طرح لاتيس ساده 10*10  با دو تكرار و در مزرعه تحقيقاتی معاونت موسسه تحقيقات کشاورزی ديم اجرا گرديد. هر كرت شامل سه رديف به طول 4 متر با فاصله رديف هاي 30 سانتيمتر بود. در طول دوران رشد ونمو علاوه بر مراقبتهاي معمول زراعي نظير وجين علفهاي هرز و مبارزه با آفات از برخی صفات زراعی يادداشت برداري صورت گرفت. نتايج نشان داد که بين ژنوتيپ هاي تحت بررسی از نظر پنج صفت ارتفاع بوته، تعداد غوزه در بوته، تعداد  شاخه فرعي، عملکرد دانه و عملكرد روغن اختلاف معنی دار وجود داشت. دامنه عملکرد دانه نيز وسيع بوده به طوري كه ژنوتيپ 64 با 1350 کيلوگرم در هکتار بيشترين و ژنوتيپ 380 با 5/264  کيلوگرم در هکتار كمترين عملكرد دانه را دارا بودند. در نهايت تعداد 16 ژنوتيپ با عملكرد بالاتر از يك تن در هكتار و تعداد17 ژنوتيپ ديگر با عملكرد بالا گزينش شدند تا در سال آينده به همراه سه رقم سينا، زرقان279 و رقم جديد در دست معرفي 411 جمعا 36 ژنوتيپ مورد ارزيابي قرار گيرند.

 

واژه های کليدی: گلرنگ، گزينش، شرايط ديم

38719

Preliminary evaluation of safflower lines and varieties to selecting suitable genotypes for rainfed conditions of semi-cold area

S.S. POURDAD

 

Abstract

Selection from germplasm collections is one of the most important methods to recognise siutable genotypes and can help breeders to release new varieties. Safflower is an ancient and local crop that is well adapted to diffrernt dry-land regions of Iran. Present study carried out with 100 safflower genotypes selected from last year trail in fall planting in 10×10 lattice squar experiment with 2 replications at Sararood research station. Each genotype was planted in 3 rows with 4 m length, 30 cm row spacing and 10 cm plant distance. In addition to normal agronomic operations like weed and pest control some agronomic characters has been recorded. Results showed that there were significant differences between genotypes for five characters including plant hiegth, no. of heads per plant, no. of branches per plant, seed yield and oil yield. The range of seed yield of genotypes was vast so that genotype number 64 had the highest (1350 Kg/ha) and genotype number 380 had the lowest (264.5 Kg/ha)seed yield. Finally, 16 genotypes with seed yield higher than one tone per hectar and 17 other high seed yield genotypes selected until next year along with three varieties (Sina, Zarghan279 and 411) totally 36 genotypes evaluate.    

 

 

38720

ارزيابي لاينهاي خالص برتر و تهيه ارقام مصنوعي متحمل به خشكي آفتابگردان

 در شرايط ديم

 

سيدسعيدپورداد

 

چكيده

   كاهش شديد سطوح زيركشت آفتابگردان آبي و ديم طي سالهاي اخير به علت پايين بودن عملكرد آن در مقايسه با ساير محصولات رقيب بوده است. در مناطق سرد و معتدل سرد كشور كشت ديم آفتابگردان تنها بصورت بهاره ممكن بوده و در اين مناطق بعلت محدود بودن ميزان و پراكنش بارندگي ها مراحل گلدهي و پر شدن دانة آفتابگردان با تنش شديد خشكي همراه خواهد بود. به منظور ايجاد ارقام متحمل به خشكي فعاليتهايي از سال 1375 آغاز و منجر به توليد لاين هاي خالص نسل S₇  شد. قدرت تركيب‌پذيري عمومي اين لاين ها تعيين و ارقام سنتتيك از آنها تهيه و سپس اين لاينها و ارقام در دو شرايط رطوبتي مورد ارزيابي قرار گرفتن و ژنوتيپ هاي برتر آنها شناسايي شدند. در اين بررسي به منظور ارزيابي مجدد ژنوتيپ هاي برتر، تعداد  17 رقم مصنوعي و 22  لاين خالص و پنج رقم شاهد هر کدام در دو رديف 4 متری با فاصله رديف 60 سانتيمتري در مزرعه تحقيقاتي معاونت موسسه تحقيقات كشاورزي ديم (سرارود) بصورت دستي کشت شدند. آزمايش در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي با سه تكرار انجام گرديد. در طول فصل رشد برخي صفات مورفولوژيک و زراعی ارقام و لاينها يادداشت‌برداری شد و پس از برداشت نيز وزن هزار دانه و عملکرد دانه محاسبه گرديد. نتايج نشان داد كه بين ژنوتيپ ها از نظر تمامي صفات تحت بررسي اختلاف معني داري در سطح احتمال يك‌درصد وجود داشت. براي صفات تعداد روز تا شروع، پايان گلدهي و رسيدن فيزيولوژيك ارقام شاهد ديرگل‌تر و ديررس‌تر بوده و زودگل‌ترين و زودرس‌ترين ژنوتيپ ها در ارقام مصنوعي قرار داشتند. همچنين ميانگين صفات قطر طبق، قطر ساقه، وزن هزار دانه و عملكرد دانه در ارقام مصنوعي بيش از لاين ها و ارقام شاهد بود. اين امر نشان مي دهد كه طي هفت نسل گزينش و ايجاد لاين هاي خالص جهت گزينش به سمت زودرسي با عملكرد بيشتر بوده و اين امر در نتيجه افزايش اجزاء عملكرد صورت گرفته است. همچنين ادغام لاين هاي خالص و ايجاد ارقام مصنوعي به شكل صحيحي صورت گرفته بطوريكه ميانگين عملكرد و اجزاء عملكرد بالاتر از ارقام شاهد و لاينهاي خالص بود.

همه ارقام مصنوعي (17 رقم مصنوعي) به همراه 15 لاين خالص برتر و نيز 4 رقم شاهد گزينش و در سال بعد بمنظور بررسي سازگاري و پايداري عملكرد در چند منطقه كشور مورد ارزيابي قرار خواهند گرفت. 

 

واژه های کليدی: آفتابگردان، ارقام مصنوعي، مقاومت به خشكي

38720

Evaluation of sunflower inbred lines and providing superior drought tolerance synthetic varieties in rainfed conditions

S.S. POURDAD

 

ABSTRACT

The land under irrigated and rian-fed sunflower cultivation has been reduced due to its low seed yield as compare to other crops during recent years. Sunflower grow as a spring planting in drylands of cold and semi-cold areas of Iran but in these areas due to limitation and distribution of rain sunflower flowering and seed filling face to serious drought stress. To produce drought tolerant lines of sunflower attempts started in 1996 and led to select S₇ inbred lines. The general combining ability (GCA) of these inbred lines determined then synthetics varieties provided. Then, These synthetics varieties and inbred lines evaluated in two different moisture conditions and superior genotypes selected. In this study to revaluate the 17 synthetics varieties and 22 inbred lines and also five check varieties planted in 2 rows with 4 meter length and 60 cm row spaceing in Sararood Agricultural Research Station. Genotypes planted in RCB design with three replications Some agronomic triats recorded during growth season then after harvesting seed wieght and seed and oil yield calculated. The results of analysis of variance showed significant differences between genotypes for all triats in 1% level of probability. The checke varietes were the latest flowering and maturing genotypes and in other hand synthetics varieties were the earliest for these characters. Mean of stem diameter, head diameter, 1000-seed weight and seed yield of synthetics varieties were higher than inbred lines and check varieties that showed the direction of selection was toward earliness with high seed yield which was due to increasing yield components. Also it reviled that lines combinations which provide synthetics varieties were successful combinations because their yield and yield components were higher than inbred lines and check varieties.

Finaly, all 17 synthetics varieties and 15 inbred lines alongwith 4 check varieties selected. These genotypes will evaluate in different locations to determine the the preliminary adaptation in next year.  

 

38721

بررسي خصوصيات زراعي و عملكرد دانه ژنوتيپهاي گندم دوروم در آزمايشات
مشاهده‌اي و مقايسة عملكرد بين‌المللي در شرايط ديم

رضا محمدي

 

چکيده

دراين پروژه آزمايش مقايسه عملكرد بين‌المللي 41IDYN با 50 ژنوتيپ وآزمايش مشاهده‌اي
بين‌المللي 41IDSN با 120 ژنوتيپ دريافتي از سيميت در شرايط ديم در ايستگاه سرارود مورد ارزيابي قرار گرفتند. نتايج حاصل از بررسي آزمايشات نشان داد كه لاينهاي مورد بررسي از لحاظ صفات مطالعه شده تنوع ژنتيكي بالايي دارند. در آزمايش مشاهده‌اي 41IDSN، 45 ژنوتيپ عملكردي از 1% تا  35% بيشتر از رقم شاهد ساجي داشتند. در آزمايش مقايسه عملكرد بين‌المللي 41IDYN نيز 17 ژنوتيپ از 1% تا 15% نسبت به شاهد ساجي افزايش عملكرد داشتند. ژنوتيپهاي برتر از لحاظ عملكرد از نظر ساير صفات مورد بررسي نيز برتر از شاهد آزمايش بودند. لاينهاي انتخاب شده جهت بررسي بيشتر در برنامه اصلاحي گندم دوروم در سال آتي مورد ارزيابي بيشتر قرار خواهند گرفت.

 

واژه های کليدی: گندم دوروم، مقايسه عملکرد، آزمايشات بين المللي

 

38721

Evaluation of agronomic characteristics and grain yield of durum wheat genotypes in yield international  trials of dryland moderate areas

Reza Mohammadi

 

Abstract

In this project, the international yield trial of 41IDYN with 50 entries and  observation nursery of 41IDSN with 120 entries, received from CIMMYT, were evaluated under rainfed condition in Sararood station of Draylan Agricultural Research Institute (DARI), Kermanshah, Iran. The results showed genetic varioation among tested genotypes in each trial. In the 41IDSN, 45 entries had 1-35% greater yield than the check cultivar (Saji); and in the 41IDYN, 17 entries with 1-15% higher yield than the check were selected. Thses genotypese based on the other recorded traits were also better thant the check. The selected entries will be more evaluated in the next cropping season.

 

38722

ارزيابي ژنوتيپ‌هاي پيشرفته گندم دوروم در شرايط زارعين در شرايط ديم مناطق معتدل سرد 

 رضا محمدي

 

چکيده

در اين طرح 9 لاين اميد بخش گندم دوروم در مقايسه با سه شاهد زردك و ساجي (گندم دوروم) و سرداري (گندم نان) در شرايط زارعين در سه منطقه در سطح استان كرمانشاه (حميل، سرفيروزآباد و روانسر) مورد بررسي قرار گرفتند. نتايج حاصل از تجزيه واريانس عملكرد دانه براي 12 ژنوتيپ مورد بررسي در سه منطقه نشان داد كه بين ميانگين ژنوتيپهاي مورد بررسي در مناطق مختلف اختلاف آماري معني دار وجود نداشت. نتايج حاصل از بررسي ژنوتيپ ها در  مکانهاي مختلف نشان داد که واکنش ژنوتيپ ها به مکانها متفاوت بوده بطوريکه سه ژنوتيپ شماره 2 ، 3  و 7 بيشترين سازگاري را به منطقه سرفيروز آباد داشته در حاليکه ژنوتيپهاي 5،  8 و 6  بيشترين سازگاري را به منطقه حميل و ژنوتيپ شماره 7 و 8 بيشترين سازگاري را به منطقه روانسر داشتند. بيشترين پتانسيل عملكرد مربوط به منطقه روانسر و حميل و كمترين پتانسيل عملكرد مربوط به سرفيروزآباد بود.

 

واژه هاي کليدي: گندم دوروم ، شرايط زارعين ، مقايسه عملكرد

 

38722

Evaluation of advanced durum wheat genotypes under moderate cold rainfed conditions on farmer's field

Reza Mohammadi

 

Abstract

In this study, nine promising durum wheat lines were compared with three checks, Zardak and Saji (durum wheat) and Sardari (bread wheat) on farmer’s field in three locations, Homeil, Ravansar and Sarfirooz Abad, in Kermanshah province were compared. Based on ANOVA no significantly difference were found between the studied genotypes over the locations. Results showed that the response of genotypes to locations was differ, where the genotypes No. 2, 3 and 7 had the best adaptation to Sarfirouz abad location, while the genotypes 5, 8 and 6 were the best at Homeil location. The genotypes No. 7 and 8 performed well in Ravansar location. Averag yield of genotypes in Ravansar and Homeil locations was the higher than that in Sarfirouz abad mean yield.

 

 

38724

تدوين برنامه راهبردي مديريت حشرات و جانوران زيان آور به گياهان

حسين فرازمنـد

 

چکيده:

درختان ميوه نيمه گرمسيری شامل انار، انگور و انجير از جمله محصولات مهم ميوه ايران می باشند که علاوه بر تامين نياز داخلی سهم بسزائی در بخش صادرات غيرنفتی کشور را تشکيل می دهند. با اهميت ترين عامل کاهش محصول اين ميوه ها آفات گياهی می باشند و لذا تدوين يک برنامه راهبردی جهت شناسايی حشرات و جانوران زيان آور درختان انار، انگور و انجير در مناطق مختلف کشور، مطالعه پراکنش، دامنه ميزبانی و ميزان خسارت هر آفت، تحقيق و شناسايی گونه های هر آفت، بررسی زيست شناسی گونه غالب هر آفت در مناطق مختلف، مطالعه تغييرات جمعيت آفات و شناسايی عوامل موثر بر آن، تحقيق و شناسايی عوامل کنترل کننده طبيعی هر آفت در طبيعت از قبيل شکارگرها، پارازيت ها، عوامل بيماري زا و عوامل غيرزنده، بررسی روشهای کنترل غيرشيميايی جمعيت آفات، مطالعه ترکيبات آفت کش بيولوژيکی و گياهی و نيز ترکيبات شيميايی جديد مورد نياز می باشد. با استفاده از نتايج بدست آمده از اين برنامه، میتوان يک برنامه مديريت صحيح تلفيقی برای هر آفت و بدنبال آن يک برنامه کنترل تلفيقی آفات جهت هر محصول تدوين و اجرا نمود.

 

واژه هاي کليدي: درختان ميوه نيمه گرمسيری، انار، انگور، انجير، حشرات و جانوران زيان آور، مديريـت کنترل آفات

 

38724

Preparing of strategic plan for plants pest management

Hossein Farazmand

 

Abstract:

Subtropical fruit trees, including pomegranates, grapes and figs, were the major products that in addition to the internal needs satisfaction in the country's exports make up. Most important factor to reduce the fruit products are plant pests and thus developed a strategic plan to identify insects and harmful animals, trees, pomegranates, grapes and figs in different parts of the country, studying the distribution, host range and the amount of damage per pest, research and identification of any pest species, biology of dominant species in different regions of each pest, pest population dynamic and study the factors affecting the identification, investigation and identification of each natural pest control agents in nature, such as predators, parasites, pathogens and other factors, non chemical methods to control pest, srudy natural pesticides and plant compounds and new chemical compounds are needed. Using the results of this program can be e proper management program for each combination followed by a pest control program inregrated pest for each product can be developed and implemented.

 

Key Words: Subtropical fruit trees, pomegranates, grapes, figs, harmful insects and animals, integrated pest management

38725

بررسي و انتخاب در توده هاي دورگ و نسل هاي در حال تفكيك و آزمايش مقايسة عملكرد مقدماتي گندم نان

سیروس طهماسبی

 

چكيده:

اين بررسي بمنظور بهره گيري از تنوع ژنتيكي در توده هاي دورگ گندم وتامين ژرم پلاسم مورد نياز جهت توليد ارقام متحمل به گرماي انتهايي و افزايش عملكرد گندم براي اقليم گرم و خشك جنوب ايران انجام گرفت. در اين بررسي تعداد 107توده F₂ ، 84 جمعیت F₃ ، 89 جمعیت F₄ ،23 لاين F₅ و 113 لاین F₆ شركت داشتند كه گزينش در مراحل F₂ ، F₃ و  F₄با روش Modified bulk ( بذوربوته هاي انتخابي از هر توده در هر نسل با هم مخلوط مي شوند) و از نسل F₅ به بعد به روش پديگري انجام گرفت. انتخاب بوته ها در نسلهاي مختلف بر اساس ويژگيهاي مطلوب زراعي مانند عدم ريزش دانه، بسته بودن پوشش گلوم بذر،  تاريخ رسيدگي مناسب، مقاومت به خوابيدگي، كوتاه بودن اختلاف رسيدگي بين      پنجه­ها و ساقة اصلي، اندازة سنبله مناسب، دانة مناسب (عدم چروكيدگي) و مقاومت به بيماريها انجام گرديد. در نهايت از نسلهاي F₂، F₃ و F₄ به ترتيب 77، 47 و 34 توده و از F₅ و F₆ به ترتيب 43 و 45  شماره انتخاب گرديد. بوته ها و توده هاي انتخاب شده در اين آزمايش در سال بعد كاشته مي شوند و تا رسيدن به خلوص كامل در نسلF₆ ،انتخاب  ادامه خواهد داشت و لاينهاي انتخابي در اين نسل نيزبراي بررسي در آزمايش مقايسة عملكرد مقدماتي ايستگاهي سال بعد در نظر گرفته مي شوند. همچنين در آزمايش مقايسة عملكرد مقدماتي 40 لاين خالص انتخابي از نسلF₆  سال قبل در قالب يك آزمايش مقدماتي بدون تكرار(PWSN )به همراه دو رقم شاهد چمران و شيرودي  مورد بررسی قرار گرفتند و در خاتمه با استفاده از روش رسم نمودار 8 لاين كه نسبت به شاهد برتري عملكرد داشتند جهت آزمايشات پيشرفته در سال بعد انتخاب گرديدند. 

 

کلیدواژه‌ها: نسلهاي در حال تفكيك، لاين خالص،گندم نان.

38725

Evaluation and selection in segregating populations and preliminary yield trial of bread wheat lines

Sirous Tahmasebi 

 

Abstract

This study was conducted to use genetic variation in segregating generations and provide germplasm for development of wheat cultivars tolerant to terminal heat and increase wheat grain yield for southern warm arid zone of Iran. The segregating generations were including 107 populations of F2, 84 F3, 89 F4, 23 families of F5 and 113 lines of F6. The method fo selecting in F2-F4 generations was modified bulk and from F5-F6 pedigree method was used. Plants were selected in different generations based on favorite agronomic traits such as early maturity, no shattering, no lodging, diseases resistance, desirable head shape and size, etc. Finally, 77, 47 and 34 populations were selected from F2, F3 and F4generations recpectively. Forty three individual plants from F5 and 45 lines from F6 generations were screened. Also preliminary wheat screening nursery (PWSN) including F6 pure lines were grown with two checks (Chamran & Shiroodi) in a preliminary yield trial without any replication. By systematic method (chart drawing) 8 lines (which were better than checks) were selected for advanced experiments for next year.

 

 

38726

جداسازي و تخليص پروتئين ايمنودوميننت 34 كيلودالتني مايكوباكتريوم آويوم زير گونه پاراتوبركلوزيس

روح اله کشاورز

 

چکيده:

بیماری یون یا پاراتوبرکلوزیس یک آنتریت عفونی مزمن از نوع گرانولوماتوزی است که توسط مایکوباکتریوم آویوم زیرگونه پاراتوبرکلوزیس ایجاد می­شود که در نشخوارکنندگان اهلی و وحشی با نشانه­های بالینی اسهال پیش­رونده، کاهش وزن، ضعف عمومی و نهایتاً مرگ به دلیل دهیدراتاسیون و لاغری شدید مشخص می­شود. از زمان آلودگی تا بروز نشانه­های بالینی مدت زمان قابل توجهی سپری می­شود که همراه با زیانهای اقتصادی فراوان چون کاهش تولید شیر، کاهش تولیدمثل، کاهش وزن و فراوانی رخداد دیگر بیماری­ها می­باشد. این بیماری با شروع، رو به گسترش بوده و از تمام دنیا گزارش شده است و برابر مطالعات انجام گرفته کشور ما نیز در زمره­ی مناطق با شیوع بالاست که این امر منجر به تحمیل هزینه­های جبران ناپذیر بر وضعیت دامپروری ایران شده است. تکنیک­های مختلفی جهت شناسائی بیماری یون مورد استفاده قرار می­گیرد از آن جمله می­توان به گرفتن لام، کشت، تکنیک­های ژنومی و تکنیک­های مبتنی بر الایزا اشاره کرد. کشت باکتری بسیار وقت­گیر بوده و به زمان 4 تا 6 ماه نیاز دارد و تکنیک­های مبتنی بر ژنوم علاوه بر پر هزینه بودن، نیاز به امکانات آزمایشگاهی خاص داشته و معمولا به جز در آزمایشگاه­های رفرانس خاص مورد استفاده قرار نمی­گیرند. تکنیک­های مبتنی بر الایزا راحت­تر بوده و در تمامی آزمایشگاه­ها قابل انجام می­باشند. بنابراین در مورد پیشگیری از بیماری یون توجه به دو مورد از اهمیت بسیار زیادی برخوردار می­باشد: اولی تشخیص سریع­تر بیماری برای جلوگیری از شیوع آن و دومی روش تشخیص راحت و کم هزینه­تر؛ که در صورت رعایت این دو مورد می­توان در کاهش و حتی ریشه­کنی بیماری تلاش نمود. تحقیقات فراوانی در این زمینه صورت گرفته است از آن جمله می­توان به تحقیقات کوسیتو در سال 1994 اشاره نمود در این مطالعه به بررسی آنتی­ژن­های اصلی مایکوباکتریوم آویوم زیرگونه پاراتوبرکلوزیس و دیگر مایکوباکتریوم­ها پرداخته و آنتی­ژن کمپلکس A₃₆ را در مایکوباکتریوم پاراتوبرکلوزیس معرفی کرده و از آن در تست­های سرولوژیکی برای تشخیص بیماری پاراتوبرکلوز استفاده نموده است و نیز مطالعات دیگر محققان به بررسی آنتی­ژن­های کمپلکس A₃₆ پرداخته و آنتی­ژنی از این کمپلکس(پروتئین34 کیلودالتون) را به عنوان آنتی­ژنی با کمترین واکنش متقاطع با دیگر گونه­های مایکوباکتریوم معرفی کرده است(15و16). در این تحقیق تلاش گردیده تا پروتئین 34 کیلودالتون مایکوباکتریوم آویوم زیرگونه پاراتوبرکلوزیس به عنوان یکی از پروتئین­های کمپلکس A₃₆ (یک آنتی ژن بزرگ مولکول و مقاوم به حرارت Thermostable Macromolecular Antigens(TMA)) که واکنش متقاطع کمتری با دیگر مایکوباکتریوم­ها داشته­ است، جدا­سازی و تخلیص گردد و از آن در طراحی یک سیستم الایزا برای تشخیص سریع بیماری پاراتوبرکلوز استفاده شود. در این تحقیق ابتدا کلیه­ی سویه­های استاندارد مایکوباکتریوم آویوم زیرگونه پاراتوبرکلوزیس موجود در بانک میکروبی بخش تحقیق و تولید توبرکولین و مالئین مؤسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی در محیط­های اختصاصی کشت داده شد و بعد از عادت دادن سویه­ها به محیط مایع در محیط­های مایع کشت داده شدند و انبوه باکتری توسط سانتریفیوژ جداسازی و با محلول­های سالین شستشو داده شدند. در مرحله­ی بعد دیواره باکتری توسط دستگاه سونیکاتور و هموژنایزر متلاشی گردیده و پروتئین­های آن توسط عملیات SDS-Page شناسائی شدند و محدوده­ی پروتئین مورد نظر برش داده شد و توسط دستگاه الکتروالوشن تخلیص گردید. در نهایت توسط سرم­های مثبت مایکوباکتریوم پاراتوبرکلوزیس مورد بررسی قرار گرفت که نتایج موید واکنش میان این سرم­ها و آنتی­ژن مورد نظر بود.

 

38726

Isolation a 34 KDa Immunodominant Protein of Mycobacterium  avium subsp paratuberculosis

Nader Mosavari

 

Abstract:

Johne’s disease or Paratuberculosis is a chronic granulomatous inflammation of the small intestine of cattle and other ruminants, caused by infection with Mycobacterium avium subspecies paratuberculosis (M. paratuberculosis) The disease can be found in ruminant herds worldwide, causing substantial economic losses at farm level due to premature culling and production losses

 M. a. ptb is a acid-fast rod which forms rough nonpigmented colonies when grown on artificial media, such as Herrolds egg yolk, Watson- Reid or Lowenstein-Jensen medium.

Proteins secreted by Mycobacterium species have been suggested as major immune targets in the early phase of infection. In this study We here describe the identification and characterization of novel Mycobacterium avium subsp. Paratuberculosis lll-V strain antigens by Preparation of culture filtrate and soluble cellular extracts. We have used SDS-PAGE technique to index the antigenic contents of culture filtrate and bacterial extracts of bacteria. The largest number of bands 17weighed 19-100 kDa,

In this study we could to detect of desired protein (34 KDa) by SDS Page and cut desired rang of 34KDa.

38727

بررسي ژنو تيپ هاي سورگوم در بلوكهاي دورگ گيري و نسلهاي در حال تفكيك

سيد عليرضا بهشتي

 

چکیده

به منظور دستيابي به لاین هاي خالص سورگوم و نيز هيبريدهاي مطلوب و برتر با داشتن صفات برگزيده و تثبيت شده طرحي شامل سه آزمايش بشرح ذيل در ايستگاه تحقيقاتي طرق در سال 1389 به اجرا در آمد.

الف- بررسي در بلوك هاي دورگ گيري سورگوم

اين آزمايش در مجموع  شامل 131  لاين و رقم سورگوم دانه اي و علوفه اي در ايستگاه طرق بود. در اين خزانه ارقام و لاين هاي آزمايش خزانه كراسينگ بلوك سال گذشته ، ارقام و لاين هاي دريافتي از هند و استراليا و نيز ارقام داخلي و محلي شركت داشتند.عمل گرده افشاني بر روي 5 خوشه مربوطه به پايه هاي مادري كه از حدود 48 ساعت قبل عقيم و ايزوله و آماده پذيرش گرده شده اند به صورت دستي و با استفاده از پايه هاي بذري مورد نظر مطلوب انجام گرفت. تعداد 11 هيبريد F1 در اين بررسي انتخاب و براي مطا لعه و ارزيابي در برنامه اصلاحي  سا لهاي آينده وارد شدند .

ب) بررسي هيبريدهاي F₁

در اين آزمايش 22 هيبريد حاصل از برنامه هاي دورگ سال گذشته  ايستگاه طرق به همراه والدين خود  كشت شدند. تلاقي هاي موفق براساس خصوصيات مورد نظر شناسايي شده و به منظور بررسي هاي بيشتر در سال آتي از بذور لاين هاي مادري تلاقي هاي موفق ايزوله شده ، بذرگيري بعمل آمد و جهت ادامه روند اصلاح و معرفي هيبريدهاي موفق نگهداري شدند. در اين بررسي تعداد 6 هيبريد موفق شناسايي و انتخاب شدند.  بذور لاين هاي مادري و پدري آنها بصورت ايزوله در برنامه تكثير قرار خواهند گرفت.

ج) بررسي در توده هاي دو رگ و نسل هاي در حال تفكيك سورگوم

تفكيك صفات در توده ها یا جمعیت های  دورگ از F2  شروع و تا چند نسل ادامه مي يابد در اين طرح تعداد 17 جمعیت F2 ، تعداد19 نسل F3 , تعداد 13 نسل F4 و 11 نسل F5 و 5 نسل F6 و12 نسل F7 در ايستگاه طرق از طريق پديگري انتخاب و در ادامه روند برنامه اصلاحي براي معرفي ارقام و هيبريدهاي موفق وارد خواهند شد همچنین تعداد 3 نسل F4 و تعداد 8 نسل F5 از مواد ارسالی از کرج  به عنوان ژرم پلاسم های انتخابی تیپ دو منظوره انتخاب ودر برنامه اصلاحی سال اینده وارد شدند .

.

کلیدواژه‌ها: سورگوم ،نسل هاي در حال تفرق ، كراسينگ بلوك ، هيبريد

38727

Investigation of sorghum genotypes in crossing block , and segregating generations

 Alireza Beheshti

 

Abestract

In order to obtain pure lines and good sorghum hybrids this design consisted of three experiments were conducted at Torough research stations in 2007 year.

a)                     Investigation of sorghum crossing blocks.

This experiment included 131 forage and grain sorghum lines in Torough research stations . These resources were obtained from ICRISAT, Australia and also prior crossing block nursery of Torough station. Pollination of 5 A'line panicle were conducted by using of corresponding B line pollens. In this experiment 11 hybrids (F1) were selected in Torogh research stations.

b)                     Investigation of F1 hybrids.

In this experiment 22 hybrids were obtained respectively from last year crossing blocks in Torough station, which evaluated simultaneously with theirs parental. During this year 6 hybrids with good performance and desired yields were selected .

c)                      Investigation of F2 population and segregating generations.

Segregation in traits begin in F2 and continue to F(n) generations. Single plants, which had desired traits, selected from each generation. In this experiment, 17 F2 populations , 19 F3 generations , 13 F4, 11 F5 , 5 F6 and 12 F7 generations  in Torough research station were evaluated and selected for next year  breeding programs by using pedigree method.

 

Keywords: Sorghum, segregating  generation , crossing block ,hybrid                        

 

38728

بررسي آزمايشگاهي تأثیر پوشش گیاهی بر پارامترهای هیدرولیکی در رودخانه

مسعود ساجدي سابق

 

 

چکیده

در اين پروژه تأثير هيدروليكي درختان كناره‌ی رودخانه به‌صورت آزمايشگاهي مورد بررسي قرار گرفته است. براي اين منظور در يك طرف فلوم كناره‌اي به‌طول تقريبي پنج متر و شيب جانبي 3:1 ايجاد شد و ميله‌هايي به قطر شش و نيم ميلي‌متر در دو آرايش شطرنجي و ضربدري، سه تراكم (66، 88، 1010) و سه ارتفاع ميله (5، 5/6، 8 سانتي‌متر) بر روي كناره نصب شد. عمق و سرعت جريان در کانال اصلی و در بین ميله‌ها اندازه‌گيري شده و از ميانگين مقادير به‌دست آمده در تجزيه و تحليل نتايج استفاده شده است. در كل، آزمايش‌ها در 19 دسته و هر دسته با پنج دبي كه يكي از دسته‌ها حالت بدون نصب ميله در كناره برای مقايسه نتايج آزمایش بود بررسی شد.

با توجه به منحنی‌های رسم شده ارتباط تأثیر پوشش گیاهی و آرایش میله‌ها با ضریب زبری به‌دست آمده و تجزیه و تحلیل گردید. بر این اساس روابط بین پارامترهای  Re ,n ,Re* وU/U* بیانگر آن است که پوشش گیاهی موجب افزایش زبری کانال شده و با افزایش تراکم مقدار U/U*و زبری افزایش ‌می‌یابد. هم‌چنین نتایج بدست آمده بیانگر آن است که بدون کاربرد پوشش گیاهی در کناره‌ی کانال، با افزایش عدد فرود، مقدار عدد رینولدز نیز افزایش می‌یابد ولی رابطه‌ی روشنی بین این دو پارامتر و نیز بین پارامتر عدد فرود و نسبت  در آرایش‌های شطرنجی و ضربدری مشاهده نمی‌گردد. در کلیه‌ی حالات با افزایش عدد رینولدز برشی، مقدار عددی نسبت U/U* نیز افزایش می‌یابد. هم‌چنین مقدار ضریب زبری با اختلاف کمی، به ترتیب در حالات بدون پوشش گیاهی، آرایش شطرنجی و آرایش ضربدری افزایش می‌یابد.

38728

Experimental Investigation on the Effect of Vegetation in Hydraulic Parameters of Rive

Masoud Sajedi Sabeg

 

Abstract:

Now days biological method used effectively for bank protection and stability.

Flow power in woody land river banks largely decrease under effect of vegetation resistant. In regard to low velocity in river banks, the sediment steeled and banks stabled.

In this project hydraulical effect of trees in river banks has examined by using a flume with 5m length and 1:3 side slope. For this research we set bars on bank with 6-5mm diameter and 5, 6.5 and 8cm height in checkered and multiplex arrangement and accumulations (10*10, 8*8 and 6*6 cm), flow depth gauged with survey camera and velocity gauged with micro molineh. Average of date use in canalizes. In addition, experience tested in 19 series with 5 in each Seri discharge.

38729

ارزيابي مدل ذوب برف (SRM) در حوزه آبخيز طالقان

مجيد حسيني

 

چکيده

حوزه آبخيز طالقان با توجه به پتانسيل بالاي توليدات كشاورزي و وجود منابع طبيعي مستعد به منظور توسعه همه جانبه و نقش بسزاي آن در تأمين آب سد طالقان و بهره‌گيري از رواناب حاصل از آن در کشاورزي دشت قزوين و همچنين تأمين بخشي از نياز شرب شهر تهران از اهميت ويژه‌اي برخوردار مي‌باشد. با توجه به اينكه برف و رواناب ناشي از ذوب برف در حوزه طالقان نقش مؤثري در بروز سيلاب و جريان‌هاي حداكثر دارد لذا در اين طرح، مدل پيش‌بيني رواناب ناشي از ذوب برف (SRM) با توجه به كاربرد و قابليت مناسب آن در حوزه‌هاي آبخيز ديگر نقاط جهان به واسنجي و برآورد حجم رواناب حاصل از باران و ذوب برف مي‌پردازد. ابتدا پارامترهاي مدل با توجه به خصوصيات فيزيكي حوزه و آمار و اطلاعات هيدرولوژيكي سه سال آماري تر، معمولي و خشک واسنجي شده و در مرحله بعد با در نظر گرفتن سه عامل ورودي بارندگي، درجه حرارت و سطح پوشش برف هيدروگرافهاي محاسباتي و مشاهداتي ناشي از ذوب برف به طور روزانه براي سه سال آبي مشابه پيش‌بيني و ارزيابي شده است. نتايج حاصل از واسنجي نشان ميدهد که مدل در هر سه سال آبي در تطابق دو منحني محاسباتي و واقعي خصوصاً حجم رواناب از قابليت و کارآيي خوبي برخوردار است. ارزيابي مدل نتايج، مطلوب و قابل قبولي را از نظر برآورد حجم و روند جريان براي سال آبي تر و معمولي نشان مي‌دهد ليکن قابليت لازم در برآورد دبي حداکثر لحظه اي را دارا نيست. همين نتايج ارزيابي حاکي از تطابق بسيار مطلوب دو منحني رواناب محاسباتي و واقعي در فصول پاييز و تابستان و اختلاف فاحش آنها در ساير فصول مي‌باشد.

 

واژه‌هاي کليدي: SRM ، ذوب برف، مدل، طالقان

 

 

38730

طراحی و توسعه يک نرم افزار GIS به منظور ذخيره سازی و بازيابی داده های مکانی و توصيفی رودخانه های کشور

سيد محمودرضا طباطبائي

 

چکيده

نرم‌افزار طراحي شده در اين تحقيق كه از اين پس با نامIRSE  خوانده مي‌شود يک نرم افزار کاملا" GIS و مستقل از نرم افزارهاي متداول GIS بوده و هدف از ساخت آن، توسعه يک محيط يکپارچه از بانک اطلاعاتي و موتور جستجوي ويژه به منظور ذخيره سازي منطقي موقعيت رودخانه‌ها و ايستگاه‌هاي آب سنجي کشور و همچنين دسترسي سريع به اطلاعات مکاني، توصيفي و سري‌هاي زماني آن‌‌ها است.  اين نرم‌افزار بر مبناي تکنولوژي COM و اشياء ArcObjects وADO (به ترتيب اجزاء سازنده نرم‌افزار ArcGIS و اتصال به بانک‌هاي اطلاعاتي رابطه‌اي) و همچنين استفاده از يك بانك مكاني Geodatabase در محيط VisualBasic طراحي و ساخته شده است. نرم‌افزار IRSE، داراي امکانات مختلفي براي ذخيره‌سازي و بازيابي اطلاعات مکاني- توصيفي و سري‌هاي زماني رودخانه‌ها و ايستگاه‌ها‌ي آب سنجي در كشور بوده و از آنجاكه ساختار آن بر مبناي اشياء اصلي GIS ( با داشتن مجوز شركت ESRI) مي‌باشد لذا امكان توسعه نرم افزار در آينده  از هر نظر امكان پذير است.

به منظور ساخت نرم افزار IRSE، در مجموع 12293 خط برنامه در قالب 275 تابع نوشته شده است كه امكان مديريت داده‌هاي مكاني، توصيفي و سري‌هاي زماني را به لحاظ ذخيره سازي، ويرايش، پرسش و پاسخ، نمايش و تهيه اطلاعات خروجي فراهم مي‌نمايد. بانك اطلاعات مكاني نرم افزار از يك Geodatabase تشكيل يافته كه امكان ذخيره سازي داده‌هاي مكاني را در مقياس مورد نظر تحقيق (1:250000) براي كل شبكه آبراهه‌اي و ايستگاه‌ها‌ي آب سنجي كل كشور فراهم آورده كه در صورت نياز در آينده و توسعه نرم افزار مي‌توان آن را با ديگر بانك هاي اطلاعاتي تجاري نظير SQLServer همراه با بكار گيري نرم افزار ArcSDE جايگزين نمود. از ويژگي‌هاي منحصر بفرد نرم‌افزار كه نمونه آن  در ساير نرم‌افزارهاي GIS فعلي موجود نمي‌باشد، اجراي جستجوهاي مكاني چندگانه بر روي پايگاه مكاني بدون نياز به بارگذاري و نمايش لايه‌ها در صفحه نمايش است. از ديگر مزاياي نرم‌افزار IRSE توليد لايه‌هاي مجازي حاصل از پرسش‌هاي مكاني بوده كه اين لايه‌ها بدون داشتن منشا" فيزيكي بر روي هارد ديسك قابل نمايش و استفاده كاربر بوده و در صورت نياز مي‌توان آن‌ها را ذخيره‌سازي نمود. نرم افزار IRSE، امكان دسترسي مستقيم به داده‌هاي ايستگاه‌هاي آب‌سنجي را (در قالب فايل‌هاي اكسل) از درون نرم افزار فراهم آورده و كاربر را مستقيما" به داده‌هاي مورد نياز متصل ساخته و در محيط نرم افزار Excel قرار مي‌دهد. لازم به يادآوري است كه ايستگاه‌هاي آب سنجي علاوه بر موقعيت مكاني، مي‌توانند حاوي دو دسته اطلاعات توصيفي مختلف باشند. دسته اول اطلاعات، عمدتا" اطلاعاتي هستند كه توصيف‌گر ويژگي‌هاي فيزيكي ايستگاه‌ها بوده و به شكل ركوردهاي اطلاعاتي در جدول خصوصيات لايه‌هاي مكاني ايستگاه‌هاي آب سنجي ذخيره مي‌شوند و دسته دوم، اطلاعاتي مربوط به داده‌هاي سري‌هاي زماني مي‌باشند (نظير داده هاي دبي رودخانه ها) كه توسط دستگاه‌هاي اندازه‌گيري بطور پيوسته در يك بازه زماني مشخص براي ايستگاه مورد نظر ثبت مي‌گردد. در مجموع، هدف از طراحي وساخت نرم افزار IRSE دستيابي به روشي مناسب در ذخيره سازي، سازمان‌دهي و باز‌يابي داده‌هاي مكاني و اطلاعات توصيفي شبكه‌هاي آبراهه‌اي و ايستگاه‌هاي آب‌سنجي بوده و از آنجا كه بستر اين تحقيق توسط مولفه‌هاي نرم افزاري GIS طراحي و كد نويسي شده است لذا امكان توسعه آن در آينده به شكل مناسبي فراهم مي‌باشد. از سوي ديگر اين نرم افزار مي‌تواند به عنوان يك الگوي نرم افزاري در مديريت جامع داده هاي مكاني و توصيفي حوزه‌هاي آبخيز مد نظر قرار گيرد.

 

واژگان‌كليدي: آبراهه، اطلاعات، پايگاه، رودخانه، زهکش، شبکه،ADO، ArcObjects، GeoDataBase، GIS

38730

Design and development of GIS software in order to store and retrieve spatial and non-spatial data of the Country Rivers (The stream networks of Chaharmahal and Atrak basins in Chaharmahal and Khorasan provinces respectively)

MahmoodReza Tabatabaei

 

Abstract

The software designed in the research, called IRSE since then, is a full GIS software and independent of common other GIS softwares. The aim of creating it is development of an integrated environment comprising a database and its specific search engine to store the position of stream networks and gauging stations logically and also fast access to their temporal, spatial and non-spatial data.

 

This software has been designed and developed in Visual Basic software based on COM technology and objects of ArcObjects and ADO (structural components of ArcGIS and relational databases softwares respectively) and also using a Geodatabase. The IRSE software has many different facilities to store and retrieve temporal, spatial and non-spatial data of Country Rivers. Since the IRSE software structure is based on main objects of GIS (which have a valid license of ESRI Co.) so it is possible to extend it in any aspects in the future.

In order to create IRSE software, totally, 12293 lines of code, in form of 275 procedures, have been written which provide the possibility of managing time series, spatial and non-spatial data from the viewpoint of storing, editing, querying and getting output. The spatial database of IRSE software has been formed of a Geodatabase which provides the possibility of storing spatial data in the research interest scale (1:250000) for total of country stream networks. In the future and if it is necessary, the geodatabse can be replaced with other enterprise or commercial databases such as SQL Server along with ArcSDE. One of the individual characteristics of IRSE which is not found in other current GIS softwares is execution of multiple spatial queries on the geodatabase without loading and displaying data layers in map display of IRSE software.       

 

Another advantage of using IRSE software is the production of figurative spatial layers resulted of spatial queries which do not have any physical origins on system hard disc and in case of need they can be displayed and stored. IRSE software provides direct access to time series data of water gauging stations (in Excel file format) and user is directly connected to them in Excel software environment. As a reminder, water gauging stations in addition to spatial positions can have two different descriptive data classes. 

The first class of information is mainly information which characterizes physical features of stations and can be stored as records of information in layer attribute tables. The second class is in conjunction with time series data (like rivers discharge data) that is continuously recorded by measurement instruments in a specific span for a station. 

 

Totally, the aim of designing and creating IRSE software was access to a suitable method in storing, organizing, and retrieving the spatial and non-spatial data of water gagging stations and stream networks. Because of research platform, which has been designed and built by GIS software components, there is the proper possibility of its development in the future. On the other hand, this software can be considered as a pattern software for comprehensive managing watershed spatial and non-spatial data.

38732

بررسي ويژگي‌هاي مورفوكليماتيك آبكندهاي استان چهار محال و بختياري

محمد نكويي مهر

 

چكيده:

      انجام تحقيقات كاربردي در جهت جلوگيري از ايجاد آبكندها و نحوة گسترش آن ها، نيازمند اطلاعات پايه در بارة انواع آبكندها، ويژگي‌هاي خاك‌شناسي، شكل‌شناسي، كاربري اراضي و خسارات حاصل از آن ها مي‌باشد. در اين تحقيق، ابتدا محدوده آبكندهاي استان بر روي نقشه‌هاي 1:25000 توپوگرافي تعيين و نقشه پراكنش آبكندها تهيه گرديد. سپس اقليم مناطق آبكندي با استفاده از روش دومارتن گسترده مشخص شد و دو منطقة آبكندي از هر اقليم و سه آبكند معرف از هر منطقه انتخاب و ويژگي‌هاي متفاوت آن ها اندازه‌گيري شد. نتايج حاصل نشان مي‌دهد كه بيشتر آبكندهاي استان چهار محال و بختياري در چهار اقليم مديترانه‌اي، نيمه مرطوب، مرطوب و خيلي مرطوب الف در قسمت‌هاي جنوب و غرب استان قرار دارند كه مساحتي معادل 32520 هكتار را در بر مي‌گيرند. اين مناطق بر اساس خصوصيات مورفوكليماتيك، با سطح تشابه 04/70 درصد به سه گروه قابل تقسيم مي‌باشند كه بيشترين ميزان تشابه در آن ها به 12/94 درصد مي‌رسد. بافت خاك در لايه‌هاي سطحي و تحتاني مناطق منتخب آبكندي استان، عمدتاً لومي، رسي لومي، سيلتي لومي و سيلتي رسي لومي مي‌باشد. عمق پيشاني آبكندهاي معرف مورد مطالعه بين 3/0 تا 6/3 متر متغير است. شكل پلان عمومي آبكندها عمدتاً خطي و پلان پيشاني آن ها اكثراً نقطه‌اي مي‌باشد. آبكندهاي مورد تحقيق از نظر عمق در كلاس متوسط(1 تا 10) متر قرار مي‌گيرند. نيمرخ عمودي پيشاني آبكندها به دو صورت مايل و عمودي و شكل مقطع عرضي آن ها عمدتاً ذوزنقه‌اي مي‌باشد. نسبت عرض به عمق آبكندها در مقطع50% طول، بين 9/0 تا 5/4  تغيير مي‌كند. تخريب پوشش‌گياهي، تغييركاربري اراضي، شيب زمين، احداث جاده، طراحي و ساخت غير اصولي آبگذر جاده كه سبب تمركز جريان آب در پايين دست مي‌شود، از مهمترين عوامل ايجاد آبكند در منطقه به شمار مي روند.

38732

A Survey on The Morpho-Climatic Characteristics Of Gullies In Chahar Mahal And Bakhtiari Province

Mohamad Nekooeimehr

 

Abstract :                                                                                                 

38733

بررسي كاربرد سدهاي زير زميني در مديريت منابع آب قنوات ، مطالعة موردي : قنات مسيل روستاي صوفي - ماكو

مهدي جعفري باري

 

چكيده

اقلیم گرم و خشک کشور ايران، كمبود بارندگي و گسترش کوير ها و صحاري داخلي در آن،  استفادۀ بهینه از منابع آب موجود و بالقوه با روشهاي علمي و در نهايت مديريت منابع آب را ضرورت بخشیده است . منابع آبی حوضة مشرف به درياچة سد ارس در استان آذربايجانغربي محدود به آبراهه هاي فصلي و قناتهاي واقع در كنار اين آبراهه ها است. در آبراهۀ صوفی واقع در این منطقه، یک فقره سد زيرزميني با هدف بررسي تأثير سدزير زميني در تغييرات آبدهي و مديريت بهينة قنات مطالعه، طراحی و احداث گردید. برای آببندی آن از روش سادۀ خاکبرداری تا سنگ کف، تنظیم و پوشش شیب پایین‌دست ترانشه با شفتۀ آهک و یک لایه ایزوگام استفاده گردید. آب زیرزمینی جمع شده در پشت سد بوسیلۀ دو رشته لوله به مادر چاه قنات امیرکهریزی واقع در پایین‌دست انتقال داده‌شد. کمیت و کیفیت آب قنات مورد نظر و دو رشته قنات دیگر واقع در بالادست و پایین‌دست آن، قبل و بعد از اجرای سد زیرزمینی پایش گردید. نتایج نشان داد که تأثیر سد زیرزمینی در افزایش کمیت و کیفیت آب قنات امیرکهریزی قابل توجه می‌باشد و امکان مدیریت جریان آب زیرزمینی با کنترل آن در مخزن سد برای استفاده در شرایط نیاز آبی شدید وجود دارد. مقدار افزایش دبی قنات بستگی به مقدار تغذیۀ آب زیرزمینی توسط جریانات سطحی دارد. تأثیر سد زیرزمینی برروی قنات های دیگر  منفی بوده است.      ‌‌

كليد واژه ها : سدزیرزمینی ، قنات ، آب زیرزمینی، آببندی، ایزوگام.

38733

Evaluation of utilization of underground dams on water resources management of Qanats , A case study in floodway of Soufi -Makou

Jafari bari. Mahdi

 

Abstract

The effective development of available and potential water resources by scientific methods and management of them are necessary because of arid climate of Iran, shortage of precipitation, spreading of deserts in the country. The water resources of imminent watershed to Aras dam reservoir in the west Azarbaijan province limited to seasonal floodways and qanats located beside of them. To investigate the effect of underground dam on discharge variation  and optimal management  of qanat, an underground dam is studied, designed and constructed on floodway of Soufi located in this region. A simple method selected to water-proofing as follows: cutting building pit down to bed rock, regulating downstream slope of trench and lining of it with a lime mortar, and at the end, installation of the water isolating sheets. The stored ground water behind the dam was conveyed to the end well of Amirkahrizi qanat by tow pipes. The quality and quantity of above mentioned qanat and tow others located at the upstream and downstream of it was monitored before and after execution of underground dam. Te results showed that effect of underground dam on the increasing of quality and quantity of Amirkahrizi qanat is remarkable and there is possibility to manage the groundwater with control of it in the dam reservoir to use in conditions of severe water demand. The amount of increasing of qanat discharge was related to recharge of groundwater with surface water resources. The effect of underground dam on other qanats was negative.

38734

بررسي تأثير پخش سيلاب برتغييرات كمي و كيفي پوشش گياهي حوزه آبخيز پشتکوه  مازندران

رضا علي دومهري وسطي كلايي

 

چكيده:

از مهمترين اهداف اجراي طرح پخش سيلاب،بهبود وضعيت منابع طبيعي تجديد شونده تحت تأثير افزايش ذخيره نزولات آسماني مي باشد.دراين تحقيق،تغييرات كمي وكيفي پوشش گياهي شامل درصد پوشش گياهي،تركيب گياهي،تراكم،فراواني،زادآوري،توليد،تركيبات شيميايي گياهان،ويژگي هاي خاك دردومحل عرصه پخش سيلاب وعرصه شاهدايستگاه تحقيقاتي پخش سيلاب چهاردانگه  مازندران بررسی واندازگيري شد.تجزيه وتحليل داده ها توسط آزمونt وتجزيه واريانس انجام گرفت.نتايج نشان دادكه ميانگين درصدپوشش گياهي عرصه پخش سيلاب باشاهدتنهابراي سال1383 در فاصله اطمينان 95درصد معني دارنشده بودوبين ميانگين درصدپوشش گياهي هريك ازعرصه هاي هرسال باهمان عرصه هادريك سال ديگرتفاوت معني داري در فاصله اطمينان 95 درصد وجود داشته است.اين تفاوتهااحتمالاً نشان دهنده اثرتغيير شرايط آب هوايي در اين سالها بوده باشد. مقايسه ميانگين درصد پوشش گياهي هريك ازرديفهای داخل عرصه ها و عرصه هابا يكديگرنيزدرهيچكدام ازسالها تفاوت معني داری درفاصله اطمينان 95درصد ازخود نشان ندادند.نتايج نشان دادکه ميانگين توليدكل وتوليداشكال زيستي عرصه پخش سيلاب وشاهد وعرصه هابايكديگر،تنها ميانگين توليد فرم رويشي گندميان علفي سال1383درفاصله اطمينان 95درصد معني دارشده است.نتايج نشان دادكه مقايسه ميانگين تراكم گونه هاي گياهي عرصه پخش سيلاب وشاهد فقط براي چندگونه درفاصله اطمينان 95 درصد تفاوت معني داري داشته اند.همچنين بيشترين درصد تركيب گياهي وزادآوري بترتيب مربوط به گونه هاي كلاس II و III وكمترين آنهانيزمربوط به گونه هاي كلاس I مي باشد.تركيبات شيميايي گياهان ورطوبت خاك عرصه های پخش با عرصه شاهدتفاوت قابل ملاحظه ای مشاهده نگرديد.وضعيت مرتع از فقيربه متوسط و گرايش آن ثابت ارزيابي گرديد.بطوركلي مهمترين علت منطقي عدم تفاوت معني دار بودن پوشش گياهي عرصه های پخش سيلاب باشاهد احتمالاً عدم پخش سيلاب درعرصه ها بوده است.اگرچه درطول مدت اجراكانال اول سيلگيري گرديد اماهيچگونه سيلابي در عرصه های پخش سيلاب پخش نشد.

کلیدواژه‌ها :  پخش سيلاب،پوشش گياهي،توليد،وضعیت مرتع،چهاردانگه، مازندران

38734

The evaluation of effects  of water spreading in qualitative   and   quantitative changes of vegetation cover  Watershed Poshtkoh _ Mazandaran Proviance

Reza Ali Doumehri

 

Absract:

The most important aim of performance of water spreading system is improving of revegetation natural resources conditions,using increasing precipitation storages.The aim of this study was determination of water spreading effects on changing of quantity and quality of vegetation cover.This research performed in water spreading and nonwater spreading(control)area in Floodwater Spreading Researchs Station of Chahardangeh in Mazandaran Province.Vegetation cover precent , plant composition , density , reproduction , frequency , vegetation chemical compositions and soil moisture was meseared in bouth area. T test and analysis variance was applied for data analysis. Resoults showed mean of vegetation cover percent of spreading area with control area was significant only for date 0f 1383(2004) in distance confidence 95%.Comparison mean of vegetation cover percent each one of row inside area,mean of vegetation cover percent area with together in any of years not showed significant different in distance confidence 95% .Comparison mean of vegatation cover percent each one of areas each year with same area in other year was significant different in distance confidence 95% that it was probility under effect good climatology condition in this years.Comparison mean of total production and life forms production in water spreading area with control area was significant only mean of grasses production for date 0f 1383(2004)in distance confidence 95%.Comparison of mean of species density these areas was significant only about several species in distance confidence 95%,and Resoults of plant composition and reproduction percent showed maximum value respectly for II and III class and minimum for I class.Vegetation chemical compositions and soil moisture was observed any difference between spreading area with control area.Range condition evaluated of poor to average and range trend evaluated constsant in all years of studing term. Generally reason the most important that mean of vegatation cover percent of spreading area with control area was^,nt significant in distance confidence 95%, maybe 1-notflood in spreading area(Albeit first channel flood in research duration,but any floodwater has^,nt spread on water spreading area) 2-select control area inside  water spreading research Station .

Keywords: Water spreading, Flood waterspreading, Range Production and Vegetation Cover, Range condition, Rangeland, Watershed Poshtkoh, Mazandaran 

34735

بررسی و ارزیابی مقاومت ژنوتیپ های مقدماتی ،پیشرفته و امید بخش گندم (ERWYT , ARWYT, PRWYT) اقلیم گرم و مرطوب شمال نسبت به بیماری سفیدک پودری

محمد علی دهقان

 

چكيده

     بيماري سفيدك سطحي گندم با عامل f.sp. tritici Blumeria graminis یکی از بيماريهاي مهم گندم در مناطق  معتدل تا نیمه گرمسیری با بارندگی و رطوبت نسبي بالا مي باشد . این بیماری هر ساله با ايجاد  آلودگي و گسترش آن در مزرعه خسارات كمي و كيفي فراواني به محصول وارد مي سازد. بررسيها  نشان می دهد که واکنش ژنوتيپ هاي  مختلف از نظر زمان ظهور، درصد و شدت آلودگي و نهایتاً خسارت به محصول متفاوت می باشند. لذا استفاده از ارقام مقاوم یا متحمل، بهترین و مؤثر ترین راه مبارزه با بیماریها محسوب می گردد. برای دستیابی به این هدف , 272 لاین مقدماتی، پیشرفته و امیدبخش اقلیم گرم و مرطوب شمال در شرايط مزرعه اي شهرستان گرگان و ساری  مورد بررسي و ارزيابي نسبت به بیماری سفیدک پودری گندم قرار گرفتند. بعد از آماده سازي زمين آزمایش و یکنواخت نمودن کلیه شرایط مورد نیاز گیاه و بیمارگر، دادن کود مورد نیاز  بر اساس آزمون خاک و نصب سیستم تامین رطوبت ( مه پاش )، هر ژنوتيپ در دو خط يك متري روي یک پشته به فاصله 30 سانتیمتر از هم كشت شدند . براي مهيا نمودن شرايط مساعد جهت ظهور و گسترش بيماري در مزرعه ، آبياري در مواقع خاص به صورت غرقابي در پاي بوته هر هفته يكبار انجام شد . با وجود آنکه دراین منطقه به لحاظ مهیاء بودن شرايط آب و هوائي مناسب جهت ایجاد بیماری  ,گندمها از همان مرحله پنجه زني به اين بيماري آلوده می شود ولی برای گسترش آلودگی روی لاينهای مورد بررسی و نیز ایجاد فضائی مناسب و رقابتی برای همه لاینها , مایه تلقیح (ائیدیسپور) از روی ارقام حساس حاشيه خزانه و مزارع آلوده جمع آوری و با  تهيه سوسپانسيون اسپور در آب مقطر مایه زنی مصنوعی خزانه انجام شد. در زمستان نیز با کاشت ارقام حساس در گلخانه ، تلقیح آنها در مرحله گیاهچه ای صورت گرفت، گیاهان تلقیح شده به مدت 3 هفته در داخل گلخانه با شرایط مساعد برای ایجاد آلودگی در بین لاینهای مورد بررسی در خزانه قرار داده شد . يادداشت برداري از واكنش ژنوتيپ ها نسبت به پاتوژن عامل بیماری  سفيدك سطحي در مرحله گلدهي و تکرار آن در مرحله شيري با روش پيشنهادي ساري و پريسكات به صورت دو شماره اي (00-99) انجام شد.

نتایج بدست آمده از بررسی مقاومت لاینهای امید بخش) 87  (ERWYT-N-نشان داد اکثر لاینها در دامنه نیمه مقاوم تا نیمه حساس قرار گرفتند بطوری که از 20 لاین امید بخش در ایستگاه تحقیقاتی قراخیل مازندران، 50 در صد آنها نیمه مقاوم ، 30 درصد نیمه حساس و بقیه نسبت به بیمارگر عامل بیماری کاملاً حساس بودند. نتایج بدست آمده از ایستگاه تحقیقات کشاورزی گرگان نشان داد که، 25 درصد لاینها نیمه مقاوم، 30 درصد نیمه حساس  و 45 درصد واکنش حساس به این بیمارگر نشان دادند . در ادامه بررسی  لاینها امید بخش سال 88  (ERWYT-N-88)  اقلیم گرم و مرطوب شمال در منطقه ساری,  35 درصد لاینها واکنش مقاوم، 30 درصد نیمه مقاوم ، 20 درصد نیمه حساس و بقیه حساس به نژادهای عامل بیماری در این منطقه بودند . در حالیکه این لاینها در ایستگاه تحقیقات کشاورزی گرگان ، 45 درصد در دامنه نیمه مقاوم، 40 درصد نیمه حساس و بقیه واکنش حساس نشان دادند .

ارزیابی مقاومت لاینهای پیشرفته اقلیم گرم و مرطوب شمال ( ARWYT-N-88 ) نشان داد 44 درصد لاینها مورد بررسی واکنش کاملاً مقاوم , 40  درصد آنها واکنش نیمه مقاوم ، 14 درصد نیمه حساس و تنها 2 درصد کاملاً حساس به عامل بیماری بودند حال آنکه همین لاینها در شرایط مزرعه ای ایستگاه تحقیقات گرگان ، 7 درصد واکنش مقاوم ، 66 درصد نیمه مقاوم ، 18 درصد واکنش نیمه حساس و بقیه حساس بودند .

همچنین ارزیابی مقاومت 152 لاین مقدماتی (PRWYT-N-88) اقلیم گرم و مرطوب شمال در ایستگاههای تحقیقاتی قراخیل ساری و گرگان مشخص شد 30 درصد لاینهای مورد بررسی مقاوم ، 30 درصد نیمه مقاوم ، 24 درصد نیمه حساس و بقیه کاملاً حساس به پاتوتیپ های عامل بیماری در مازندران بودند حال آنکه این لاینها در ایستگاه تحقیقات گرگان وضعیت کمی متفاوتی نشان دادند بطوری که 5/13 درصد لاینها نسبت به عامل بیماری مقاوم ، 5/38 درصد آنها نیمه مقاوم ، 5/26 درصد نیمه حساس و 5/21 درصد این لاینها کاملاً حساس به عامل بیماری بودند .

 

کلیدواژه‌ها: گندم، بيماري سفيدك سطحي، مقاومت

38735

Study and evaluation of resistance of preliminary, advanced and elite genotypes regional wheat of northern warm and humid zone to powdery mildew disease

Mohammad Ali Dehghan

 

Abstract

Wheat powdery mildew disease with causal agent Blumeria graminis f.sp. Tritici ,is one of the most important diseases of wheat in areas, with temperate to subtropical temperatures, precipitation and high relative humidity. Each year ,infection incidence and expand in Field are brings the frequency the losses products quantity and quality. Genotypes showed different reaction to time of incidence, rate and severity of infection and ultimately damage. The use of resistant varieties or tolerant is, best and most effective methods to diseases controlling of thus. To achieve this goal, 272 primary lines, advanced and elite hot and humid northern zone were studied and evaluate to wheat powdery mildew disease in field conditions in Gorgan and Sari area. After preparing the ground for making all the uniform requirements of plant and pathogen, giving fertilizer requirements based on soil testing and installation of Mist irrigation systems (Mist), two lines of each genotype at one meter on a stack distance of 30 cm between that’s  were planted. To provide favorable conditions for making the incidence and spread of disease in farm irrigation in certain situations to flooding at the foot plant was once per week. Although the region in terms of having good weather conditions, wheat tillering stage of the disease to be infected, but to spread on the lines discussed and also create the appropriate condition and competitive for all lines, fungal oidiuspores were collected from infection marginal and sensitive plant. then with the spore suspension was prepared and was inoculated on wheat. Also in the winter planting susceptible cultivars in greenhouse and inoculated them in a seedling stage, storage pots for 3 weeks in a greenhouse with conditions favorable for them in the dirt between lines embedded in nursery we have studied. recorded the reaction of genotypes to powdery mildew pathogen were performed in  flowering stage and repeat in milky stage with the proposed Saari and Prescott  method as two numbers (00-99).

The results of resistance study the elite lines (ERWYT-N-87) showed that the most lines were semi-susceptible and semi-resistant so that the 20 lines in Mazandaran Qrakhyl Research Station, 50 percent of their semi-resistant, 30 percent susceptible and more than half of operating pathogen disease were quite susceptible. It also attributed the Gorgan Agricultural Research Station, 25 percent semi-resistant, 30 percent semi- susceptible and 45 percent showed susceptible reaction to this pathogen. The continuo study  of years elite lines 88 (ERWYT-N-88) hot and humid the north zone in Mazandaran Qrakhyl, 35 percent attributed the reaction resistant, 30 percent semi-resistant, 20 percent semi- susceptible and susceptible to other races the cause of disease in this region. While the lines at the station Gorgon Agricultural Research, 45 percent in the range of semi-resistant, semi- susceptible and the other 40 percent showed a susceptible response.

Evaluation of advanced lines resistant of hot and humid the North zone (ARWYT-N-88) showed a 44 percent of lines studied, response completely resistant, 40 percent semi-resistant response, 14 percent semi- susceptible and only 2 percent were fully susceptible to disease, while this lines in field condition of research station, Gorgan were, 7 percent resistant reaction, 66 percent semi-resistant, 18 percent semi- susceptible responses and to others were susceptible.

Evaluation of  152  Preliminary resistance line (PRWYT-N-88) of the hot and humid northern zone in research stations Qrakhyl Sari and Gorgan was found about 30 percent lines resistant, 30 percent semi-resistant, 24 percent semi- susceptible  and to the rest were very susceptible to pathotypes cause disease in Mazandaran  station ,while investigations showed a slightly different situation Gorgan so that 13.5 percent attributed to disease-resistant factor, 38.5 percent semi-resistant, 26.5 percent semi-sensitive and 21.5 percent These lines were quite susceptible to pathogen cause .

 

Keywords: wheat, powdery mildew disease, resistance

 

38737

بررسي و تعيين دامنه ميزباني بيماري سپتوريوز برگ گندم در ايران

محمد رضوی

 

چكيده

با اجراي اين طرح مناطق مهم آلوده به بيماري سپتوريوز گندم در كشور شامل استانهاي گلستان، خوزستان، ايلام و فارس مورد بازديد قرار گرفت و از گرامينه هاي وحشي در داخل و حاشيه مزارع در صورت وجود علائم نمونه برداري گرديد. گياهان جمع آوري شده در آزمايشگاه بررسي و تعيين نام گرديدند. 11 گونه از غلات و علف های هرز خانواده گرامینه بطور طبیعی آلوده به گونه های مختلف قارچ Septoria بودند. نتایج بررسی های گلخانه ای Septoria tritici روی 27 گونه مختلف غلات و علف های هرز خانواده ی گرامینه، تحت شرایط کنترل شده، نشان داد که این گونه، فقط روی میزبان های  Triticum aestivum, T. durum, T. compactum. و T. dicoccum بیماریزا بود و باعث آلودگی سایر گرامینه های مورد آزمایش نشد. بررسی دامنه ی میزبانی گونه ی Septoria sp. جدا شده از میزبان Aegilops tauschii، نشان داد که این گونه فقط روی میزبان خود بیماریزا بوده و حتی روی سایر گونه های Aegilops مانند A. truincialis و A. cylinderica  نیز ایجاد بیماری نکرد. نتایج تلقیح جدایه های گونه ی Septoria passerinii جدا شده از میزبان های Hordeum vulgare و H. distichon، روی گرامینه های مختلف، نشان داد که دامنه ی میزبانی این جدایه ها کاملاً مشابه بوده و هر دو روی میزبان های همدیگر و رقم های مختلف H. vulgare (ریحان، ماکوئی و کارون در کویر) بیماریزا بودند ولی روی سایر علفهای هرز مورد آزمایش هیچ گونه علائمی ایجاد نکردند. بررسی گونه Septoria halophila جدا شده از میزبان H. glaucum روی گرامینه های مختلف، نشان داد که این گونه از سپتوریا فقط روی H. glaucum بیماریزا بود. بررسی دامنه میزبانی گونه ی دیگری از قارچ Septoria که از میزبان Phalaris paradoxa جداشده بود نشان داد که این گونه نیز محدود به میزبان خود P. paradoxa می باشد و روی سایر گونه ها علائمی ظاهر نشد. گونه های دیگری که از Lolium loliaceum و Lophochloa phleoides جدا شده بودند نیز فقط روی میزبان خود بیماریزا بوده و قادر به آلوده کردن سایر گرامینه ها نبود. بطورکلی نتایج این تحقیق نشان دهنده ی این مسئله بود که گونه های مختلف Septoria، دارای دامنه ی میزبانی محدودی بوده و فقط روی میزبان های خود بیماریزا می باشند.

38737

Study on the host range of septoria tritici blotch of wheat in Iran

Mohammad Razavi

 

Abstract

In an attempt to determine the host range of Septoria species, cereals and wild grass species showing symptoms of septoria diseases were sampled from around wheat fields of Golestan, Khuzestan, Ilam and Fars provinces. Septoria species and their host plants were identified based on their morphological characters. Totally, 11 cereal and wild grass species, naturally showing symptoms of septoria diseases were identified.  To determine the host range of these fungal species, 27 species/varieties of cereals and certain wild grasses were examined with inoculation experiments under controlled conditions. Most Septoria species tested were pathogenic only on a particular host plant, and wild grasses seem to play only a minor role as alternative hosts for these fungi. Septoria tritici isolates obtained from Triticum aestivum infected T. aestivum, T. durum, T. dicoccum and T. compactum, species that may provide a primary inoculum source of S. tritici. Septoria isolates obtained from Aegilops tauschii, Lolium loliaceum, Lophochloa phleoides, Phalaris paradoxa and Hordeum glaucum were pathogenic only on their original hosts. S. passerinii isolates obtained from Hordeum vulgare and H. distichon were pathogenic on all Hordeum species/cultivars tested except for H. glaucum. Thus, various Hordeum species may play a role in the epidemiology of Septoria diseases on barley.

 

Key Words: Host range, Septoria sp., wild grasses, cereals

 

38738

بررسی مراحل فنولوژی و تاثير گیاهان تله بر میزان آلودگی به برخی از مهم­ترین آفات و عملکرد خربزه خاتوني در استان خراسان رضوی

حسن رحيمي

 

چكيده

خربزه از محصولات با ارزش كشاورزي است. اين محصول داراي آفات متنوعي است. مهم­ترین و خسارتزاترین آفات آن­ در استان خراسان رضوی شامل: مگس خربزه، مگس جاليز، سرخرطومی جالیز و کنه دو نقطه­ای مي­باشد. به منظور کاهش مصرف سموم شیمیایی در مزارع خربزه و توسعه روش‌هاي غير شيميايي، گياهان خیار چمبر (Cucumis sativus var. sp) و طالبی سمسوری (Cucumis melo var. reticolata) به عنوان گياهان تله براي برخي از اين آفات انتخاب گرديد. اين بررسي در قالب طرح بلوك­هاي كامل تصادفي در سه تکرار، نسبت­هاي مختلف بوته‌هاي خربزه با گياهان تله مورد ارزيابي قرار گرفت. نتايج ارزيابي تيمارهاي مختلف طي دو سال نشان داد مراحل فنولوزي خربزه خاتوني، طالبي سمسوري و خيار چمبر تا حدي با همديگرمتفاوت است. شروع گلدهی در طالبی سمسوري در شهرستان گناباد 6  روز و در شهرستان مشهد 7 روز (376 تا 490 درجه روز) زودتر از گیاه خربزه خاتونی صورت گرفت. شروع گلدهي در طالبي سمسوري از 376 تا 490 و در خيار چمبر با تفاوت اندكي از 397 تا 530 درجه روز صورت گرفت اما در خربزه خاتوني شروع گلدهي با تفاوت قابل ملاحظه‌اي پس از طي 448 تا 596 درجه روز اتفاق افتاد.

همچنين نتايج نشان داد در شهرستان گناباد گياهان تله توانسته خسارت مجموع آفات مهم خربزه را به طور كلي با توجه به نوع گياه تله و تعداد آن در كرت‌هاي آزمايشي حداكثر 44/30 و حداقل 8/1 درصد نسبت به شاهد كاهش دهد (مگس خربزه را حداكثر 6/17 و حداقل 6/1 درصد، مگس جاليز را حداكثر 5/11 و حداقل 2/0  درصد و سرخرطومي جاليز را حداكثر 6/8 و حداقل 9/4 درصد). در شهرستان مشهد گياهان تله توانسته خسارت مجموع آفات مهم خربزه را به طور كلي با توجه به نوع گياه تله و تعداد آن در كرت‌هاي آزمايشي حداكثر 76/40 و حداقل 3/14 (مگس خربزه را حداكثر 76/30 و حداقل 43/5 درصد، مگس جاليز را حداكثر 9/13 و حداقل 9/5  درصد و سرخرطومي جاليز را حداكثر 7/7 و حداقل 6/5 درصد) درصد نسبت به شاهد كاهش دهد.

 

کلیدواژه‌ها: آفات – خراسان رضوی – خربزه - گیاهان تله

38738

Effects of trap crops and their phonological stages on infection of melons major pests and the yield in Khorassan Razavi, Iran

Hassan Rahimi

 

Abstract

Melon is a valuable crop in agriculture. There are various pests which attack this crop. The most important and prejudicial pests in Khorasan Razavi are cucurbit fly, melon fly, cucurbit weevil and the two spotted mite. In order to reduce the use of chemical insecticides in melon fields and improve non-chemical methods, Chambar cucumber( Cucumis sativus var. sp.) and Samsoori muskmelon (Cucumis melo var. reticulata) were chosen as a trap crop for some of these pests. This research was designed with RCBD arrangement in three replications and various ratios of melon bushes to trap crops were assessed. The results of the assessment of various treatments in two years indicted that the phonological stages of Khatooni melon, Samsoori muskmelon and Chambar cucumber were different from each other to some extend. Initiation of flowering in Samsoori muskmelon in Gonabad was 6 and in Mashhad was seven days prior to Khatooni melon. Flowering in Samsoori muskmelon started at 376 to 490 and with a little difference at 397 to 530 degree days in Chambar cucumber. However, in Khatooni melon, with a significant difference, flowering started at 448 to 598 degree days.

The results also showed that in Gonabad, trap crops could reduce the damage of all important melon pests according to type of the trap crop and the number of them in experimental plots at maximum of 30.44% and minimum of 1.8% in comparison with check treatment. (Maximum 17.6% and minimum 1.6% in melon fly, maximum 11.5% and minimum 0.2% in cucurbit fly and maximum 8.6% and minimum 4.9% in cucurbit weevil). In Mashhad, trap crops were able to reduce the damage of all important melon pests according to the type and the number of trap crops in experimental plots at maximum of 40.76% and minimum of 14.3% (maximum 30.76% and minimum 5.43% in melon fly, maximum 13.9% and minimum 5.9% in cucurbit fly and maximum 7.7% and minimum 5.6% in cucurbit weevil) in comparison with check treatment.

 

38739

ارزيابي  مقدماتي كلونهاي انتخابي سيب زميني 

حسن حسن­آبادی

 

چكيده:

در اين تحقيق 29 كلون سيب‌زميني به مدت یک سال در دو منطقه كرج و اردبیل در قالب طرح بلوك‌هاي كامل تصادفي در چهار تكرار با يك رقم شاهد به نام‌ اگريا از نظر صفات كمي و كيفي مقايسه شدند. نتايج تجزيه واريانس مرکب عملکرد قابل فروش غده نشان داد كه بين تیمارها  در سطح احتمال 1 درصد اختلاف معنی­دار وجود دارد. بر اساس آزمون مقایسه میانگین عملکرد تیمارها که به روش LSD صورت گرفت بیشترین عملکرد غده مربوط به كلون­های 4-397008 ، 9-397045  و 16-397008  بود و عملکرد آنها به ترتیب 44 ، 34 و 33 تن در هکتار بود که در مقایسه با شاهد (اگریا) که 24 تن در هکتار عملکرد داشت در گروه­های آماری کاملاً متفاوتی قرار گرفتند. 

 

کلیدواژه‌ها: سيب‌زميني- اصلاح-كلون- ارزيابي صفات

38739

‍‍ Preliminary evaluation of selected potato clones

Hassan Hassanabadi

 

Abstrtact

In order to  preliminary evaluation of potato clones, 29 clones were evaluated for one year in Karaj and Ardebil locations. The experimental design was randomized complete block with 4 replications and mentioned clones were compared with check variety (Agria). There were many variations for marketable yield amonge clones. Yield of 5 clones were significantly more than Agria. Five top clones were 397008-4, 397045-9, 397008-16, 396140-6, 397031-1 and their yield were 44, 34, 33, 31 and 30 tons per hectare respectively. The yield of check variety (Agria) was 24 tons per hectare. 

 

38740

بررسي واكنش لاين‌ها و هيبريدهاي ديررس‌ و متوسط‌رس ذرت نسبت به بيماري پوسيدگي فوزاريومي بلال

مجيد زماني 

 

چكيده:        

يكي از مهمترين بيماري‌هاي ذرت پوسيدگي فوزاريومي بلال مي‌باشد كه در سراسر جهان گسترده است. كنترل اين بيماري با استفاده از ارقام مقاوم صورت مي گيرد. به منظور ارزيابي لاين ها و هيبريدهاي ديررس ذرت از نظر حساسيت و مقاومت به بيماري پوسيدگي فوزاريومي بلال، آزمايشي در سال زراعي 1388 با تعداد 22 لاين و 19 هيبريد ديررس ذرت و در سال 1389 با 14 لاین و 17 هیبرید در دو منطقه كرج و قراخيل ساري در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي در سه تكرار اجرا گرديد. روش بررسي در اين تحقيق با استفاده از روش ايجاد زخم در بلال در مرحله گلدهي (10-7  روز بعد از ظهور كاكلها) در وسط بلال بود. زمان ارزيابي، در زمان رسيدن فيزيولوژيك،‌ با استفاده از شاخص شدت بيماري براساس مقياس 6-1 صورت پذيرفت. نتايج تجزيه واريانس مركب در هر دو سال نشان داد كه بین لاين ها و هيبريدها از نظر شدت بيماري اختلاف معني دار آماري وجود دارد. اكثر هيبريدها  نسبت به بيماري متحمل بودند كه متحمل‌ترين آن در سال 88، هيبريد شماره 3 با پديگري  KSC 700 مي باشد. چهار هيبريد نسبتا" مقاوم شناسایی شد كه  هيبريد شماره (9) به نام K 166B x K 18  مقاوم‌ترين هيبريد بود. در سال 89 نیز نتایج نشان داد که در بین هیبریدها, متحمل ترین هیبرید نسبت به بیماری هیبرید K 3547/4 x MO 17 (KSC 706)  می باشد که قرار است به زودی به عنوان رقم پرمحصول و نسبتا" مقاوم معرفی شود. در بین لاین ها نیز سه لاین مقاوم شناسایی شد که لاین K 3547/3  مقاوم ترین آنها بود.

 

کلیدواژه‌ها : ذرت ، پوسيدگي فوزاريومي ، حساسيت  ، مقاومت .

38740

Study on reaction of  late  and  moderately  maturing maize hybrids and lines to Fusarium ear rot

M. Zamani

 

ABSTRACT

Fusarium ear rot is one of the most important diseases in the world . Using resistant cultivars is applied as the best way of controling. In order to evaluate late and moderate maize  maturity  lines and  hybrids to Fusarium ear rot , an experiment was carried out in Karaj and Sari Research stations  in 2009  with 22  lines and 19 hybrids and also in 2010 With 14 lines and 17 hybrids.In these investigantions all ears of plants was incoulated by nail punch technique at flowering stage. At physiological maturity, evaluation was condocted by using disease severity index (1-6).The results of combined analysis showed that there were significant differences among lines and hybrids on disease severity in both years. The most of hybrids were tolerant to disease and most tolerant hybrid in 2009 was KSC 700. Four hybrids was resistant to disease and the most tolerant hybrid had pedigree; K 166B x K 18. In 2010 the results also showed that the highest tolerant hybrid to Fusarium ear rot among hybrids is K 3547/4 x MO 17 (KSC 706) to be going to realese soon as a high yield and Resistant cultivar, Among lines, three resistant line specially  line K 3547/3 was the most  resistant.

 

38742

تدوين برنامه راهبردی مديريت حشرات و جانوران زيان آور به گياهان

رويا ارباب تفتی

 

چکيده

چغندرقند يكي از دو محصول توليدكننده شكر در ايران و جهان است و نقش حساسي در صنعت و اقتصاد كشور ايفاد مي­كند شرايط آب و هوايي و استعداد خاك براي كشت اين محصول مهم كشاورزي در اكثر نقاط ايران مناسب مي­باشد و كشاورزان همه ساله بخشي از اراضي خود را به كشت آن اختصاص داده­اند. با توجه به محدوديت زمين و آب در امر توليد، براي نزديك شدن به مرز خودكفائي در زمينه شكر لازم است كه نسبت به افزايش عملكرد در واحد سطح و كيفيت آن اقدام نمود. لذا كاهش دادن عوامل خسارت­زا و مقابله اصولي با آفات آن مي­تواند گامي موثر در افزايش عملكرد، سلامت و كيفيت برتر اين محصول باشد. در اين برنامه ابتدا مروری بر تحقيقات انجام شده بر روي آفات مختلف چغندرقند در داخل کشور و ساير نقاط دنيا شد و روش­هاي تحقيق قابل اجرا در كشور شناسائي گرديد. سپس به بررسي و تحليل مسائل و محدوديت­ها پرداخته شد. جلساتي با حضور كليه ارگان­ها و افراد مرتبط با اين برنامه برگزار شد. همچنين به بررسی تحقيقات در حال اجرا اقدام شد و تطابق اين تحقيقات با مسائل و مشكلات موجود نيز ارزيابي گرديد. در نهايت با جمع­بندي و طبقه­بندي اطلاعات به دست آمده به شناسائي مهم­ترين مشكلات و محوري­ترين طرح­هاي تحقيقاتي براي حل آن مشكلات اقدام شد. بر اساس مجموعه منابع و امكانات موجود و مورد­نياز، اولويت­بندي طرح­هاي برگزيده به اين ترتيب بود: 1 - طرح محوري تعيين ET و EIL و بررسي ارزيابي خسارت آفات، 2- طرح محوري بررسي روش هاي جديد مبارزه شيميائي و ادوات و فرمولاسيون­هاي جديد، 3- طرح محوري امكان استفاده از ساير روش­هاي كنترل، 4- طرح محوري مطالعات اكولوژيكي و بيولوژيكي.

کلیدواژه‌ها: چغندرقند، آفات، اولويت­بندی، طرح محوری

38742

Integrated pest management of agricultural crops

R. Arbabatafti

 

Abstract

Sugar beet is one of the two crop that produces sugar in Iran and the world and plays a critical role in industry and economy and because it is one of the most important crop and climate and soil potential for its planting is suitable, in most parts of Iran since years ago, farmers have appropriated part of their lands to cultivation of this plant. Due to land and water limitation, for approaching self-sufficiency in producing sugar, it is necessary to increase the yield and its quality. Thus pests reducing and essential control can be an effective step in enhancing yield and health and quality. The problems and limitations were discussed. Meetings were held with all relevant agencies and individuals concerned the program. Conformity of current research in country was evaluated within the current issues and problems. Also a review was done on all research has done on pests of sugar beet in worldwide, and the applicable methods in the country were identified. Finally, data summarized and classified to identify the most important problems and the most essential research projects for solving them. Based on all required resources and facilities, prioritize projects were including: 1 - Study to determine the ET and EIL and crop loss  assessment, 2 – Investigation on new chemical control methods and equipment and formulations, 3 – Possibility the use of other control methods , 4 - Ecological and biological studies.

 

Key words: sugar beet, pests, prioritize, essential plan

38744

بررسي اثر طول دوره پرواربندي بر خصوصيات لاشه بره هاي نر افشاري

سيد سعيد موسوي

 

چكيده

به منظور اندازه گیری اثر طول مدت پرواربندي (0،60 ، 80 ، 100 ، 120 و 140 روز) بر منحني رشد و خصوصيات لاشه بره هاي نر افشاري ،36 راس بره نر افشاري با ميانگين وزن 67/4  ± 85/34 کیلو گرم و سن 4 الي 5 ماهگي  از گوسفند داري هاي مختلف استان تهيه و در قالب طرح كاملا تصادفي  (6 تيمار در6 تكرار ) مورد مطالعه قرار گرفت . ابتداي آزمايش 6 راس از بره ها  به عنوان تيمار اول كشتار و تفكيك لاشه بر روی آنها صورت گرفت. جيره غذايي بره ها در 5 تيمار ديگر از نظر انرژي و پروتئين يكسان و براساس جداول احتياجات غذایي توصيه شده توسط  شورای تحقيقات ملی   1985 ((NRC تنظيم گرديدند و بره ها به طور انفرادي در 3 نوبت در روز تغذيه شدند. وزن اوليه بره ها  به عنوان متغيركمكي درتجزيه كواريانس استفاده شد وداده هاي حاصل مورد تجزيه آماري قرار گرفتند. وزن نهايي بره ها با افزایش طول دوره پروار به طور معنی دار افزایش یافت (05/0 p< ) درصورتیکه ما بین تیمارهای 120 و140 روز پروار اختلاف معنی دار مشاهده نگردید درصد استخوان با افزایش طول مدت پروار ، کاهش معنی دار داشت که بیشترین درصد استخوان در طول مدت پروار 60، 80 و 100 روز پروارمشاهده گردید كه حاكي از رشد سریع استخوان در اوایل حیات حیوان مي باشد. درصد گوشت با افزایش طول دوره پروار میزان آن کاهش معنی دار داشت به طوریکه بیشترین درصد گوشت در طول دوره های 60 و 80 روز پروار مشاهده شد که نشان دهنده رشد سریع  عضلات در دام در طول دوره پروار کوتاه مدت  می باشد . درصد مجموع چربی با افزایش طول دوره پروار، افزایش معنی دار یافت بطوریکه بیشترین چربی در  تیمار های 120 و140 روز پروار مشاهده شد در صورتیکه هیچ اختلاف معنی دار با هم نداشتند كه این امر نشان دهنده شروع ذخيره چربي در دام در طول دوره پروار کوتاه مدت و افزایش ذخيره چربي در دام در طول دوره پروار بلند مدت می باشد که همه موارد مذکور از رشد آلومتریک برخوردارند. درصد دنبه نیز  با داده های درصد مجموع چربی همخوانی داشت بطوریکه با افزایش طول دوره پروار ، درصد دنبه نیز افزایش معنی دار یافته وبیشترین آن در طول مدت پروار 100، 120 و140 روز مشاهده گردیده ولی در بین تیمارهای مذکور اختلاف معنی دار مشاهده نشد . چربی داخلی یا احشائی و چربی زیر جلدی نیز از این قاعده مستثنی نبودند . نسبت گوشت به چربی با افزایش طول مدت پروار ، کاهش معنی دار داشت که بیشترین نسبت در طول مدت پروار 60و 80 روز پروارمشاهده گردید و در طول مدت های پروار بیشتر، کاهش تولید گوشت نسبت به چربی مشهود مي باشد. با اندازه گیری صفات مورد بررسي اگر وزن کشتار معیاری برای انتخاب طول مدت پروار باشد طول مدت هاي پروار 100 و 120 روز از لحاظ پروار بندي زمان هاي بهتري تشخيص داده شد.ولی اگر بازار پسندی و کیفیت لاشه و درصد گوشت و  اقتصادی بودن پرواربندی مطرح باشد و برای پرهیز از تبدیل مواد خوراکی به ویژه غلات به چربی که مورد تقاضای بازار نیست باید از پرواربندی های طولانی مدت پرهیز کرد. در عمل نیز قصاب ها از خرید گوسفند سنگین و پر چرب اجتناب می کنند و این امر باعث کاهش قیمت فروش هر کیلوگرم از وزن زنده می گردد لذا پرواربندی 100 ، 120 و140 روز توصیه
نمی گردد و حداکثر دوره پروار 80 روز می باشد واگر قیمت گوشت در بازار مناسب نباشد بهتر است دوره پروار به طرف 60 روز کاهش پیدا کند لذا بر اساس نتایج حاصله، وزن مناسب کشتار برای بره های نر افشاری پرواری 71/5 ±27/45 تا 28/3±98/51 کیلوگرم می باشد.    

 

کلیدواژه‌ها: طول دوره پرواربندي ‏‏،  بره نر، افشاري

38744

Effect of feedlot length on the carcass traits of male Afshari lambs

Seyyed Saeid Mousavi

 

Abstract:

In order to study of the effect of feedlot periods (0, 60, 80, 100, 120, 140 days) on growth performance and carcass characteristic of the Afshari male lambs, 36 lambs were studied by completely randomized design (6 Treatments, with 6 Replications). Six lambs were slaughtered for carcass analysis at the beginning of experiment as the first treatment. Rations for the lambs of five other treatments were isocaloric and isonitrogenic, balanced by NRC(1985) recommendations. Lambs were fed individually 3 times daily. First body weight of  lambs were  considered as covariate for covariance analysis and data were analyzed statistically.  Lambs’ final weight were increased significantly according to increasing of feedlot periods, while there were not significant difference between the treatments of 120 and 140 days (p<0.05). Bone percentage was decreased significantly by increasing of fattening period. Maximum bone percentage were observed at 60, 80 and 100 days , indicating rapid growth of bone at the beginning of animal life. Meat percentage was decreased significantly by increasing of fattening period so that maximum meat percentage was observed at 60 and 80 days, indicating the fast growth of muscle at short period of fattening of lambs. Total fat percentage was increased significantly by increasing the fattening periods, feed lot periods of 120 and 140 days had the most fat percentage with no significant difference showing the beginning of fat deposition in the animal body at short term fattening period and increasing the fat reservation at long term fattening period, all the items have allometeric growth. Tail fat percentage was the same as total amount of body fat so that it was increased significantly by increasing of feedlot period and maximum amount of it was found during 100, 120 and 140 days, but means did not differed significantly. Evisceral and subcutaneous fat amounts were in the same condition. Meat to fat ratio was decreased significantly by increasing of fattening period and the greatest ratios were observed in 60 and 80 days, and in longer the periods decrease of meat to fat ratio was obvious.   By determining the mentioned characteristics, if the slaughtering weight is a standard for choosing of feedlot periods, 100 and 120 days feedlot periods were recognized as the better periods, but if market desirability, carcass quality, and percentage of meat and economical fattening is considered, and for avoiding of the feeding stuff convertion, specially grains, to body fat which is not desirable in the market, longer periods of fattening of lambs must be avoided. In practice the butchers commonly avoid buying the heavy sheep with high fat which cause the reduction of live body weight price. Therefore fattening periods of 100, 120 and 140 day are not suggested and maximum fattening period is 80 days, and if the meat price is not good in the market, it is better to reduce the fattening period toward the 60 days. Then, based on the obtained results, optimum body weight for slaughtering of fattening Afshari male lambs is 45.27±5.71 to 51.98±3.28 kgs.  

 

 

38745

بررسي اثر طول مدت پروار و اندازه دنبه بر خصوصيات رشد و  لاشه در بره هاي نر لري

بهروز ياراحمدي

 

چكيده

به منظور تعيين اثرطول مدت پروار و اندازه دنبه در بره هاي نر نژاد لري بر خصوصيات رشد و صفات لاشه مطالعه فوق انجام شد. 87 رأس بره نر لري از گوسفندان استان با ميانگين وزن 5/2±30 كيلوگرم بر اساس وضعيت دنبه انتخاب و با جيره غذايي بر اساس جداول NRC به طور گروهي تغذيه شدند.آزمايش فوق براي سه مدت طول پروار( 90 120 و 150روز) و سه اندازه مختلف دنبه كوچك متوسط و بزرگ در قالب آزمايش فاكتوريل بر اساس طرح بلوك هاي كامل تصادفي به صورت آناليز كواريانس انجام شد. عامل كواريت وزن از شيرگيري بره ها بود. در ابتداي آزمايش 6 رأس بره به عنوان تيمار صفر روز پروار جهت تفكيك لاشه كشتار گرديدند و در هر مرحله پروار 27 رأس بره از سه اندازه دنبه كشتار شد(نه رأس براي هر اندازه دنبه). نتايج نشان داد اثر طول مدت پروار و اندازه دنبه روي اضافه وزن روزانه، خوراك مصرفي و ضريب تبديل غذايي معني دار شد. بيش‌ترين اضافه وزن روزانه در بره هاي دنبه كوچك با 188 گرم و كم‌ترين آن مربوط به تيمارهاي دنبه بزرگ با 178 گرم بود. با افزايش طول مدت پروار ضريب تبديل غذايي افزايش يافت و بره هاي دنبه بزرگ بالاترين ضريب تبديل غذايي را داشتند. مدت پروار اثر معني داري بر روي درصد گوشت لخم، درصد كل چربي لاشه و درصد استخوان داشت. با افزايش مدت پروار اندازه دنبه در بره هاي دنبه متوسط و بزرگ افزايش يافت. بالاترين راندمان لاشه، وزن لاشه سرد بدون دنبه، درصد قطعات لاشه و درصد گوشت لخم،مربوط به بره هاي دنبه كوچك با طول مدت پروار 90 روز بود. بيش‌ترين وزن نهايي، درصد دنبه نسبت به لاشه سرد و درصد چربي كل لاشه مربوط به بره هاي دنبه بزرگ با طول مدت پروار 150 روز بود. كم‌ترين درصد دنبه نسبت به لاشه سرد و درصد چربي كل لاشه مربوط به تيمار دنبه كوچك باطول مدت پروار 90 و 120 روز بود. به طور كلي كم‌ترين هزينه توليد هر كيلوگرم افزايش وزن به ازاي وزن زنده هزينه توليد هر كيلوگرم لاشه و گوشت لخم مربوط به بره هاي دنبه كوچك پروار شده در مدت پروار 90 و 120 روز بود. با توجه به نتايج به دست آمده  طول مدت پروار 90 و 120 روز از لحاظ پرواربندي زمان هاي مناسبي تشخيص داده شدند كه در كل با توجه به ضريب تبديل كمتر، افزايش وزن بيشتر و عملكرد پرواري مناسب و خصوصيات لاشه بهتر بره هاي لري با اندازه دنبه كوچك و مدت پروار 90 روز پيشنهاد مي شود.

کلیدواژه‌ها: اندازه دنبه، خصوصيات لاشه ، طول دوره پروار ،گوسفند لري

38745

Effect of fattening period and fat-tail size on growth and carcass characteristics of Lori male lambs

Behrouz Yarahmadi

 

Abstract:

In order to determine fattening period and fat-tail size on growth and carcass characteristics of male Lori sheep, this experiment was carried out. This trail was conducted by factorial experiment basis on block completely design (BCRD) as well covariance analysis for three fat-tail size (small, medium, large) and three fattening period (90, 120 and 150 days). Eighty seven lambs were selected with average 30±2.5kg body weight base on fat-tail situation from province overall. In early experiment, six Lamb were slaughtered. At the end each periods (90,120 and 150 days), twenty seven (nine for fat-tail) Lambs were slaughtered for evaluating the carcass traits. Lambs were fed by grouping base on NRC tables. Results indicated fattening period and fat-tail size on daily gain, feed intake and feed conversion ratio were significant. The most daily gain was small fat-tail Lambs with 188 gr and the lowest for large fat-tail lambs with 178 gr. The increasing of fattening period was due to increase feed conversion and large fat-tail lambs have to the highest feed conversion. The results of experiment showed that fat-tail size and fattening period on carcass traits were significant. Fattening period was significantly effect on lean meat percentage, total carcass fat and bone percentage. By increasing of fattening period, fat-tail percentage increased in medium and large fat-tail lambs. The highest carcass cuts and lean meat percentage were belonging to small fat-tail lambs with fattening periods 90 days. Among hot and cold carcass lambs well as length carcass with fat-tail size were no significant (P>0.05). The bots slaughter weight; fat-fat tail percentage and total fat percentage were belonging to large fat tail lambs with fattening 150 days. The lowest fat-tail percentage and total fat percentage were belonging to small fat-tail lambs with fattening 90 and 120 days. Over all, there were in small fat-tail lambs, lower cost per kg gain fore live weight, production cost each Caracas per one kg and lean meat belong to small fat-tail lambs with 90 and 120 days. Results showed that fattening periods 90 and 120 days had the suitable period. Consequently, the fattening period 90 days for small fat-tail have the best performance due to the lowest feed conversion, higher gain and the best carcass traits.

 

38746

اثر استفاده از منابع آلی در مقایسه با منابع معدنی عناصر مس، روی و منگنز بر عملکرد

مرغان تخمگذار

عباسعلی قیصری

 

چکیده :

این پژوهش جهت بررسی اثر افزودن مکمل های آلی غیر آلی عناصر روي، منگنز و مس بر عملکرد مرغ هاي تخمگذار  و صفات کیفی تخم مرغ انجام گرفت. مخلوطی از شکل کمپلکس عناصر مورد مطالعه با اسید آمینه متیونین (Zn-Mn-Cu-Met) بعنوان منبع آلی آنها بود. بدین منظور270 قطعه مرغ تخمگذار لگهورن سفید (سویه، هاي لاین36W) در سن 38 هفتگی بین 54 واحد آزمایشی تقسیم و هر 6 واحد در طول دوره آزمایش (54-38 هفتگی) به طور تصادفی به یکی از 9  جیره آزمایشی اختصاص داده شدند. همه جیره هاي آزمایشی از لحاظ غلظت مواد مغذی مختلف به جز عناصر روي، مس و منگنز کاملاً یکسان بودند. 9 جیره آزمایشی فوق عبارت بودند از : 1) جیره پایه افزوده شده با مقادیر 65 ، 75، 7 میلی گرم در کیلوگرم روي، منگنز و مس به ترتیب از منابع ZnO، MnO، CuSO₄؛ 2) جیره پایه  افزوده شده با مقادیر65 میلی گرم در کیلو گرم  Zn(25+40 میلی گرم به ترتیب از ZnOو Zn-Met)، 75 میلی گرم در کیلو گرم) Mn35+40 میلی گرم به ترتیب از منابع MnO و Mn-Met) و7 میلی گرم در کیلوگرم  Cu((Cu-Met؛ 3) جیره پایه اضافه شده با مقادیر40 ، 40، 7 میلی گرم در کیلوگرم روي، منگنز و مس از منبع آلی این عناصر؛ 4) جیره پایه اضافه شده با مقادیر 65 میلی‌گرم در کیلوگرم Zn(5+60 میلی گرم به ترتیب از ZnOو Zn-Met)، 75 میلی گرم در کیلو گرم) Mn15+60 میلی‌گرم به ترتیب از منابع MnO و Mn-Met) و 5/10 میلی گرم در کیلوگرم  Cu( (Cu-Met؛ 5) جیره پایه اضافه شده با 60 مقادیر ، 60، 5/10 میلی گرم در کیلوگرم روي، منگنز و مس از منبع آلی این عناصر؛ 6) جیره پایه  اضافه شده با مقادیر65 میلی گرم در کیلو گرم Zn(45+20 میلی گرم به ترتیب از ZnOو Zn-Met)، 75 میلی گرم در کیلو گرم) Mn55+20 میلی گرم به ترتیب از منابع MnO و Mn-Met) و 7 میلی گرم در کیلوگرم  Cu(5/3+5/3 میلی گرم به ترتیب از منبع (CuSO₄ ,Cu-Met؛ 7) جیره پایه افزوده شده با مقادیر20 ، 20، 5/3 میلی گرم در کیلوگرم روي، منگنز و مس از منبع آلی این عناصر؛        8) جیره پایه افزوده شده با مقادیر40، 40، 7 میلی گرم در کیلوگرم روي، منگنز و مس  از منابع سولفاته این عناصر؛ 9) جیره پایه افزوده شده با مقادیر 65، 75، 7 میلی گرم در کیلوگرم روي، منگنز و مس از منابع سولفاته این عناصر.  نتایج حاصله، نشان داد که استفاده از شکل آلی یا مخلوط آلی و غیرآلی عناصر فوق موجب بهبود غیرمعنی دار صفات تولیدي و برخی از خصوصیات کیفی تخم مرغ تولیدی شد. استفاده از شکل آلی یا مخلوط آلی و غیرآلی عناصر فوق موجب افزایش غیر معنی دار غلظت عناصر روي و مس در پوسته تخم مرغ و همچنین کاهش قابل ملاحظه میانگین درصد تخم مرغ هاي شکسته شد. بطور کلی نتایج تحقیق حاضر نشان دادکه با افزودن هرکیلوگرم جیره غذایی با 65 ،75 و 7 میلی گرم از مکمل عناصر روي، منگنز و مس که به ترتیب مقادیر40،40 و7  میلی گرم آنها از منبع آلی این  عناصر تامین شده باشد می توان عملکرد و صفات کیفی مناسبی را براي تخم مرغهاي تولیدی در مر غ هاي تخمگذار انتظار داشت.

کلیدواژه‌ها: عناصر کمیاب، تولید تخم مرغ، صفات کیفی تخم مرغ، مرغ تخمگذار

 

38746

Effect of dietary supplementation of organic sources in comparision to inorganic sources of Cu, Zn and Mn on performance of laying hens

Abbas Ali Gheisari

 

Abstract

This experiment was conducted to evaluate the effects of dietary supplementation of combination of Zn, Mn and Cu from organic (Zn-Mn-Cu Methionin complex) or inorganic sources on performance and eggshell quality characteristics of laying hens. Tow hundred and seventy white leghorn laying hens, 38 weeks of age, were divided into 54 groups, five hens per group and each six groups were assigned to one of the nine experimental diets during the experimental period (38-54 wk). The basal diet was a corn-soybean diet containing 30.16, 19.77, and 4.15 mg/kg Zn, Mn, and Cu, respectively. The nine experimental diets included: 1)The basal diet supplemented with common mineral premix containing 65, 75 and 7mg/kg Zn, Mn and Cu from ZnO, MnO and CuSO4 sources, respectively (control diet). 2)The basal diet supplemented with 65, 75 and 7mg/kg Zn, Mn and Cu from organic (40-40-7 mg/kg Zn-Mn-Cu) and inorganic (25-35 mg/kg ZnO-MnO) sources, 3)The basal diet supplemented with 40, 40 and 7 mg/kg Zn, Mn and Cu from organic sources, 4) The basal diet supplemented with 65, 75 and 10.5 mg/kg Zn, Mn and Cu from organic (60-60-10.5 mg/kg Zn-Mn-Cu) and inorganic (5-15 mg/kg ZnO-MnO) sources. 5) The basal diet supplemented with 60, 60 and 10.5 mg/kg Zn, Mn and Cu from organic sources. 6) The basal diet supplemented with 65, 75 and 7mg/kg Zn, Mn and Cu from organic (20-20-3.5 mg/kg Zn-Mn-Cu) and inorganic (45-55-3.5 mg/kg ZnOMnO- CuSO4) sources. 7) The basal diet supplemented with 20, 20 and 3.5 mg/kg Zn, Mn and Cu from Zn-Mn-Cu-Met complex. 8) The basal diet supplemented with 40, 40 and 7 mg/kg Zn, Mn and Cu from sulphate sources. 9) The basal diet supplemented with 65, 75 and 7 mg/kg Zn, Mn and Cu from sulphate sources. The results showed that dietary supplementation of Zn, Mn and Cu from their organic or mixture of organic and inorganic sources improved performance and some egg quality characteristics, nonsignificantly. In addition, dietary inclusion of organic or mixture of organic and inorganic forms of the elements increased Zn and Mn concentrations in eggshell and markedly decreased egg breaking percentages. Totally, with use of mineral premix  that supplies 65, 75 and 7 mg Zn, Mn and Cu per kg diet from their organic  (40,40 and 7 mg/kg, respectively) and inorganic sources (25, 35 and 0 mg/kg, respectively) we can achieve suitable performance and egg quality traits in laying hens.

Key words: trace elements, egg production, egg quality trait, laying hen

38747

بررسي ميزان باقيمانده چهار نوع سم حشره‌كش در خيار گلخانه‌اي استان اصفهان

محسن مروتي

 

چکیده

كنترل باقيمانده آفت کشها در مواد غذايي به دلايل پيامدهاي بهداشتي و اقتصادي ضرورت دارد. در گلخانه­هاي خیار استان اصفهان آفت کشهای مختلفي مصرف مي­شوند كه پرمصرف­ترین و خطرناک­ترین آنها حشره­كش­ها هستند، که احتمال وجود باقيمانده غیر مجاز آنها در محصول دور از انتظار نيست. جهت ردیابی باقیمانده 4 حشره‌كش (ديكلرووس، دلتامترين، ايميداكلوپرايد و پي­متروزين) نمونه­برداري از گلخانه­هاي 4 شهرستان فلاورجان (در 4 گلخانه)، اصفهان (در 4 گلخانه)، دهاقان (در 2 گلخانه) و شهرضا (در 2 گلخانه) طي فصل رشد با فواصل تقریبا 30 روزه صورت گرفت. مقادير باقيمانده یافت شده با حداکثر میزان مجاز باقیمانده (MRLs) مربوط به هر آفت کش مقایسه گردید. در مجموع 192 نمونه (ترکیب گلخانه- آفت کش- شهرستان) جمع­آوری و آنالیز گردیده است. در شهرستان اصفهان بیشترین میزان باقیمانده كه طبعاً بيشتر از حد مجاز بود، برای آفت کشهای دیکلرووس، دلتامترین، ایمیداکلوپراید و پی­متروزین­ به ترتیب حدود 70، 55، 12 و 4 برابر میزان مجاز باقیمانده برای آن آفت کش می­باشد. وضیعت مشابهی از نظر بیشترین میزان باقیمانده غیر مجاز برای آفت کشهای دیکلرووس و ایمیداکلوپراید در گلخانه­های سایر شهرستان­های تحت مطالعه دیده می­شود. درصد آلوگی نمونه­های خیار به باقیمانده غیر مجاز مجموع آفت کشهای تحت بررسي برای هر شهرستان نشان داد که در شهرستان­های اصفهان، فلاوجان، شهرضا و دهاقان به ترتیب حدود 34، 39، 34 و 46 درصد از نمونه­های خیار حاوی باقیمانده غیر مجاز مجموع چهار حشره کش تحت بررسی می­باشند. بدین ترتیب مشخص می­شود که وضعیت آلودگی محصول در هر چهار شهرستان تقریبا مشابه است و در مجموع حدود 35 تا 45 درصد نمونه­های محصول در هر شهرستان حاوی باقیمانده غیر مجاز آفت کشهای تحت بررسی بوده­اند. در مجموع نتايج نشان داد كه در شهرستان­های اصفهان، فلاورجان، شهرضا و دهاقان به ترتيب 33، 33، 35 و 41 درصد از نمونه‌هاي آناليز شده حاوي مقادير بيشتر از حد مجاز (MRL) يك يا چند تا از آفت کشهای فوق بودند. بنابراين مصرف اين محصولات سلامت مصرف كنندگان را تهديد مي‌نمايد.

اصفهان

کلیدواژه‌ها: خيار، گلخانه، ديکلرووس، دلتامترین، ایمیداکلوپراید، پی متروزین، باقيمانده سم، استان

38747

Investigation on the residue levels of four insecticides on greenhouse cucumber in Esfahan Province

Mohsen Morowati

 

Abstract

Due to various economical and health drawbacks of pesticide residue levels, checking them on food stuff is very important. In the greenhouses of Esfahan province various pesticides are being used of which highest consumption and toxicity is of the insecticides, therefore presence of high residue levels on their produces is not far from expectation. To trace the residue levels of four insecticides (Dichlorovus, Deltamethrin, Imidacloprid and Pymetrozine) on cucumber, samples were collected every thirty days from the greenhouses of 4 cities, Falavarjan (4 greenhouses), Esfahan (4 greenhouses), Dehaghan (2 greenhouses) and Shahreza (2 greenhouses) during the cultivation season. A total of 192 samples (combination of greenhouse, Insecticide, City) were collected and analyzed. Samples collected from Esfahan showed levels of Dichlorovus, Deltamethrin, Imidacloprid and Pymetrozine to be 70, 55, 12 and 4 times the Maximum Residue Levels (MRLs) respectively. Similarly high levels of Dichlorovus and Imidacloprid were detected on the samples of other cities. Percentages of highly contaminated samples with all four insecticides in different cities were 34, 39, 34 and 46 for Esfahan, Falavarjan, Shahreza and Dehaghan respectively. Therefore it is clear that all the cities have a similar situation and have about 35-45 percent of their produces under investigation having insecticide residue levels higher than the MRLs. Overall the results show 33, 33, 35 and 41 percent of the samples analyzed have higher levels of one or more of the insecticides checked than the MRLs in Esfahan, Falavarjan, Shahreza and Dehaghan respectively. Therefore consumption of this produce could be a threat to the health of the consumers.

 

38748

بررسي امكان اختلاط علف‌كش نيكوسولفورون (كروز) با برومايسيد آ ام (بروموكسينيل+ ام‌سي‌پي‌آ) در كنترل علف‌هاي‌هرز ذرت

فرخ دين  قزلي

 

چكيده

به منظور بررسي امكان اختلاط دو علف‌كش كروز ( نيكوسولفورون) و برومايسيد آ ام (بروموكسينيل+ ام‌سي‌پي‌آ) در كنترل علف‌هاي‌هرز باريك‌برگ و پهن‌برگ ذرت آزمايشي در زرقان فارس اجرا شد. آزمايش در قالب طرح بلوك‌هاي كامل تصادفي و با ساختار تيماري فاكتوريل دو عاملي در 4 تكرار اجرا شد. در اين آزمايش فاكتور اول ميزان مصرف علف‌كش ام‌سي‌پي‌آ + بروموكسينيل  در چهار  دز صفر، 5/0،  1 و 5/1 ليتر در هكتار و فاكتور دوم علف‌كش‌ نيكوسولفورون  در چهار دز صفر، 1، 5/1 و 2 ليتر در هكتار از ماده تجارتي بود. علاوه بر آن به مجموع تيمارهاي آزمايشي يك تيمار شاهد با وجين كامل علف‌هاي هرز اضافه گرديد. نتايج نشان دادكهبهترين تركيب اختلاط اين دوعلفكش با در نظر گرفتن كارايي كنترل علف هرز، درصد افزايش عملكرد ذرت و حداقل اثرات زيست محيطي مصرف علفكش   ام‌سي‌پي‌آ + بروموكسينيل   به ميزان 5/0 تا يك ليتر در هكتار از ماده تجارتي به همراه  5/1 ليتر در هكتار از ماده تجارتي نيكوسولفورن مي‌باشد. با توجه به نتايج حاصله در موارديكه جمعيت علف‌هاي‌هرز پهن‌برگ در حد متوسط مي‌باشد مصرف 5/0 ليتر در هكتار ام‌سي‌پي‌آ + بروموكسينيل  به همراه 5/1 ليتر در هكتار نيكوسولفورن  سبب بهينه شدن كنترل علف‌هاي‌هرز  شده و همين امر سبب افزايش معني‌دار عملكرد ذرت نيز مي‌گردد. با عنايت به اينكه  علف‌كش نيكوسولفورن  در زمره علف‌كش‌هاي گروه بازدارنده آنزيم استولاكتات‌سينتاز قرار دارد ، مصرف توام اين دو علف‌كش مي‌تواند سبب تاخير در بروز مقاومت علف‌هاي‌هرز  پهن‌برگ ذرت به اين علف‌كش‌ها گردد.

 

واژگان كليدي: تاج‌خروس، سوروف، سينرژيست، آنتاگونيست، بازدارنده ALS

38748

Investigating possibility of tank mixture of  nicosulfuron with bromoxynil+MCPA  for weed control in corn

Farrokhdin  Ghezeli

 

Abstract:

To investigate the possibility of tank-mix application of two herbicides; nicosulfuron and bromoxynil+MCPA for control of narrow and broadleaf weeds in corn an experiment was carried out in Karaj, Kermanshah, Mashhad, Jiroft, Zarghan (Fars) and Shahr-e-kord Agricultural Research Centers. The experiment was conducted in a randomized complete block design with two-factors. The first factor was nicofulfuron dosage at four levels; 0, 1.0, 1.5 ant 2.0 liters per hectare and the second factor was bromoxynil +MCPA at 0, 0.5, 1.0 and 1.5 liters per hectare. Additionally, a hand weeded control was added to treatments. The results showed that the best combination of tank-mix of the above mentioned herbicides, considering weed control efficiency, percent of corn yield agumentation and minimal environmental risk,  was 0.5 to 1.0 liters per hectare of bromoxynil+MCPA  and 1.5 liter per hectare of nicosulfuron. Results also indicated that, in the case of moderate density of broadleaf weeds, application of 0.5 liter per hectare of bromoxynil+MCPA and 1.5 liter per hectare of nicosulfuron tank-mix had a good control of weeds and significantly increased corn yield. Because the nicosulfuron is an ALS-inhibitor herbicide, combination of two mentioned herbicides, could delayed broadleaf weed resistance to both mentioned herbicides in corn.

 

38749

مقایسه عملکرد لاینهای بهاره کلزا در شرایط نرمال و تنش خشکی

غلامرضا قدرتی

 

چکیده :

در اين طرح ، تعداد 11 لاین برتر کلزای بهاره به دست آمده از آزمایشات بررسی نسلهای در حال تفکیک سال گذشته به همراه شاهد هایولا 401 ( رقم شماره 12 ) در قالب يك طرح بلوک کامل تصادفی با سه تكرار، در دو شرایط آبیاری نرمال و تنش خشکی، به صورت دو آزمایش جداگانه مورد مقايسه و ارزيابي عملکرد قرار گرفتند . هر لاین بر روی شش خط به طول پنج متر و فاصله خطوط 5/37 سانتی متر(فارو 75 سانتی متر با دو خط کشت روی هر پشته)  کشت شد. پس از حذف حاشیه چهار خط کشت باقی مانده، به مساحت شش متر مربع جهت ارزیابی عملکرد دانه برداشت گردید. ثبت مراحل فنولوژیکی و اجزاء عملکرد به همراه صفات درصد روغن و مقاومت به آفات و بیماریها برای مقایسات تکمیلی نیز انجام گرفت. نتایج به دست آمده از تجزیه واریانس مرکب و منطقه ای صفت عملکرد دانه در واحد سطح، وجود اختلاف کاملاً معنی داری را در بین تیمارهای آزمایش نشان داده به گونه ای که در شرایط آبیاری نرمال پس از انجام مقایسه میانگین عملکرد لاینهای مورد آزمایش به کمک آزمون دانکن در سطح یک در صد، در منطقه دزفول لاینهای شماره 1 ،9 و 11 ،  در منطقه برازجان لاینهای شماره 2 ، 4 ، 6 و 7،  و در منطقه کرج لاینهای شماره 1 ، 6 و 8 در حد رقم هیبرید هایولا 401  و یا برتر بودند. در شرایط آبیاری تنش خشکی پس از انجام مقایسه میانگین عملکرد لاینهای مورد آزمایش به کمک آزمون دانکن در سطح یک در صد، در منطقه دزفول لاینهای شماره 1 ، 4 و 5 ،  در منطقه برازجان لاین شماره 7،  و در منطقه کرج لاینهای شماره 4 ، 6 و 8 در حد رقم هیبرید هایولا 401  و یا برتر بودند.  از نظر شدت آلودگی به سفیدک داخلی بین ارقام کلزا تفاوت آماری کاملاً معنی داری در منطقه دزفول مشاهده شد به گونه ای که لاین شماره 3 ، 7 و رقم شاهد حساسترین و لاینهای شماره 1 ،6 و 8 مقاومترین لاینها بودند.

 

کلیدواژه‌ها:  تنش خشکی ،كلزا، عملكرد دانه

38749

Comparison of Yield in Canola Spring Lines under Normal and Water Stress Conditions

GholamReza Ghodrati

 

Abstract:

This experiment was conducted in 2008-10 to evaluate to canola new lines in three location of sub tropical under normal and water stress condition.Tritment consisted of 11 lines obteaned from segregating genaration and one check line (Hyola401) and location are Dezful, Borazjan and Karj. Experimental of design was RCBD with three replication. Individual plot consisted of six row spaced 37.5 cm. Apart and 5 m. long , phenological characteristics and yield components was recorded. In normal condition results of the experiment showed that several new lines are better than or same the check line in different region. At the final results, cultivars number  of  1, 9, 11 and 2, 4, 6, 7 and 1, 6, 8 wich had same or increse seed yield above of check line at Dezful, Borazjan and Karj located respectively are recommended for stability advance experiment in Sub-Tropical dry Climates. In water stress condition results of the experiment showed that several new lines are better than or same the check line in different region. At the final results, cultivars number of  1, 4, 5 and 7 and 4, 6, 8 wich had same or increse seed yield above of check line at Dezful, Borazjan and Karj located respectively are recommended for stability advance experiment in Sub-Tropical dry Climates.  So, about resistance to Peronospora parasitica disease, results of the experiment showed that cultivars number of  1 ,6  and 8 are better than the check line.

 

38751

مقایسه مقدماتی لاین های خالص سویا

غلامحسين عرب

 

چكيده:

به منظور مقايسه مقدماتي عملكرد لاينهاي موتانت خالص سويا در شرايط بهاره ديم مازندران اين بررسي در قالب طرح اگمنت با  74 تيمارانجام شد ،تيمار ها  شامل  65  لاين  خالص موتانت حاصل از پرتو تابي سال  1380 روي رقم تلار در سازمان انرژي اتمي كه در سال 1385 در ايستگاه تحقيقات كشاورزي بايعكلا به خلوص رسيده بودند كه  با ارقام ( تلار) B.P-692   ، ( ساري) J.K-695  ،D.P.X  ، هيل  ،  سحر و لاينهاي اميد بخش 032، 033، 2001 و 2002 بمدت يكسال مورد مقايسه قرار گرفتند. تيمارهاي آزمايش شامل 4 خط 4 متري به فاصله 40 سانتيمتر با دو خط نكاشت بود و فاصله بوته بر روي خط 10-5 سانتمتر در نظر گرفته شد. پس از انجام مراحل كاشت و داشت، برداشت با حذف دو خط كناري و 5/0 متر از دو سر كرت از مساحت 4/2 متر مربع انجام گرفت. اکثر لاين هاي جديد موتانت از لحاظ عملكرد کمتر از  ( تلار)B.P-692   و یا در حد آن بود ند وتنها لاین های           B-M-8708    B-M-8744   ،    B-M-8709  و    B-M-8745 به ترتیب با عملکرد 360/5 ، 806/4 ، 194/4  و833/3 تن در هکتار نسبت به ان برتری داشتند(جدول  ) . لاين هاي  032 ، 2001    ،   2002و 033 به ترتيب با راندمان 257/4 و 229/4  062/4 007/4تن در هکتار بيشترين توليد را داشتندوكمترين راندمان مربوط به رقم هيل با 382/2 تن بود. ميزان آلودگی به بیماری اسکلروتینیا در مزرعه مورد ارزيابي قرار گرفت. آلودگی رقم تلار 13 درصد بود و لاین های موتانت نسبت به رقم تلار از این لحاظ برتری نداشتند .علاوه براين دراين آزمايش ميزان حساسيت به خوابيدگي ارقام ولاينها نيز مورد بررسي قرار گرفت . نتايج نشان دادند كه  ارقام هيل وDPX با  درجه خوابيدگي پنج  بالاترين حساسيت را نشان دادند.

 

کلیدواژه‌ها:   سويا ، لاين موتانت، مقايسه مقدماتي

 

38751

Preliminary yield comparison of soybean pure lines 

Gholamhossein  Arab

 

Abstract:

 For investigation soybean mutant new lines and commercial  cultivars in Mazandaran an experiment was done in Augment design arrangement. 65 mutants new lines which produced during 1380 – 1385 and  D.P.X., Sari (J.K-695), Sahar, Hill and Telar (B.p-692) were used in this experiment for one year. cultivation was done immediately after colza harvestin. some phenological and agronomical characteristics were studied During the vegetative growth. After harvesting, yield and its components were evaluated. Analysis of variance and means by LSD value were done. The highest yield was got  B-M-08 and B-M-44 with 5.360 and 4.806 Ton/ ha. B-23/13-70123(032) , B-23/13/70060 (2001) , B-M-09  , P -11/6 – 70036(2002) , B- 8/27-70114(033)  produced 4.257, 4.229, 4.194 , 4.062, 4.007 Ton/ ha, respectively and . Hill cv had the lowest yield (2.383 Ton/ ha). Charcoal rot disease infection rate in field was evaluated. Telar Pollution was 13 percent that were as same as mutant l. DPX and Hill showed lodging with 5 degree.

 

38752

بررسي اثرات كشت مخلوط نسبت هاي مختلف بذر واريته هاي سويا در افزايش راندمان

غلامحسين عرب

 

چكيده:

بذر مخلوط سویا ترکیبی از بذر دو واریته و یا بیشتر میباشد و عملکرد بذر مخلوط  معمولا برابر با متوسط عملکرد واریته های مورد استفاده در آن بوده است و همچنین یک مخلوط را می توان در به حد اقل رساندن تغییرات عملکرد ناشی از تغییرات محیطی استفاده کرد( بریم 1973). با توجه به درجات مختلف حساسیت ارقام به استرسهای گوناگون از جمله خشکی،شوری ،ریزش ،بارندگیهای مداوم ،بیماریها و آفات ، کشت مخلوط دو واریته از ایالات متحده امریکا گزارش شده است .و با استفاده از این تکنیک در بعضی از سالهای اپیدمی بیماری سعی میگردد در وضعیت تولید محصول کاهش چشمگیر بوجود نیاید .به همین دلیل   به منظور بررسي اثرات كشت مخلوط دو بدو واريته های مختلف  سويا اين بررسي در قالب طرح  بلوك های  كامل تصادفي با چهار تكرار به مدت سه  سال به اجرا در آمد.  تيمارهاي آزمايش شامل نسبتهاي مختلف اختلاط بذر 30 % × 70% ، 50% × 50% ، 70% × 30% براي هرجفت واريته های مختلف  بوده  كه با توجه به وجود خصوصیات منحصر به فرد در ارقام از لحاظ ارتفاع ،شکل برگ ،فرم شاخه بندی ، رنگ کرک و استحکام ساقه  ، چهار واريته (032 )  - 70123 7/31 – B ، (033 ) B- 2/27- 70114 ، ساري و تلار جهت این بررسی مورد استفاده قرار گرفتند که با توجه به نسبت های یاد شده  روی همً 18 تيمار مخلوط  كه با چهار رقم شاهد بصورت خالص جمعاً 22 تيمار بوده است.پس از آماده سازی زمین در اواسط اردیبهشت اقدام به کشت صورت پذيرفت .هر تیمار شامل شش خط شش متری به فاصله 40 سانتیمتر از یکدیگر بوده و فاصله بین بوته روی ردیف 7-5 سانتیمتر نیز میباشد.

در پايان هرسال تجزيه واريانس برعملكرد دانه انجام و تيمارها به روش Dancan مقايسه شدند. در پايان سال سوم تجزيه واريانس مركب انجام و بهترين مخلوط تعيين شده و سپس جهت بررسي در سالهاي آتي برگزيده شد.همچنین در سالهای مختلف کلیه تیمارها از لحاظ میزان آلودگی به بیماریهای مهم منطقه توسط همکاران بخش بررسی افات و بیماریها مورد بازدید و یادداشت برداری قرار گرفتند . در نتيجه تركيبات تيماري  30%)  )032 + 70%) ) J.k-695 و 30%)  )033 + 70%) ) ،J.k-695  به عنوان كشت مخلوط براي دستيابي به عملكرد بالا همراه با آلودگي كمتر توصيه ميگردد.لازم به ذكر است كه ارزيابي بیماری در مرحله R8 با مشاهده اسكلروت هاي سياه رنگ بر روي ريشه و ساقه براي تعيين بوته هاي آلوده انجام گرفت

 

کلیدواژه‌ها:لاين امیدبخش، سويا ، كشت مخلوط

38752

Evaluation of mixed cropping of different ratio of soybean cultivars for increasing of yield

Gholamhossein  Arab

 

Abstract:

A mixed soybean seed is a mixture of two or more seeds cultivars that its yield is usually equal or more than performance of each cultivar in pure cultivation. the othe advantage  is that the mixture is protective against the some diseases and pests accidentally some years. According to various degrees of susceptibility to various stresses, including of drought, salinity, and continuous rainfall, planting mixtures is better than pure cultivation. So in order to investigate the effects of mixed cvropping  of two different soybean cultivars, a randomized complete block design with four replications for three years was carried out.Treatments included of  four varieties (032) B-7/31- 70123, (033) B-2/27- 70114, sari and Telar and  different ratios of seed mixing 30% × 70%, 50% × 50%, 70% × 30% for different varieties. At the end of each year analysis of variance  was done by Duncans test.. At the end of the third year of combined analysis of variance conducted to determine the profit mix. all treatments in different years in terms of major disease area charcoal rot were considered. Meanwhile, treatments compounds (Sari(Jk-695) 30% + 033  70%),  (Sari(Jk-695) 30% + 032  70%) were produced the highest yield 3.855 and 3.544 tons per hectare, respectively. The rate infection of mixed cropping was 5 and 5.4 percent that had less pollution than pure cultivation

38753

ايجاد تنوع ژنتيكي در سويا به روش دورگ گيري

غلامحسين عرب

 

چكيده:

به منظور ايجاد تنوع ژنتيكي و تهيه ارقام با صفات مطلوب زراعي همراه با انتقال خصوصيات مفيد به لاينهاي اميدبخش اين طرح در قالب دو آزمايش  به اجرا در آمد .

الف - لاينهاي  P-11/6- 70036  ،   B-23/13-70060 که به ترتیب از دورگ های سحر در  K.W-505 و تلار در فورست مي با شند  و  ارقام ساري (J.K-695) و D.P.X    با توجه  به كليه خصوصيات در بلوكهاي دورگ گيري كشت و كليه تلاقيهاي مصنوعي روي آنها انجام پذیرفت. تعداد خطوط كشت براي هر رقم 10 خط در نظرگرفته شده و بين هر دو كرت مجاور چهار خط نكاشت وجود داشت . در نتيجه 100دانه از دو دورگ    P-11/6- 70036 و B-23/13- 70060 در رقم ساري( J.K-695) به دست امد كه جهت بررسي در سال 88 جمع اوري و در سرد خانه نگهداري مي گردد.

ب -  200  دانه بدست آمده از دورگ گيريهاي سال 1386 به عنوان F1 در خطوط مجزا به همراه والدين مربوطه جهت بررسي و تهيه نسل F2 كشت شدند  و در ضمن دانه ها مربوط به 2 دورك  P-11/6- 70036 و B-23/13-70060  در  رقم جديد و زودرس    بوده است.  طول خطوط كشت  6 متر و فاصله بين رديف يك متر و فاصله بین بوته روی خط   30  سانتیمتر در نظرگرفته شده است . مساحت اين قطعه با حواشي نيز حدود 500 مترمربع بوده است. درطي اين بررسي كليه دانه هاي كشت شده از پايه مادري بوده اند كه حاكي از كراس هاي ناموفق سال قبل بوده است.

کلیدواژه‌ها: سويا ،   تنوع ژنتیکی ،  تلاقی ، سلکسیون ، استرس محیطی

 

38753

Genetic  variation  in  soybean  by  using  hybridization   method

Gholamhossein  Arab

 

Abstract:

This plan was conducted in the farm of 2 study for proving  genetic diversity   & desirable agricultural traits such ad earliness, resistance to sleeping , shirt interval between  nodes , capsule formation above ground , weight of 1000 seeds & finally suitables.

Were cultured(J.K-695)sari D.P.X and  A. B-23/13-70060, P-11/6- 70036  lines  &  n hybridization  blocks  and  all  artificial crossing were done.Results of crassings  were 100  seeds  of 2 hybrids  which  appliced for F₁ generation in the next year.

38754

تعيين بهترين آرايش كشت لاينهاي جديد سويا

غلامحسين عرب

 

چكيده:

به منظور بررسي وتعيين  بهترين آرايش كشت لاينهاي اميد بخش سويا (2002)  - 70036 11/6- P و (2001)   B- 23/13-70060 اين بررسي درقالب طرح اسپليت پلات با چهار تكرار بمدت دو سال به اجرا درآمد. تيمارهاي آزمايش شامل  فواصل خطوط 20 ، 30 و 40 سانتيمتر در كرت اصلي  و ميزان بذر 60 ، 70 و 80 كيلوگرم در كرت فرعي در نظر گرفته شد. ضمنا اين آزمايش در مورد هر لاين جداگانه صورت پذیرفت. در اواسط اردیبهشت پس از آماده سازی زمین با یک دیسک سنگین و دو دیسک سبک عمود برهم و همراه با ان اعمال مواد حاصلخیز کننده به منظور تقویت خاک ( طبق دستور بخش اب وخاک به میزان 150 کیلو گرم فسفات امونیم و 100 کیلو گرم سولفات دو پتاس در هکتار )در اوایل خرداد اقدام به کشت وقبل از آن به منظور تامین ازت، بذور به باکتری تثبيت كننده ازت نیز آغشته شدند . در طي دوره رشد يادداشت برداري طبق فرم بخش دانه هاي روغني موسسه اصلاح و تهيه نهال و بذر انجام و پس از رسيدن، برداشت با حذف دو خط كناري و 5/0 متر ار دو سركرت صورت گرفت و عملكرد دانه به روش طرح تجزيه و مقایسه ميانگين تيمار ها به روش Duncan در سطوح 1% و 5% انجام گردید.  در پايان سال دوم تجزيه واريانس بمنظور يافتن اثر سال و تعيين بهترين آرايش كشت انجام گرفت. مساحت كل آزمايش با حواشي حدود 2500 مترمربع بوده است. درلاین 2001 بهترین عملکرد مربوط به تیمار     سانتیمتر  20   با میزان بذر 60 کیلو گرم در هکتار با راندمان 618/4 تن در هکتار بوده است . در مجموع تیمار های فاصله ردیف  مختلف  با  میزان بذر 70 کیلوگرم در هکتار بهتر از بقیه بوده اند.درلاین 2002  نیز بهترین عملکرد مربوط به تیمار     سانتیمتر  20   با میزان بذر 60 کیلو گرم در هکتار با راندمان 947/3 تن در هکتار بوده است .در هر دو لاين ميزان آلودگي به بيماري پوسيدگي زغالي با افزايش تراكم كمتر گرديد. در مجموع بین  تیمار های فاصله ردیف  مختلف با  میزان بذر مختلف تفاوت چندانی دیده نشد. نتيجه گیری کلی چنین بوده است که در زراعت سويااستفاده از فاصله بین  ردیف 20 و 30 سانتیمتر در ارقام مقاوم به خوابيدگي جهت استفاده بهینه از زمین، حفظ رطوبت خاك ، افزایش راندمان ، كاهش ميزان آلودگي به پوسيدگي زغالي  و غلبه بر علف های هرز موثر بوده است.

 

کلیدواژه‌ها:لاين امیدبخش، سويا ، آرايش كشت

38754

Determination of the best planting pattern for soybean new lines

Gholamhossein  Arab

 

Abstract:
To determine the best arrangement for soybean new lines (2002) - 70036 11/6- P and (2001) B-23/13-70060 were planted the form of split plot design with four replications carried for about two years. Treatments include distance between rows  20, 30 and 40 cm in the main plot and seed rate 60, 70 and 80 kg were considered sub-plot.Also this experiment was separate for each line. In the middle of the may preparing the soil with a heavy disk and two disks perpendicular style with its disruption and added the fertilizer ( 150 kilograms phosphate and 100 kilograms, sulfate two potas per hecter) in the early of jone cropping was started  , N stabilizer seeds with bacteria were also stained.Growth recorded during the different period  after reaching cropping, removing both lateral line and 5 / 0 m R Srkrt took two and yield analysis and comparison of design methods The average treatment method in Duncan 1% and 5% levels were measured. At the end of the second year of analysis of variance in order to find and determine the best arrangement was planted.Experiment with a total area of 2500 square meters is about margins. 2001 best performance related to the amount of seed treatment with 20 cm 60 kg ha-efficiency4.618 tons per hectare respectively. All treatments between different rows of seed rate  70 kg ha have been better than others. the best performance in 2002 related to the amount of seed treatment with 20 cm 60 kg ha-efficiency 3.947 tons per hectare respectively. Density correlation with yield, weight of thosend seed, charcoal rot infection rate, plant height and pods stuck Combine both lines were studied. Considering the lack of significant correlation, positive and negative increase according to the different densities Was observed.inTotal  distance between rows of different treatments with different seed rates not seen much difference. such a conclusion has been that the distance between rows 20 and 30 cm in lodging resistant varieties for optimum use of land, preservation soil moisture, increase efficiency, reduce pollution the rot charcoal and to overcome the weed was effective.

38755

پايش و بررسي  عملكرد سازه هاي آبگيري و پخش در ايستگاه تحقيقاتي پخش سيلاب بر آبخوان پلدشت 

مهدي جعفري باري

 

چكيده

ایستگاه تحقیقاتی پخش سیلاب پلدشت واقع در استان آذربایجان غربی با وسعت 1000 هکتار با هدف احیاء مراتع و تغذیة آبهای زیرزمینی اجرا و در سال 1376 به بهره‌برداری رسید. در این ایستگاه دو مورد بند انحرافی با تأسیسات مربوطه و 4 شبکۀ پخش سیلاب با کانال‌های آبرسان، آبرسان-گسترشی، نهرهای گسترشی و خاکریزهای نگهداری آب بالادست آنها، دروازه‌ها و سایر تأسیسات طراحی و اجرا گردیده است. با توجه به کمبود اطلاعات کافی در حین طراحی و ساخت آنها لازم بود عملکرد آنها در طی یک دوره پایش گردیده و نقاط ضعف و قوت هریک از سازه های مورد پایش مشخص گردد. طرح تحقیقاتی حاضر با این هدف پیشنهاد و در این ایستگاه به مورد اجرا گذاشته شد. در این طرح ابتدا محدودۀ پایش تعیین گردید و سپس سازه هایی که در این محدود باید پایش می گردیدند، مشخص و تجهیزات لازم در آنها نصب گردید. برای اندازه‌گیری دبی سیلاب جمعاً 5 دستگاه لیمنوگراف دیجیتالی در بالادست بندهای انحرافی و برروی کانال‌های آبرسان شبکه‌های پخش سیلاب نصب شده است. برای اندازه گیری رسوب علاوه بر برداشت نمونه هایی از سیلاب، مقدار رسوبگذاری در سازه های مختلف با ترازیابی نسبت به نقاط مبنا تعیین گردید. بررسی پایداری سازه های مختلف در مقابل سیل و علل تخریب آنها نیز از دیگر کارهای این طرح بوده است. نتایج بررسی‌ها نشان می‌دهد که پایداری سیستم در برابر سیل‌ها در دورۀ پایش و قبل از آن خوب بوده است و بجز چند مورد تخریب در خاکریزها که علل آنها نیز بررسی شده است، مشکل خاصی مشاهده نگردیده است. عملکرد سیستم از نظر آبگیری و رسوب دارای ضعف‌هایی است که پیشنهادات لازم برای اصلاح آنها داده شده است.    

كليد واژه ها : بررسی عملکرد ،پایش، تخریب ، سازه‌های آبگیری ، سازه‌های پخش سیلاب.

 

38755

Monitoring and Investigation of Intakes and Water Spreading Structures in poldasht Floodwater Spreading Station

Mahdi Jafari Bari

 

Abstract

Flood spreading Station of Poldasht in west Azarbaijan with 1000 ha area has constructed and operated for development of ranges and groundwater recharge since 1376. In this site, there are 2 diversion dams with their components, 4 flood spreading networks with conveyance canals, conveyance-distribution and distribution canals, water retaining embankments, spillways and other water facilities. Due to lack of enough information in the design period, it is required to monitor the structures  and verify the efficiency of components.  At the first, the monitoring area and structures was determined and the measurement devices was installed. For measuring the flood discharges, 5 digital data loggers was installed on upstream of diversion dams and at the beginning of canals. Flood water specimens were collected and carried to laboratory  to determine the sediment rate. The settling  amount of sediment at the structures was measured by leveling after any flood. Investigation of the stability of structures against to flood and the cause of damages, was the other tasks of this research. Results of investigations showed that stability of system against to floods was satisfactory  in the monitoring period and beforetime, except of some damages in embankments which causes was determined. There was some weaknesses in functions of system to intake discharge and sediment intrusion to canals and flood distribution area that some  variants proposed to improvement of  them. 

 

38756

مقايسه روشهاي كاهش تبخير از سطح خاك در سامانه‌هاي آبگير از طرح محوري بهينه سازي سيستم هاي ذخيره نزولات آسماني

ابراهيم خواجه اي

 

چكيده :

عدم نفوذ و ذخيره طبيعي ريزش هاي جوي در پروفيل خاك از عوامل اصلي به هم خوردن تعادل و بيلان رطوبت در مناطق خشك و نيمه خشك ميباشد. این موضوع از يك طرف، امكان دسترسي به آب، براي توليد محصولات كشاورزي را كاهش داده، و از طرف ديگر موجب كاهش كميت وكيفيت پوشش گياهي و در نتیجه ظهور فرسایش خاک در عرصه هاي طبيعي مي شود. لذا لزوم بهينه سازي و بهره گيري از سيستم هاي ذخيره نزولات آسماني و ارائه روش هاي کاهش تبخیر را ضروري ساخته است. بدين منظور اين تحقيق با هدف بهينه سازي و رفتار سنجي سامانه هاي سطوح آبگير و بررسي تاثير تيمار هاي مختلف بر افزايش ماندگاري رطوبت در پروفيل خاك طي سه سال در 5 تيمار و 3 تكرار در قالب بلوكهاي كامل تصادفي انجام گرفت .در اين طرح سامانه هاي لوزي شكل در ابعاد (5/2×5/2) در دامنه اي با شيب 25%  ايجاد گرديدند. (وظيفه اصلي اين سامانه ها جمع آوري و هدايت آب حاصل از بارش به انتهاي سامانه و نفوذ آن به داخل خاك ميباشد). و از ابتداي فصل بهار تا پايان فصل رويش ،در صد حجمي رطوبت با استفاده از دستگاه T.D.R، حجم رواناب هدايت شده به تانكرهاي جمع آوري كننده، بطور مرتب و هر هفت روز يكبار و در صورت وقوع بارندگی 2 روز بعد از بارندگی اندازه گيري شد. پس از آمار برداري، آزمون تجزيه واريانس مركب بين داده هاي سه سال متوالي با استفاده از نرم افزارSAS  انجام گرفت. نتايج آزمون نشان داد که بین مقادیر رطوبت 89/0 درصد همبستگی وجود داشته و در بین تیمار های طرح در سطح 5 درصد اختلاف معنی داری وجود دارد. بررسی اثر سایر منابع تغییر نیز نشان داد که بین سال ها و ماه ها ی اجرای طرح نیز در سطح 5 درصد اختلاف معنی داری وجود دارد. ضمن اینکه در بررسی اثرات متقابل منابع تغییر، اختلاف معنی داری بین (تیمار در سال)، و (ماه در سال) مشاهده شد. بنابراین با توجه به معنی دار شدن اثر تیمار ها به عنوان پارامتر اصلی، تیمارها با استفاده از آزمون دانكن و LSD در سطح احتمال 05/0 با هم ديگر مقايسه شدند. مقايسه آماري داده ها نشان داد كه تيمار چهارم با بکارگیری پوشش نايلوني و حفاظ سنگريزه اي به ضخامت 5 سانتيمتر در سطح چاله و فيلترسنگريزه اي به عمق 50 سانتی متر در درون چاله جمع آوری کننده رواناب، رطوبت قابل توجهی را در خاک حفظ کرده و میزان رطوبت در کم باران ترین سال و خشک ترین ماه   (مهرماه،84) در این تیمار 9/6 درصد بیشتر از تيمار شاهد بوده است. ضریب تغییرات این آزمایش 85/19 درصد بوده و با در نظر گرفتن تاثیر پارامتر های متعدد محیطی و شرایط طبیعی(غیر آزمایشگاهی)، این آزمایش با دقت مناسب تری انجام گرفته است.

کلیدواژه‌ها: کاهش تبخیر، ذخيره رطوبت، فیلتر سنگریزه ای، سطوح آبگير، T.D.R

 

38756

Comparison of Methods Evaporation Decreasing  from Soil Surface in Micro Catchment

Ebrahim Khadjeai

 

No infiltration and natural storage of atmospheric precipitation into the soil profile is one of the main factors makes the moisture equivalence in arid and semi arid regions. This subject reduce water availability to agriculture products in one side and in the other side reduce plant quality and quantity leads to soil erosion in the natural resource. So it is necessary to optimize and uses rain storage systems and producing of evaporation reducing methods. This research was done by the aim of optimizing and Micro catchments and study of the different treatment effects on the increasing moisture lasting into the soil profile during 3 years, 5 treatment and 3 repeat into randomized complete block design. To do this lozenge shape micro catchments constructed 2.5*2.5m in 25% slope. (In order to collection and direct runoff to low slopes and percolating water in to the soil). Percent volume of moisture was measured during the first of spring till growing by T.D.R, the volume of runoff was measured every week and 2 days after rain fall. The data of 3 years were analyzed variance complexity by S.A.S software. Result showed there is 89% correlation between water content, and the significant difference among treatments. The significant difference is also between years and months of research time by study of other variable sources the study of their interactions showed the significant difference. So it is the treatments were the main parameters, they were compared by L.S.D and Duncan methods. Result showed the four treatments could storage the highest amount of moisture that has plastic covering and gravelly cover 5cm thickness and 50cm gravelly filter into the water collection pits. It has also 6.9% moisture higher than observe during the low rainfall year and dry month. The coefficient variations were 19.85%, and this test has been done suitability with regarding the effects of natural conditions and different environmental factors.

 

Key words: Evaporation Decreasing, Micro Catchments, Water Content Storage, Gravelly Filter, T.D.R

38757

بررسي ارتباط بين پهنه‌هاي زمين‌لغزش با رسوبدهي در حوزه آبخيز صفارود

صمد شادفر

 

چكيده

 با توجه به اهميت فرسايش خاك و خسارات ناشي از آن براي آبخيز‌نشينان، بررسي ارتباط زمين‌لغزش با پتانسيل رسوبدهي جهت ارائه راه حلي براي كاهش خسارات از اهميت ويژه اي برخوردار است. در اين پژوهش، جهت بررسي اين ارتباط، با استفاده از بررسي هاي ميداني و مرور مطالعات انجام شده، تعدادی از مهمترین عوامل موثر بر ايجاد زمين‌لغزش‌ها در حوضه، شناسايي و انتخاب گرديد كه اين عوامل شامل: سنگ شناسي، شيب، جهت شيب، فاصله از گسل و فاصله از آبراهه‌ها مي باشد. پس از شناسايي اقدام به پردازش آنها با استفاده از نرم افزارهاي ILWIS و ARC GIS و پهنه‌بندي زمين‌لغزش با مدل هاي شاخص همپوشاني و تراكم سطح صورت گرفت و ارزيابي مدل ها با استفاده از شاخص مطلوبيت  انجام گرفت. در مرحله بعد حوزه آبخيز به زير حوضه هاي مختلف تقسيم و عوامل مدل هيدروفيزيكي مانند متغير هيدرولوژيكي، توپوگرافي، پوشش گياهي، عامل مساحت و عامل كميت قابليت فرسايش در هر يك  از زيرحوضه‌ها محاسبه و بر اساس روابط حاكم بر مدل، پتانسيل رسوبدهي در زير حوضه تعيين گرديد. در نهايت ميزان زمين لغزش رخ داده در هر يك از پهنه هاي پتانسیل رسوبدهي مورد بررسي قرار گرفت. نتاج حاصل از اين تحقيق نشان داد كه روش تراکم سطح، براي پهنه‌بندي خطر زمين لغزش مناسبتر است. از بررسی ارتباط پتانسیل رسوبدهی با زمین لغزش ها مشخص گردید که 91/8 درصد از زمین لغزش ها در پهنه کم و حدود 79 درصد از زمین لغزش‌ها در طبقات پهنه‌بندی زیاد و خیلی زیاد پتانسیل رسوبدهی قرار گرفته‌اند.

کلیدواژه‌ها: رسوبدهي، زمين لغزش، صفارود، شاخص مطلوبيت‌، مدل هيدروفيزيكي

 

38757

Investigation of Relationship between Landslide Zones with Sediment Yeild in Safarood Catchment

Samad Shadfar

 

Abstract

In this research, At first,  for Investigation of relationship between  landslide and sediment yield with use of field survey, local interview and review ending studies, was recognized some of effective factors on landslide in the watershed. These factors are lithology, slope, distance from fault, aspect and distance from drainage network. After recognition, these factors have been processed using Ilwis and Arc GIS softwares. With regard to landslides importance in soil erosion and land destroying result was done landslide zonation with Index overlay and density area methods. Assesment of methods was done with Quality sum. In after phase, catchment divided in to different subcatchments. Hydrophysical Factors, such as Hydrological, Area , topography, capability of erosion, vegetation cover and rainfall were evaluated in each sub catchments. Then, the sediment yield in each of them were determined.

Finally, occurance rate of landslide investigated in sediment yield zones. Results showed that density area method is more suitable for landslide hazard zonation. On the other hand, about79%  of landslides was occurred in high and very high sediment yield zones.

38758

بهينه سازي عملكرد سامانه هاي سطوح آبگير از طريق افزايش ماندگاري رطوبت در پروفيل خاك

ناصح قادري

 

چکيده

منابع موجود در دسترس با شيوه­هاي مرسوم بهره­برداري از آن تکافوي تقاضاي فعلي را نمي­دهد. کردستان يکي از مناطق داراي بارندگي معادل 2 برابرمتوسط کشور است، که شرايط اکولوژيکي حاکم برآن نيازهاي رويشگاهي بسياري از گياهان زراعي و باغي به صورت ديم را تامين مي­كند. اما در برخي سال­ها توزيع نامناسب بارندگي، حيات درختان را تهديد مي­كند. تحقيق حاضر در زمينه بهينه­سازي عملکرد سامانه­هاي سطوح آبگير از طريق افزايش ماندگاري رطوبت خاک در دامنه جنوبي عرصه­هاي طبيعي با شيب 22 درصد، با8 تيمار اجرا شد. در ساختار هر سامانه، يک سطح 4 مترمربعي عايق و چاله حاوي تيمارهاي گوناگون در پايين دست وجود داشت. تيمارها شامل شيوه­هاي مختلف استفاده از کاه و کلش،کود حيواني، با خاک و نايلون در پايين دست چاله هاي جمع آوري رواناب بودند. در مدت اجراي طرح ميزان رطوبت موجود در چاله هاي محتوي تيمارها هر 5 تا 10 روزيک بار با استفاده از T.D.R اندازه گيري شد. تغييرات زماني رطوبت تيمارها با هم مقايسه و تحليل آماري نتايج در محيط طرح و بر پايه بلوک هاي کامل تصادفي با آزمون دانکن انجام شد. بررسي­ها نشان مي­دهد تيمارها از نظر حفظ رطوبت داراي تفاوت معني دار با هم هستند. به طوري كه تيمار شماره 5 با ميانگين 22 درصد بيشترين و تيمار شاهد با ميانگين 16 درصد كمترين مقادير رطوبت را در پروفيل خاك ذخيره كرده اند. ازدستاوردهاي اين تحقيق در طرحهاي باغداري، منابع طبيعي و فضاهاي سبزمي­توان استفاده کرد.

 

کلیدواژه‌ها: بارش-  سامانه- سطوح آبگير- رطوبت خاک- رطوبت سنجي-  رواناب

38758

Optimization of Rainwater Catchments Systems by Increasing Stability of Moisture in Soil Profile (In Kurdistan)

Naseh Ghaderi

Abstract:

The amount of nutrient resources is not sufficient for today's food demand, unless, operators increase the efficiency of utilization. The resources are not increasable, but the methods are improvable. Water quantity is one of the most important limitations in most regions of Iran that limits the growth of plants. This problem is soluble generally by improving runoff management and changing in field water equation parameters (Virulence Equation). For instance the amount of surface flow, infiltration and drainage store are changeable parameters.

Kurdistan precipitation is as twice in Iran's precipitation this provides the ecological conditions adapted on most rain fed plants requirements. Contrary this, climatic undesirable changes cause the unbecoming in precipitation. This threats plants growth then falls the production. Kurdistan Contains more than 10 percent of Iran's rain fed fruitful trees area. So, this research designed to be done in Kurdistan in rangeland southern amplitude with 22% slope selected as research site. The research contained 8 treatments besides a treatment in natural amplitude with ought any made rain water catchments system above. Each treatment had 3 repetitions. Water proofed limited rain water catchments systems were made above the run off receiving ditches. The ditches contained different weights and various methods of using organic materials (Manure and Stubble).

Stored moisture in soil gauged by Time Dimension Reflectometery (T.D.R) once in each 5-10 days from April 4 to 6 November as growth season in 3 years throughout P.V.C and techanat tubes. Monthly and seasonal variation of soil moisture of the treatments studied. Gauged data of moisture analyzed in randomized complete blocks design by Duncan test in 95% confidence level. Results show the significant variance among treatments in 99% confidence. The treatments were classified in 6 recognizable groups, at which the natural rangeland area without any rain water catchments systems stored the lowest moisture value, and the number 5 treatment stored the most moisture in soil. The results of this research can be utilized in orchards and natural resource designs.

 

 

38759

بررسي آزمايشگاهي تعيين ابعاد حفره آبشستگي پائين دست سرريزهاي ريزشي آزاد

1387- 1385

مجتبی صانعی

 

چکیده

يکي از مسائل مهندسي هيدروليك تعيين ابعاد حفره آبشستگي پائين دست سرريزهاي از جمله سرريزهاي ريزشي آزاد است. اين­گونه سرريزها كاربرد وسيعي در آبگيرهاي پخش سيلاب و سازه­هاي چك دم و شيب شكن در طرح­هاي آبخيزداري و بخصوص تاسيسات انتقال آب دارند. در سرريزهاي ريزشي، جريان آزاد و به صورت آبشاري و و تقريباً به شكل قائم از تاج سرريز فرو مي­ريزد. ريزش جريان از روي سرريزهاي ريزشي آزاد و برخورد آن با بستر قابل فرسايش در پائين دست سازه مذكور باعث آبشستگي و ايجاد حوضچه استغراق مي­شود. بررسي آزمايشگاهي تعيين ابعاد حفره آبشستگي در پائين دست سرريزهاي ريزشي موضوع اين طرح بوده است. در اين طرح با طراحي و ساخت مدل آزمايشگاهي و بسترسازي با مصالح و دانه بندي متفاوت در بستر، تغييرات متقابل بده جريان، اعماق جريان در بالادست و پائين دست سرريز و ارتفاع ريزش مختلف همراه با تغيير تراز پاياب، در ايجاد و تشكيل حفره آبشستگي مورد مطالعه و بررسي قرار گرفته است. بررسي عوامل موثر در ايجاد حفره و ارائه رابطه رياضي بين آنها و ابعاد حفره، از نتايج اين تحقيق به شمار مي­رود.  داده­هاي آزمايشگاهي در شرايط نرمال كردن پروفيل­هاي آبشستگي در زمان­هاي مختلف و برازش يك منحني نرمال شده حاكي از استقلال شكل و ابعاد حفره آبشستگي نسبت به زمان دارد.

 

کلیدواژه‌ها: حفره آبشستگي، سرريز ريزشي آزاد، مصالح غيرچسبنده، منحني نرمال آبشستگي.

 

38759

Experimental study on Determining of Scour hole at Plunging jet under weirs

(2006-2008)

Mojtaba Saneie

Abstract

Determining of scour hole at plunging jet under weirs is one of the most hydraulic engineering problems.  Weirs are used widely in flood spreading projects, check dams and drop structures at watershed management and irrigation projects. Water discharges vertically over free fall weirs. Flowing water over weir and biting on erosive bed material at downstream of weir is caused scouring and plunge pool. Experimental study on determine of scour hole at plunging jet under weirs is main subject in this research.Designing and construction of physical modeling by different bed material (cohesion less and uniform), effect of discharge, different depth at U/D stream weir and tale water changing depth are studied to forming of scouring hole.Main effective factors are studied that effect on shape and size of scour hole. Mathematical relationship is provided to prediction of scour hole shaping.  The results illustrated that dimensionless parameters, length and depth of scour hole, X/L_s, Y/d_s, are independent of time.

 

38760

گزينش و خودباروري در لاين‌هاي زودرس و ميان‌رس ذرت دانه‌اي

سعید خاوری خراسانی

 

چكيده

بمنظور تهيه لاين‌هاي زودرس و ميان‌رس ذرت به عنوان والدين هيبريدهاي مناسب و سازگار با شرايط اقليمي منطقه، با استفاده از نسلهای تفکیک مواد ژنتيكي زودرس و ميان رس خارجي ذرت، پژوهشی در ایستگاه طرق مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی در طی دو سال زراعي 1388 و 1389 صورت گرفت. لاين‌هاي مورد بررسي در سال زراعی  1388، 116 لاين (شامل 38 لاین S₁  و 70 لاین S₅ ) استخراج شده از 43 جمعيتF₂  هیبریدهای ذرت زودرس و متوسط رس خارجی  بودند که گزینش و خودباروری در آنها انجام شد. بعلاوه در يك خزانه بیماری، در سال زراعی 1388 بذور 34 اينبرد لاين نسل S₅ در دو تكرار كشت و با روش تزريق اسپور سياهك در نوك بلال از نظر بيماري قارچي سياهك معمولي غربال گرديدند. بعلاوه 31 لاین S6 برتر (انتخابی حاصل از سلفینگ در سال 88 ) در دو مزرعه ایزوله در سال 89 با تسترهای تجاری K1263/1  و A679   تلاقی یافتند تا ترکیبات حاصله در سال بعد در آزمون مقایسه مقدماتی عملکرد مورد استفاده قرارگیرد. لاینهای انتخابی برتر در سال زراعی 1389 شامل 43 لاین S2  بود که بهمراه 27 لاین تجاری و امید بخش از لاینهای بخش گیاهان ذرت و علوفه ای ارزیابی و خودبارور شدند.  در هر دو سال بذر هر لاين در يك خط 5 متري با تراكم 75000 بوته در هكتار كشت و در طي دوره رشد رويشي، بوته‌هاي هر لاين از نظر خصوصيات مورفولوژيكي رشد نظيرارتفاع بوته، زمان ظهور دانه گرده و رشته‌هاي ابريشمي و فاصله زماني بين آنها (ASI)، رسيدگي فيزيولوژيکي و عکس العمل به بيماري‌ها گزينش شدند و بوته هاي برتر هر لاين قبل از گرده افشاني خود بارور شدند. در زمان برداشت، بلال ها مجددا ارزيابي و برترين لاين‌ها انتخاب و نگهداري شدند تا در ادامه برنامه به‌نژادي براي دستيابي به هيبريدهاي زودرس و ميان‌رس مورد استفاده قرار گيرند.

 

کلیدواژه‌ها: خودباروري،  گزینش،  لاين،  رسیدگی

38760

Selection and selfing of early and mid mature lines of grain corn (Zea mays L.)

S. Khavari khorasani

 

ABSTRACT

This study was conducted to obtain the early and mid-mature corn inbred lines as parents of suitable corn hybrids in Torogh Station  of  Khorasan Razavi Agricultural and Natural Resources Research Center, Mashhad, Iran in 2009-2010. The evaluated lines include 108 lines (38 S₁ and 70 S₅ lines) derived from 43 F₂ genotypes of early and mid mature exotic corn hybrids. Also, 34 S₅ inbred lines were evaluated for common smut at an RCBD with 2 replications and all of inbred were lines infected by artificial inoculation (tip infection) of smut spores in 2009. The evaluated inbred lines in 2009 were 43 S₂  lines that evaluated and selfed with 27 elit and commercial inbred lines derived from Maize and forage crops Research Dept. of SPII  in 2010. The seeds of each lines were planted in a 5m row line as 75000 plant/ha. The morphological traits like plant height, days to anthesis and silking and also their interval (ASI), physiological maturity time and tolerance to common smut disease in normal and artificial infection. Then the better lines were selected before anthesis and were selfed. Then at maturity  phase, the better lines were harvested separately to evaluate at advance breeding programe in order to release the new and proper early and mid mature grain corn hybrids.  Furthermore, 31 S₆ inbred lines (selected from selfing programe in 2009) were crossed with 2 commercial testers K1263/1 and A679) at two isolated field in 2010 for further studing of preliminary yield comparision on next years.

 

38761

بررسی مقدماتی عملکرد لاینهای جدید کلزا در اقلیم گرم و خشک

غلامرضا قدرتي

 

چکیده

در اين طرح ، تعداد 19 لاین برتر کلزای بهاره به دست آمده از آزمایشات بررسی نسلهای در حال تفکیک سال گذشته به همراه شاهد هایولا 401 ( رقم شماره 20 ) در قالب يك طرح بلوک کامل تصادفی با سه تكرار مورد مقايسه و ارزيابي عملکرد قرار گرفتند . هر لاین بر روی شش خط به طول پنج متر و فاصله خطوط 5/37 سانتی متر(فارو 75 سانتی متر با دو خط کشت روی هر پشته)  کشت شد. پس از حذف حاشیه چهار خط کشت باقی مانده، به مساحت شش متر مربع جهت ارزیابی عملکرد دانه برداشت گردید. ثبت مراحل فنولوژیکی و اجزاء عملکرد به همراه صفات درصد روغن و مقاومت به آفات و بیماریها برای مقایسات تکمیلی نیز انجام گرفت. نتایج به دست آمده از تجزیه واریانس مرکب و منطقه ای صفت عملکرد دانه در واحد سطح، وجود اختلاف کاملآ معنی داری را در بین تیمارهای آزمایش نشان داده به گونه ای که پس از انجام مقایسه میانگین عملکرد لاینهای مورد آزمایش به کمک آزمون دانکن در سطح یک در صد، در منطقه دزفول لاینهای شماره 8، 19 و 2،  در منطقه داراب لاینهای شماره 7، 9، 10، 2،3 و8،  و در منطقه زابل لاینهای شماره 16، 8 و10  در حد رقم هیبرید شاهد و یا برتر بودند. لذا با توجه به نتایج به دست آمده از عملکرد دانه میتوان در جمع بندی کلی لاینهای شماره 2، 8، 3، 7، 9، 10، 16 و 19  را به عنوان لاینهای برتر این آزمایش با متوسط 45 درصد برتری عملکرد دانه نسبت به شاهد، جهت شرکت در طرحهای تکمیلی سازگاری برای مناطق دیگر پیشنهاد کرد. از نظر شدت آلودگی به سفیدک داخلی بین ارقام کلزا تفاوت آماری کاملاً معنی داری در منطقه دزفول مشاهده شد به گونه ای که لاین شماره 19 حساسترین و لاینهای شماره 1، 2، 3، 5، 9 و 14 مقاومترین لاینها بودند.

 

کلیدواژه‌ها: كلزا، عملكرد و اجزاي عملكرد، مناطق گرم ، نسلهای تفکیک

 

38761

The Comparison of Canola New Lines Yield in Southern Sub-Tropical Dry Climates

GholamReza Ghodrati

 

Abstract:

This experiment was conducted in 2009-10 to evaluate to canola new lines in three location of sub tropical.Tritment consisted of 63 lines obteaned from segregating genaration in last year and one check line (Hyola401) and location are Dezful, Darab and Zabol. Experimental of design was RCBD with three replication. Individual plot consisted of six row spaced 37.5 cm. Apart and 5 m. long , phenological characteristics and yield components was recorded. Results of the experiment showed that several new lines are better than check line in different region. At the final results, cultivars number  of  8, 19, 2 and 9, 7, 2, 10, 3, 8 and 16, 8, 10 wich had increse seed yield above of check line at Dezful, Darab and Zabol located respectively are recommended for stability advance experiment in Sub-Tropical dry Climates. So, about resistance to Peronospora parasitica disease, results of the experiment showed that cultivars number of 1, 2, 3, 5, 9 and 14 are better than the check line.

 

38762

قابليت تركيب عمومي و خصوصي لاينهاي اينبرد  آفتابگردان براي تحمل خشكي در خوي

مهدي غفاري

 

چكيده :

این بررسی در سال 1387  به منظور برآورد اجزای واریانس ژنتیکی و ارزیابی قابلیت های ترکیب عمومی و خصوصی، 16 هیبرید و  8  والد مربوطه آفتابگردان از طریق طرح تلاقی لاین × تستر در دو آزمایش جداگانة تنش آبي و بي‌تنش در طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خوی انجام گرفت. در آزمایش بدون تنش برای درصد روغن، وزن هزار دانه، طول دوره گلدهی، دوره رویش و در آزمایش تنش برای درصد روغن، شروع گلدهی، دوره رویش، قطر ساقه، ارتفاع بوته و مدت پر شدن دانه مقدار واریانس افزایشی به مراتب بیشتر از واریانس غالبیت بود. از نظر عملکرد دانه و روغن لاین R26 و تستر CMS52 بیشترین قابلیت ترکیب عمومی را داشتند. در آزمون آبی هیبریدهای  R46 x CMS222 و R56 x CMS344  و در آزمون تنش دو هیبرید R19 x CMS344 و R56 x CMS344 بیشترین قابلیت ترکیب خصوصی را نشان دادند. ترکیبات R26 x CMS52 ،R46 x CMS52 وR56 x CMS52 دارای هتروزیس معنی دار برای عملکرد دانه و روغن در هر دو آزمون بودند.

کلیدواژه‌ها: اجزای واریانس ژنتیکی، هتروزیس، لاین× تستر،  شاخص های تحمل به خشکی

 

38762

Estimation of general and specific combining ability for drought tolerance in sunflower inbred lines

Mehdi Ghaffari

 

Abstract

This study was conducted for estimation genetic variance component and evaluation of general and specific combining ability of 16 sunflower  hybrids and their respected parents as a Line X Tester mating design in 2 separate drought stress and normal experiment as  randomized blocks with 3 replications in Khoy agricultural and natural resources research station in 2009. Additive variances were greater than dominance variance for oil content, 1000 seed weight, flowering period, growth period in normal experiment and for oil content, flowering period, growth period , stem girth, plant height and seed filling period in normal experiment. R26 and CMS52 had the highest GCA. R46 x CMS222 and R56 x CMS 344 in normal experiment and  R19 x CMS344 and R56 x CMS 344 in stress experiment had the highest SCA. R26 x CMS52, R46 x CMS52 and  R56 x CMS52 had significant hetrosis for seed and oil yield.

 

38763

بررسي تأثير آرايش كاشت و تراكم بوته بر روي خصوصيات زراعي ارقام جديدآفتابگردان در خوي

نگارش مهدي غفاري

 

چكيده :

در اين ارزيابي كه  به مدت دو سال از سال1385 در ايستگاه تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي خوي به اجرا در آمد تاثير دو فاصلة رديف(60 و 75 سانتيمتر) و تراكمهاي 3، 4.5 ، 6 و 7.5 و9 بوته در متر مربع بر روي عملكرد و خصوصيات زراعي دو رقم جديد KSC43/128و لاكومكا  در قالب طرح استريپ پلات با 4 تكرار بررسي شد. تركيب دو عامل فاصلة رديف و رقم به صورت فاكتوريل در كرتهاي افقي و عامل تراكم در كرتهاي عمودي جاي گرفت. بر اساس نتايج حاصل از تجزية مركب داده ها تركيب دو عامل فاصلة رديف و رقم به عنوان فاكتور افقي بر صفات زمان شروع گلدهي، دورة رويش، وزن هزار دانه، تعداد دانه در طبق، شاخص سطح برگ، درصد روغن و عملكرد روغن معني دار بود. تراكم بوته به غير از زمان شروع گلدهي بر بقية صفات تأثير معني دار داشت. هيبريد KSC43/128 در هر دو فاصلة رديف 60 و 75 سانتيمتر از طول دورة رويش كمتري در مقايسه با رقم لاكومكا برخوردار بود. از نظر وزن هزار دانه رقم لاكومكا با وزن هزار دانة 98-96 گرم برتري قابل ملاحظه اي نسبت به هيبريد KSC43/128 داشت . درصد روغن رقم لاكومكا در مقايسه با هيبريد KSC43/128 حدود 3 درصد كمتر و حدود 38% بود.  عملكرد دانة دو رقم در فواصل 60 و 75 تفاوتي معني داري با هم نداشت هرچند در حالت كلي بيشترين عملكردها از فواصل رديفي 60 سانتيمتر براي دو رقم حاصل شد. طول دورة رويش در تراكم 3 و 9 بوته درمتر مربع به ترتيب 111 و 106 روز بود. با افزايش تراكم ارتفاع بوته به دليل افزايش رقابت بين بوته ها افزايش يافت و از 154 سانتيمتر در تراكم 3 به 181 سانتيمتر در تراكم 9 بوته در متر مربع افزايش يافت. قطر طبق، قطر ساقه و وزن هزار دانه با افزايش تراكم به طور معني داري كاهش يافت. شاخص سطح برگ در مرحلة گلدهي با افزايش تراكم از 71/ 2 در تراكم 3  به 57/5 در تراكم 9 بوته در متر مربع رسيد. تراكم بوته بر عملكرد دانه و روغن نيز تأثير معني دار داشت. بيشترين عملكرد دانه  و روغن از تراكم 75 هزار بوته در هكتار به ترتيب به  ميزان 3947 و 1606كيلوگرم در هكتار بدست آمد. در مجموع بر اساس نتايج حاصل از اين بررسي:

تفاوت معني داري بين عملكرد دو رقم لاكومكا و هيبريد KSC43/128 وجود نداشت.

فواصل رديف 60 سانتيمتر مناسب تر از فواصل رديف 75 سانتيمتر بود .

تراكم 75 هزار بوته در هكتار مناسبترين تراكم براي زراعت آفتابگردان در كشتهاي آبي بهاره در خوي ومناطق مشابه آن مي باشد. فواصل بوته ها در فواصل رديفي 60 و 75 سانتيمتر به ترتيب 22 و 18 سانتيمتر است.

رقم روسي لاكومكا به دليل برخورداري از دانه هاي درشت مي تواند جذابيت زيادي براي زارعين منطقه داشته باشد.

با افزايش تراكم طول دورة رويش، قطر ساقه، قطر طبق ، تعداد دانه در طبق و وزن هزار دانه كاهش ولي ارتفاع بوته، شاخص سطح برگ و عملكرد دانه و روغن افزايش مي يابد.

کلیدواژه‌ها: آفتابگردان؛ تراكم بوته؛ رديف؛ رقم؛ سطح برگ

38763

Effect of planting pattern and plant population on agronomic traits of new sunflower cultivars in Khoy

Mehdi Ghaffari

 

Abstract:

This study is conducted to evaluate effect of two row spaces and five plant densities on seed yield and agronomic traits of two new sunflower varieties as a strip plot design with 4 replications in khoy agricultural and natural resources research station within 2 years from 2006. Combination of row space and variety treatments located in horizontal plots whereas plant densities on vertical plots. The results from combined analysis of variance showed that horizontal factor has significant effect on flower initiation,  growth period, 1000 seed weight, seed number, leaf area index, oil content and oil yield.  Plant densities had significant effect on all traits except flower initiation. KSC43/128 had lower growth period in both row space comparing Lakumka. Considering 1000 seed weight Lakmka was superior than KSC43/128 ( 96-98 gr)  but oil content of Lakumka( 38%) was about 3% lower than KSC43/128. Seed yield of two varieties didn’t differ from each other in row spaces of 60 and 75cm although the highest seed yield was achieved from row spaces of 60cm. In plant densities of 3 and 9 p/m2 growth period was 111 and 106 respectively. As plant density increased, Plant height increased from 154cm in lower density to 181cm in highest density because of competition between plants whereas as plant density increased, head and stem diameter and 1000 seed weight decreased significantly.  Leaf area index in flowering period was 2.71 and 5.57 for plant densities of 3 and 9 p/m2 respectively. Effect of plant density was significant on seed and oil yield. The highest seed and oil yield was obtained from 75000 p/ha respectively 3947 and 1606 kg/ha. We could say at all:

o            There was no significant difference between seed yield of Lakumka and KSC43/128.

o            60cm row space was better than 75cm.

o            The suitable plant density for sunflower in spring-irrigated of khoy and similar areas is 75000p/ha. Within row spaces for 60 and 75 cm row spaces are 22 and 18 cm respectively.

o            Russian cultivar Lakumka could be interesting for farmers because of seed’s large size.

38764

آزمون مقدماتي هيبريدهاي آفتابگردان با استفاده از رستوررهاي جديد خوي

مهدي غفاري

 

چكيده :

در اين آزمايش خصوصيات زراعي و عملكرد  34 هيبريد از هیبریدهای سینگل کراس جدید به همراه دو شاهد آلستار و اروفلور در طرح لاتيس 6*6 با دو تكرار در خوي و ساری ارزيابي شد. آزمایش خوی در تاریخ 25/2/86  کشت شد. بر اساس نتایج حاصل در خوی بین کلیه صفات به غیر از قطر طبق اختلاف معنی داری وجود داشت. هیبریدهای RGH82-26 x AGH82-28، RGH82-50 x AGH82-30 و RGH82-50 x AGH82-376 با عملکرد بیش از 3900 کیلوگرم در هکتار پرمحصول ترین هیبریدهای آزمایش بودند. عملکرد 8 هیبرید بالاتر از هیبرید اروفلور بود ولی تفاوت عملکرد آنها  معنی دار نبود. دو هیبرید RGH82-26 x AGH82-28 و RGH82-50 x AGH82-30 ( به ترتیب 4040 و 4017 کیلوگرم در هکتار) از نظر عملکرد دانه با هیبرید آلستار(2859 کیلوگرم در هکتار) اختلاف معنی دار داشتند. از نظر عملکرد روغن نیز هیبرید RGH82-26 x AGH82-28  با عملکرد 1712 کیلوگرم در هکتار)در ردة نخست قرار گرفت در حالیکه دو شاهد اروفلور و آلستار به ترتیب 1567 و 1197 کیلوگرم در هکتار روغن تولید کردند. دو رقم پرمحصول RGH82-50 x AGH82-30 و RGH82-50 x AGH82-376 به ترتیب با 95 و 99 روز طول دورة رویش در مقایسه با دو شاهد اروفلور و آلستار( 107 و 115 روز ) از زودرسی قابل توجهی برخوردار بودند.

کلیدواژه‌ها: آفتابگردان، ارزيابي، مقدماتي، هيبريد، سينگل كراس

38764

Preliminary evaluation of yield and agronomic traits of new Sunflower hybrids

Mehdi Ghaffari

 

Abstract:

In this study yield and agronomic traits of 34 new sunflower single cross hybrids accompanied by check cultivar Alstar were evaluated in Khoy agricultural and natural resources research station in 2006 .These hybrids had been produced via crossing between new restorers and CMS lines in 2005. The experiment was executed as 6x6 simple lattice design with two replications. Each plot was included of 4 rows each 4 meters with 60 and 25 cm space between and within rows respectively. Planting was done on 30^th of May 2006.

According to the results hybrids R23 x CMS330, R50 x CMS222, R46 x CMS354 and R23x CMS354 with seed yield more than 4300 kg/hac were superior than check variety Alstar with seed yield 4230 kg/hac. The hybrid R21x CMS354 with seed and oil yield 4089 and 2171 kg/hac respectively and having growing period of 101 days was the most preferable early mature hybrid. While having high seed yield and 1000 seed weight (76gr) R23 x CMS354 had the highest oil content (49.67%) and had suitable plant height (184cm) too. Growing period of this hybrid was 106 days and belong to early mature groups. These desirable characteristics make it a superior distinct hybrid in this study. Just there after R23xCMS330 because of having high seed yield (4663kg/hac) and 1000 seed weight (78gr) was the other desired hybrid. Restore line R23 had the highest GCA for seed yield and its component. Among testers CMS354 had the highest GCA for seed and oil yield.

 

38765

ارزیابی مقدماتي هيبريدهاي جديد آفتابگردان در خوی

مهدي غفاري

 

چكيده

در اين آزمايش عملكرد و خصوصيات زراعي 20 هيبريد جديد آفتابگردان و والدین مربوطه که در سالهای اخیر در ایستگاه خوی تهیه شده اند به همراه شاهد اروفلور مورد ارزيابي قرار گرفتند.آزمايش در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي با 3 تكرار در خوي  به اجرا در آمد. بر اساس نتایج حاصل بین هیبریدها از نظر کلیه صفات به غیر از شروع گلدهی، قطر طبق و عرض دانه اختلاف معنی داری وجود داشت که حاکی از وجود تنوع ژنتیکی بین این هیبرید‌ها بود. بین لاین های نر عقیم از نظر کلیه صفات به غیر از شروع گلدهی، قطر ساقه، قطر طبق و عرض دانه و بین لاین های رستورر از نظر طول دوره گلدهی، مدت پر شدن دانه، ارتفاع بوته، طول دانه اختلاف معنی داری داشت. هیبریدهای   R29× A346 و R19 × A346 از نظر عملکرد دانه (به ترتیب 5158 و 5142 کیلوگرم در هکتار) وعملکرد روغن ( به ترتیب 2275 و 2263 کیلوگرم در هکتار) از  هتروزیس و عملکرد بالایی برخوردار بوده و به دلیل زودرسی ( به ترتیب 106 و 108 روز) در مقایسه با شاهد اروفلور با عملکرد 4167 کیلوگرم در هکتار و دوره رویش 111 روز برتر بودند.هتروزیس برای  کلیه صفات به غیر از طول دوره گلدهی، مدت پر شدن دانه و طول دوره رویش معنی دار بود. درصد هتروزیس برای عملکرد دانه و روغن به ترتیب 54/248 و 11/162 درصد بود.

 

کلیدواژه‌ها: آفتابگردان، ارزیابی مقدماتی ، هتروزیس  و هیبرید سینگل کراس

 

38765

Preliminary evaluation of new Sunflower hybrids in Khoy

Mehdi Ghaffari

 

Abstract

In this study 20 new sunflower hybrids that were produced recently in Khoy station  along with  euroflor as check variety evaluated for yield and agronomic traits. The experiment was conducted as randomized blocks with 3 replication in Khoy. Based on the results there were significant difference between hybrids for  all traits except flowering time and head diameter means indicated of presence variability among these hybrids. There were significant difference between male sterile lines for all traits except flowering time, stem diameter and head diameter and between restorers for flowering period, seed filling duration and plant height. R29 x A346 and R19 x A346 had higher seed yield (5158 and 5142 Kg/ha res.) and higher oil yield (2275 and 2263 Kg/ha res.) with high heterosis. Because of early maturity (106 and 108 days growing period res.) they were superior to Erouflor with 4167 Kg/ha seed yield and 111 days growing period. Heterosis was significant for all traits except flowering, seed filling and growth period and for seed and oil yield were 248 and 162% respectively.

38766

تعيين غلظت‌هاي مناسب ازت و عناصر کم مصرف در کود آبياري گندم

مجيد بصيرت

 

چکیده

اين تحقيق به منظور بررسي کود آبياري و تعيين ميزان مناسب عناصر  ازت و كم مصرف و تاثيرات و نحوه جذب عناصر غذايي در گندم و مقايسه با روش مصرف خاکي در سيستم آبياري (کلاسيک ثابت) به اجرا در آمد.آزمايش به کمک 5 خط لوله فرعي و با الهام از سيستم آبياري باراني سه شاخه‌اي که قالب آماري آن به صورت نواري است انجام شد. تزريق کود طبق توصيه کودي بر اساس آزمون خاک به کمک يک دستگاه ونتوري در خط لوله مياني انجام شد. توزيع کود از منبع نيترات آمونيوم و کلاتهای آهن ، منگنز و روی از طريق ونتوری به داخل سيستم تزريق گرديد. توزيع کود در دو قطعه مجاور اين لوله به صورت غير‌يکنواخت بود و مقادير کود دريافتي با فاصله گرفتن از لوله وسط كاهش ‌يافت. تيمارها عبارت بودند از T1= مصرف خاکي نیتروژن و عناصر کم مصرف بر اساس آزمون خاک و تيمار های T2 ، T3و T4 شامل تيمارهای کودآبياری بودند که بر اساس فاصله از خط تزريق کود (3 ،6 و 9 متر) نسبت های مختلفی از کودها را در داخل قطعات پخش گرديد.  نتايج در منطقه کرج نشان داد با افزايش غلظت نيترات آمونيوم  عملکرد کاه و کلش و وزن هزار دانه بطور معنی دار نسبت به شاهد افزايش يافت. با مصرف 4/134 کيلوگرم در هکتار نيتروژن به فرم نيترات، به طور متوسط بيشترين عملکرد دانه (5156 کيلوگرم در هکتار) ، وزن هزار دانه (40 گرم )و عملکرد کاه (12478 کيلوگرم درهکتار) در تيمار فاصله 3 متر از خط تزريق کودآبياری بدست آمد در حاليکه حداکثر عملکرد در تيمار شاهد (مصرف خاکی ) با مصرف متوسط 184 کيلوگرم ازت در طی سه سال در منطقه کرج بطور متوسط 4442 کيلوگرم در هکتار دانه گندم حاصل شد. در اين آزمايش فواصل 3 و 6 و 9 متر به ترتیب بيشترين توزيع نیتروژن و عناصر کم مصرف را داشتند. در منطقه همدان بیشترين عملکرد دانه با مصرف 290 کیلوگرم در هکتار نیترات آمونيوم بدست آمد اما وزن هزار دانه با مصرف 190 کیلوگرم در هکتار حاصل شد. در فارس بیشترين عملکرد دانه گندم با مصرف 350 کیلوگرم نیترات آمونيوم در هکتار بدست آمد. نتايج نشان داد بين غلظت عناصر آهن ، روی و منگنز و عملکرد دانه گندم در تيمارهای مختلف کود آبياری همبستگی مثبتی وجود ندارد. در همدان از مقايسه روابط عملکرد دانه گندم با ميزان کود آهن و روی مصرفی در تيمار های کود آبياری مشاهده گرديد که بيشترين عملکرد با مصرف 4/2 کيلوگرم کلات آهن در هکتارحاصل شد. رابطه رگرسيونی بين ميزان کود روی مصرف شده با عملکرد دانه گندم (5115 کيلوگرم در هکتار) همبستگی نشان داد (78/0R²= ) و بيشترين عملکرد با مصرف 2/5 کيلوگرم در هکتار کلات روی بدست آمد.

38766

Determining the optimum concentration of N and Micronutrients in fertigation of wheat.

Majid Basirat

 

Abstract:

In order to compare fertigation application of nitrogen and micronutrients in wheat production with soil application and determeination of  optimum rate for them an experiment was done in 4 regions (Karaj, Khozestan, Hamedan, Fars). The statistical design was based on single line source in sprinkler pressurized system. The irrigation lines were installed in 5 rows with one fertigation line in the middle. The fertilizer application was based on soil test and injected with a ventory in fertigation plots. Distribiution of amunium nitrate and Fe, Mn and Zn-EDTA were applied via fertigation system and its distribiutions were not uniform. Concequently the plots received different rates of fertilizers based on the distance(3,6 and 9 m) from injector line.

38767

اثر حذف آب آبياري در مراحل انتهايي رشد بر عملكرد و اجزای عملکرد ارقام مختلف گندم در داراب

فرشيد نوابي و منوچهر دستفال

 

چکیده

تحقيق حاضر به منظور بررسي اثر حذف آب آبياري در مراحل انتهايي رشد بر عملكرد و اجزاي عملكرد دانه پنج رقم گندم جهت استفاده از منابع آب و تنظیم برنامة آبياري با هدف کم آبیاری، در ايستگاه تحقيقات كشاورزي داراب اجراء شد. آزمايش در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي به صورت كرتهاي يك بار خرد شده (اسپلیت پلات) در سه تكرار با سه تيمار آبياري به عنوان فاکتور اصلي شامل:  1- آبياري در پنج مرحله ساقه رفتن، آبستني، گل دهي، شيري شدن دانه و خميري شدن دانه، 2- آبياري در مرحله ساقه رفتن، گل دهي و شيري شدن دانه، 3- آبياري در مرحله ساقه رفتن، آبستني و گل دهي و پنج رقم گندم به عنوان فاکتور فرعي به نامهاي 1- چمران (شاهد منطقه)، 2- S-78-11،3- S-75-20، 4- S-79-10  و     5 - S-79-18 در سال های زراعي 81-1380 و 82-1381 اجرا شد. مقدار و نحوة مصرف كودهاي شيميايي (ماكرو و ميكرو) بر اساس آزمون خاك و توصيه بخش تحقيقات خاک و آب تعيين گرديد. مقدار آب آبياري بر اساس بافت و درصد رطوبت خاک تعيين و مصرف شد. پس از رسيدن محصول، عملكرد دانه و زیست توده (بيوماس)، اجزاي عملكرد دانه شامل تعداد دانه در سنبله، تعداد سنبله در واحد سطح و وزن هزار دانه اندازه گيري شد. میانگین دو سال توسط آزمون چند دامنه ای دانکن با نرم افزار MSTATC مقایسه شدند.

نتايج آزمايش نشان داد كه اثر فاکتورهای اصلی (رژیم آبیاری), فرعی (رقم) و اثرات متقابل آنها بر همه صفات مورد اندازه گیری معنی دار بود. قطع آبیاری از مرحله گلدهی به بعد, عملکرد دانه, اجزای آن و کارآئی مصرف آب را بطور معنی داری کاهش داد. همچنین قطع آبیاری از مرحله شیری شدن دانه به بعد نسبت به آبیاری کامل, به جز تعداد دانه در سنلبه و کارآئی مصرف آب, بقیه صفات مورد اندازه گیری را به طور معنی داری کاهش داد.در تيمارچهار و سه نوبت آبياري نسبت به آبياري كامل عملكرد دانه به ترتيب 0/14 و 8/49 درصد كاهش يافت. علاوه بر اين در تيمار سه نوبت آبياري نسبت به چها نوبت آبياري عملكرد دانه 6/41 درصد كاهش يافت. در تيمارهاي قطع آبياري كاهش وزن دانه بيشتر از بقية اجزاي عملكرد بود. در تيمارهاي آبياري كامل و چهار نوبت آبياري کارآیی مصرف آب تفاوت معني دار نداشتند و در هر دو رژيم رطوبتي به طور معني داري از تيمار سه نوبت آبياري بيشتر بودند. همچنين از نظر عملكرد دانه، وزن دانه، شاخص برداشت و راندمان مصرف آب تفاوت معني داري بين ارقام چمران، S-75-20، S-79-10 و S-79-18  وجود نداشت و اين پارامترها در رقم S-78-11 به طور معني داري از بقية ارقام كمتر بود. ارقام چمران، S-79-10 و S-79-18  نسبت به ارقام S-78-11 و S-75-20 به طور معني داري تعداد دانه در سنبلة بيشتري توليد كردند. تعداد سنبله در متر مربع رقم S-78-11 به طور معني داري بيشتر از بقية ارقام بود و رقم چمران در مرتبة بعدي قرار داشت. بيشترين و كمترين عملكرد بيولوژيكي به ترتيب مربوط به ارقام S-79-18 و S-78-11 بود. در تيمار آبياري كامل، عملكرد دانة رقم S-79-18 به طور معني داري بيشتر از بقية ارقام بود و عملكرد دانة ارقام S-79-10 و چمران در مرتبة بعدي قرار داشتند. در تيمار چهار نوبت آبياري بين عملكرد دانة ارقام چمران، S-75-20، S-79-10 و S-79-18  تفاوت معني داري وجود نداشت و همة اين ارقام داراي عملكرد دانة بیشتري نسبت به رقم S-78-11 بودند. در تيمار سه نوبت آبياري رقم S-79-10  عملكرد دانة بيشتري توليد كرد ولي تفاوت عملكرد آن با ارقام چمران و S-75-20 معني دار نشد. با توجه به كاهش قابل ملاحظة عملكرد دانه و راندمان مصرف آب در تيمار سه نوبت آبياري نسبت به آبياري كامل و چهار نوبت آبياري، اين رژيم به عنوان يك استراتژي مؤثر و قابل قبول در مديريت آبياري گندم مناسب نبوده و فاقد توجيه فني و زراعي مي‌باشد. ارقام زودرس S-79-10 و چمران در هر سه رژيم آبياري داراي پتانسيل توليد بالا بودند و در شرايطي كه منابع آبي آخر فصل تكافوي نياز آبي گياه را برآورده نكند نسبت به بقية ارقام برتري داشته و مناسبت تر هستند.

 

کلید واژه‌ها: حذف آبياري، تنش خشكي، ژنوتيپ هاي گندم، داراب

 

38767

Effect of irrigation elimination in terminal growth stages on yield and yield components of wheat (Triticum aestivum) genotypes in Darab

Farshid Navabi

 

Abstract

To evaluate the effects of irrigation elimination in wheat terminal growth stages on grain yield and it’s components, an experiment was conducted at Darab Agricultural Research Station in tow years, from 2001 to 2002. The treatment design was a factorial combination of irrigation regimes as main plots and wheat genotypes as subplots in a split plot design. The main plots were arranged as a randomized complete block design with three replications including 1- five times irrigation in: stem elongation, booting, flowering, milk and dough stages; 2- four times irrigation in: stem elongation, booting, flowering and milk stages; 3- three times irrigation in: stem elongation, booting and flowering. Five bread wheat genotypes considered as subplots were: 1-Chamran as local check, 2-S-78-11, 3-S-75-20, 4-S-79-10 and 5-S-79-18. Measurements of irrigation water and growth stages were done during growth season and grain yield and its components, harvest index and biological yield was measured after harvesting. Statically analyses were done by MSTATC software and means were compared according to Duncan’s multiple range test.

Results of the experiment showed that whit the exception of spike m^-2 and water use efficiency all parameters including grain yield, grain weight, kernel spike^-1, harvest index and biological yield in three and four times irrigation regimes significantly was lower than that of five times irrigation. Reduction percentage of grain yield in four and three times irrigation in comparison whit five times irrigation was 14.0 and 49.8% respectively and three times irrigation in comparison to four times irrigation caused to 41.6% grain yield reduction. Grain yield, grain weight, kernel spike^-1, harvest index and water use efficiency of Chamran, S-79-10 and S-79-18 genotypes did not differ, while S-78-11 whit lower kernel spike^-1, grain weight, biological yield and harvest index had the minimum grain yield. In five times irrigation regime S-79-18 genotype, had higher grain yield and afterthat were S-79-10 and Chamran. In four times irrigation regime S-78-11 genotype had the minimum grain yield. In three times irrigation S-79-10, Chamran and S-75-20 had the highest grain yield respectively. As a result because three times irrigation in comparison whit five and four times irrigation regimes caused to severe grain yield loose (50% and 42% receptively), it was not an efficient irrigation management strategy, while in some early maturity genotypes such as Chamran and S-75-20 genotypes, five times irrigation regime could be considered as a deficit irrigation strategy and a way for saving the applicating water in conditions which late season irrigation water is a limiting factor. Finally on the basis of this experiment because S-79-10 and Chamran had more satiable grain yield in all three irrigation regimes, and had more suitable grain yield, they could be considered as superior genotypes under both moisture stressed and nonstressed environments.

 

38768

بررسي امكان تهيه واكسن غير فعال جهت پيشگيري بيماري ويروسي لكه سفيد با استفاده روشهاي هسته اي و غير هسته اي در ميگو سفيد هندي

محمد افشار نسب

 

چكيده:

به منظور بررسي غير فعال سازي ويروس بيماري لكه سفيد با استفاده از پرتوهای یونساز  گاماو بيم الكترون و همچنين ماده شيميائي فرمالين با حفظ خاصيت آنتي ژنتيكي ويروس، ابتدا اقدام به تهيه منبع ويروس و خالص سازي آن گرديد. سپس نسبت به تهيه 1000 عدد ميگوي 7تا 12 گرمي از مركز پرورش ميگوي پژهشكده ميگوي كشور واقع در حله نموده و آنها را به آزمايشگاه منتقل و آداپته نموديم. سپس نسبت به غير فعال سازي باكتري ويبريو پاراهموليتكوس با استفاده از فرمالين و پرتوهاي يونساز گاما و الكترون اقدام و به ميگوهاي مورد آزمايش تزريق تا موجب تحريك سيستم ايمني ميگوها گردد. منبع ويروس تهيه شده را با شناسائي ويروس بيماري لكه سفيد از همه گيري كه در سال 1386 در استان بوشهر اتفاق افتاده بود و با استفاده از روشهاي مولكولي و آسيب شناسي و ميكروسكوپ الكتروني اقدام و با تزريق به خرچنگ دراز آب شيرين نسبت به تهيه منبع ويروس اقدام گرديد. سپس ويروس تهيه شده را ليوفليزه نموده و تعيين تيتر نموديم و تيتر ويروس را در دو حالت پرتوتابي شده و پرتوتابي نشده محاسبه گرديد. ويروسهاي پرتوتابي شده را تعيين د.ز نموده و سپس آنها را با استفاده از پرتوهاي گاما، الكترون و فرمالين و با تعيين دوز مطلوب غير فعال نموديم. سيستم ايمني ميگوها را با استفاده از تزريق  باكتري غير فعال شده ويبريو پاراهموليتيكوس كه قبلا ليوفليزه شده تحريك نموده و سپس ميگوها را به 60 گروه پانزده تائي تقسيم نموديم. منابع ويروسي پرتوتابي شده را كه به عنوان واكسن ميباشند به صورتهاي مختلف حمام و تزريقي در ميگوها موردآزمايش قرار داده و اطلاعات لازم ثبت گرديد. نتايج نشان داد ویروس بیماری سندرم لکه سفید میگو با تیتر 10 ^5.4  LD₅₀/ml  توسط پرتوگاما با دز 15 کیلوگری در حالت انجماد کاملاً غیرفعال سازی می گردد. همچنين ویروس بیماری سندرم لکه سفید میگو با تیتر 10 ^5.4  LD₅₀/ml  توسط بیم الکترون با دز 13.5 کیلوگری در حالت انجماد کاملاً غیرفعال سازی می گردد. و با فرمالين ویروس بیماری سندرم لکه سفید میگو با تیتر 10 ^5.4  LD₅₀/ml  توسط فرمالین 0.5% v/v به مدت 10 دقیقه در دمای اتاق کاملاً غیرفعال سازی می گردد. باکتری ویبریو پاراهمولیتیکوس در حالت لیوفیلیزه با دز 8 کیلوگری پرتو گاما غیرفعال سازی می شود. و با توجه نتایج دز حفاظتی 50% (  PD50%) بدست آمده در مورد رادیو واکسن غیرفعال شده با پرتو گاما ، الکترون و فرمالین می توان نتیجه گرفت که هر سه نوع واکسن در زمان حداکثر 2 هفته پس از واکسیناسیون در مقابل ویروس فعال با تیتر  10^2.4 LD₅₀ / 50 μl اثر حفاظتی خوبی دارند. ولي با توجه نتایج دز حفاظتی 50% (  PD50%) بدست آمده در مورد رادیو واکسن غیرفعال شده با پرتو گاما و الکترون اثر حفاظتی این رادیو واکسن وقتی به غذای گروههای میگو ماده ایمیونوژن اضافه گردد و  همچنین وقتی از باکتری ویبریو غیرفعال شده به عنوان یک محرک ایمنی همزمان با تزریق رادیو واکسن استفاده شده، بیشتر از وقتی است که رادیوواکسن بدون ایمیونوژن و بدون باکتری غیرفعال مورد استفاده قرار گیرد (در زمان حداکثر 2 هفته پس از واکسیناسیون).  همچنين با توجه نتایج دز حفاظتی 50% (  PD50%) بدست آمده در مورد رادیو واکسن غیرفعال شده با پرتو گاما و الکترون، می توان گفت که هر دو واکسن اثر حفاظتی خوبی از خود نشان داده اند ولی در مورد رادیوواکسن غیرفعال شده با پرتو گاما این اثر حفاظتی بیشتر از رادیوواکسن الکترون می باشد (در زمان حداکثر 2 هفته پس از واکسیناسیون). با توجه به نتایج دز حفاظتی 50% (  PD50%) بدست آمده در مورد واکسن غیرفعال شده با فرمالین، اثر حفاظتی این واکسن وقتی به غذای گروههای میگو ماده ایمیونوژن اضافه گردد و واکسن بدون ایمیونوژن تقریباً مشابه است (در زمان حداکثر 2 هفته پس از واکسیناسیون). به طور کلی رادیوواکسن غیرفعال شده با گاما اثر حفاظتی بهتری از رادیوواکسن غیرفعال شده با الکترون و واکسن غیرفعال با فرمالین نشان داده است. ولی با این وجود رادیوواکسن الکترون و واکسن فرمالینه نیز اثر حفاظتی خوبی در زمان حداکثر 2 هفته پس از واکسیناسیون نشان داده اند.

 

کلید واژه‌ها: واكسن ، ويروس بيماري لكه سفيد، پرتو گاما، پرتو الكترون، فرمالين ، ميگو سفيد هندي

38768

Preparation of inactivated vaccine to induce resistance against White Spot Syndrome Virus by nuclear & non nuclear techniques

Mohammad Afsharnasab

 

Abstract:

The inactivated of white spot syndrome virus (WSSV) by Gama and Electron radiation and chemical material such as Formalin with antigen property have been done during last year. At the first time the stock of virus prepared and purred it. Six hundred of shrimp Fenneropenaus indicus with average weight 7 to 12 gram collected from shrimp research station in Heleh area and transported to Shrimp Research Institute in Boushehr province. Vibrio parahemolyticus obtained from Veterinary University of Tehran and then lyophilized it. The bacterial V. parahemolyticus inactivated with Gamma, electron and formalin and then injected to shrimp for activated the immune system.  The source of viruses was identified through PCR, TEM and histopathology methods from the shrimp infected in 2009 occurrence of boushehr province. The virus injected to crayfish and collected the hemlymph for prepared the stock of WSSV virus. The virus was lyophilized and then exposed to gamma and electron radiation and formalin with optimal dose for inactivated the virus. The shrimp divided to 25 groups and each group consist of six shrimp and the vaccine exposed to shrimp with injected and bathroom methods and the documented the result after 15 days. In vivo virus titration was performed in Penaeus indicus. Inactivation of WSSV was carried out by a gamma cell instrument Nordian, model 220 with dose rate: 4.8 Gy/sec and activity: 20469 Ci. The LD₅₀ of live virus stock was calculated 10 ^5.4 / ml and the optimum dose of gamma radiation beam to inactivate WSSV was obtained 14-15 kGy. The LD₅₀ of live virus stock was calculated 10 ^5.4 / ml and the optimum dose of electron beam to inactivate WSSV was obtained 12-13 kGy and and the virus inactivated by formalin 0.5% V/V during 10 minutes.The LD₅₀ of live virus stock was calculated by Karber method 10 ^3.29 /ml and 10 ^5.35 /ml, respectively. The V. parahemolyticus was inactivated with 8 KG. The result showed all vaccine during 2 hours have a good effect to shrimp viruses with the10^2.4 LD₅₀ / 50 μl titre. The result showed if the Gamma and electron vaccine increase to feed of shrimp the effect of vaccine is better than when used without feed. The end of experiment our study showed that the Gamma vaccine has the better effect to control WSSV during 2 hours with comparing the others.

38769

بررسي اثرات گرده ارقام مختلف بر خواص كمي و كيفي خرماي زاهدي (فاز زايشي)

حميد زرگري

 

چكيده

به منظور انتخاب بهترين پايه گرده دهنده جهت گرده‏افشاني خرماي زاهدي، آزمايشي در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي با 6 تيمار گرده ارقام نر شامل: 1-بذري لار 2-شاهاني 3—بذري قيروكارزين 4-زاهدي 5-كبكاب 6-بوير 11(حاصل كشت بافت). به مدت چهار سال و شش ماه در ايستگاه تحقيقات كشاورزي جهرم اجرا گرديد، هر تيمار شامل دو درخت در چهار تكرار و در مجموع آزمايش داراي 48 اصله خرماي زاهدي هشت ساله بود. كليه مراقبتهاي زراعي شامل آبياري، سمپاشي، وجين و كوددهي بطور يكنواخت جهت آنها اجرا شد. در مرحله خرما از هر درخت 20 ميوه بطور تصادفي انتخاب و صفات طول و قطر ميوه، طول و قطر هسته، وزن ميوه، وزن هسته، وزن گوشت ميوه، نسبت گوشت به هسته، نسبت طول به قطر ميوه، حجم ميوه، وزن خوشه، درصد تشكيل ميوه، زمان رسيدن ميوه و صفات شيميايي شامل pH، TSS،  اسيديته، قند احياء كننده، قند غير احياء كننده (ساكارز)، قند كل، رطوبت ميوه، ماده خشك، خاكستر و پروتئين هسته اندازه گيري گرديد. داده هاي حاصل از اندازه‏گيريها توسط برنامه‏هاي آماري SPSS و SAS مورد تجزيه واريانس قرار گرفت و ميانگين صفات از طريق آزمون دانكن مقايسه شدند. آزمون مقايسه ميانگين­ها به روش دانكن نشان داد كه صفات درصد ميوه هاي تلقيح شده و قوه ناميه دانه گرده در سطح 1% و صفات طول هسته، وزن هسته، نسبت طول به قطر ميوه، عملكرد و رطوبت در سطح 5% داراي اختلاف معني دار مي باشند. طبق نتايج اين آزمايش گرده هاي زاهدي و بذري قيروكارزين به عنوان پايه هاي نر برتر خرما نسبت به ديــگر پايه ها براي گرده افشاني رقم زاهدي معرفي مي­گردد.

 

کلید واژه‌ها: خرما، زاهدي، گرده، كمي، كيفي

38769

effect  of  the different  pollens  on  the  quality  and  quantity  of  Zahidi  date

Hamid Zargari

 

Abstract

In  order  to select  the  best  pollinators    for  pollinating   Zahidi  date , an experiment  was conducted  using  a  complete  random  blocks  with  six  treatments  including  male  pollinator  varieties  such  as  1- Lar  seed born  variety , 2- Shahani ,  3-  Ghir  and  karzin  seed  born , 4- zahidi  , 5- Kabkab   and  6- Boyer (by tissue  culture)  during  four  years  at Jahrom  Agricultural   Research  station  in  Fars – Iran . Each   treatment  included  two  trees  in  four  repetition, so  the  experiment  had  48  Zahidi  palm  trees  which  were  8  years  old.

All  package  and  practices  such  as  irrigation ,  spraying  , weeding  and  fertilizer  application  were  done  uniformly  for all  the  trees. At date  stage 20 fruit  were  randomly selected  from  each tree  and  different physical  characters  such as  the  length and diameter  of the  fruit , the  length  and  diameter  of  the  seed , the  weight of the fruit , the weight of the seed, the weight of the pulp – seed ratio , the length  and  fruit  diameter  ratio, the  fruit volume , the weight  of  bunch  , the percentage  of  fruit setting , pollen  grain vigority  and  chemical  characters  like PH , TSS , acidity , reducing  sugar , total  sugar humidity , dry  matter  , ash  and protein  of  seed  were calculated  and  recorded.

 The  information   and  results  derived  from SAS  and  SPSS  stastical    calculating  program , were  analyzed  and  tested  accordingly  and  the  characteristic   mean  were  compared  by  Dankan test.  The Dankan  comparing  mean  pattern  test  showed   that  the  differences  between  the  percentage  of  fruit  setted  and  the  pollen vulgarity  in  1% area  and  for  the  seed  length , seed  weight   length  and  fruit  diameter  ratio , production  and  humidity  in  5%  area  were  significant.

According  to  this  experiment  , the  Zahidi  pollen grain and  Ghir  and  karzin  seed  variety  were  introduced   as  the  dominating  male  varieties  as  compare  to  the  others  for  pollinating  Zahidi  female  variety.

 

38770

بررسی عوامل موثر بر قیمت فرش دستباف بافندگان تعاونی فرش شهرستان نی ریز استان فارس

مجید خورسند رحیم زاده

 

چکيده :

صنعت هنرمندانه فرش جايگاه ويژه ای در درآمد ملی و خانوار ، اشتغال ، صادرات غير نفتی ، هنر و تاريخ کشورمان دارا می باشد. عليرغم اين جايگاه پروژه هاي پژوهشی انجام پذيرفته در اين عرصه نسبت به عظمت و اهميت آن بسيار اندک ميباشد. در اين پژوهش بر مبنای تشخيص اين نياز تلاش شده است گامی هر چند کوچک جهت پاسخگويی به اين نياز برداشته شود .

دراين تحقيق در جامعه بافندگان عضو تعاونی بافندگان فرش دستباف شهرستان نی ريز استان فارس تاثير عوامل سابقه بافندگی ، رجشمار ، کيفيت بافته ، قيمت گذاری تعاونی و وزن بافته بر قيمت نهايی فروش فرش مورد بررسی قرار گرفته است .

نتايج حاصله نشان می دهد که چهار متغير اول مورد اشاره بر قيمت نهايی فروش فرش دارای تاثير مثبت و متغير پنجم دارای تاثير منفی ميباشند . ضمن اينکه از يافته های توصيفی تحقيق نيز اطلاعات مفيدی از سن بافندگان ،سابقه بافندگي، جنسيت ،تاهل، ميزان تحصيلات ، چگونگی فراگيری هنر فرشبافی ، نوع دار ، نوع طرح ،رجشمار،تعداد رنگهاي بكار رفته،عيوب بافته ها، ابعاد رايج ، مدت انتظار فروش بدست آمده است.

38770

A survey about factors influencing the final sale price of carpets weaved by members of Neyriz cooperative society of hand woven carpets

Majied Khorsand

 

Abstract:

The artistic industry of carpet weaving have an important position in national and household income , employment , non oil export , art and history of our country. Despite of this important position , Research activities in this field is negligible .In this research on the Basis of Recognition of this necessity we have tried to answer some parts of the subject.

In this research for the members of cooperative society of carpet hand weavers of neyriz city in Fars province the impact of five factors : a) wearers background , b) Rjshomar , c) quality evaluation of carpets , d) cooperative pricing , e)weight of carpets on the final sale price have been studied.

38771

ارزيابي وضعيت شوري در اراضي تحت كشت گندم در مناطق مختلف كشور

سيد علي محمد چراغي

 

چکیده

شوری منابع آب و خاک یکی از مشکلات عمده برای تولید محصولات کشاورزی در کشور است. اگرجه تحقیات شوری در کشور سابقه طولانی دارد، لیکن اظلاعات اندکی در زمینه چگونگی بهره برداری از این منابع توسط کشاورزان در دست است. در اين طرح هدف شناخت و ارزيابي وضعيت شوري در اراضي تحت كشت گندم در مناطق مختلف به منظور ارائه توصيه‌هاي فني جهت افزايش توليد عملكرد در اين اراضي و ايجاد لايه‌هاي اطلاعاتي براي طرحهاي تحقيقاتي آتي در زمينة شوري مي‌باشد.

نتایج حاصل از اجرای این طرح نشان داد که آبهاي مورد استفاده در استانهاي فارس و خراسان شور تا بسيار شور مي باشند. در استانهاي خوزستان و گلستان با توجه به استفاده از آبهاي سطحي، كيفيت آبها متاسب براي آبياري است. البته در استان گلستان از آب چاه نيز استفاده مي گردد كه كيفيت آنها نسبتا مناسب مي باشد. اين آبها عموما مشكلي براي خاك از نظر نفوذ پذيري و ساختمان سطحي ايجاد نمي نمايند.

عملكردهاي بدست آمده با استفاده از اين آبها در استانهاي مختلف متغير است. در استان فارس عليرغم شور بودن آبها عملكرد هاي قابل قبولي بدست آمده است. اين امر عمدتا بدليل بارشهاي مناسب زمستانه (سالهاي نرمال)، پائين بودن سفره آب زيرزميني، زهكشي مناسب خاكها و استفاده زياد از نهادها  مي باشد. نتايج نشان داد كه در شرايط نرمال بارندگي مي توان تا شوري آب 10 دسي زيمنس بر متر آب آبياري عملكردي معادل 5/5 تن در هكتار برداشت نمود.

در استان گلستان رابطه معني داري بين عملكرد و شوري بدست نيامد و لذا عاملهاي ديگري باعث تفاوت در عملكردها مي باشند. از جمله اين عوامل مي توان به بالا بودن سطح آب تحت الارض، عدم زهكشي و آبگرفتي مزارع اشاره نمود. عليرغم اين محدوديتها عملكرد هاي بدست آمده قابل قبول مي باشند بگونه اي كه نيمي از مزراع مورد مطالعه عملكردهاي بالاتر از 3 تن در هكتار داشتند، در حاليكه متوسط عملكرد مناطق مورد مطاله در حدود 3 تن در هكتار است.

در استان خوزستان با توجه به كيفييت مناسب آب آبياري عملكرد اكثر مزارع پائين مي باشد. اگر چه دلايل عديده ديگريمي توانند باعث افت عملكرد در بسياري از مزارع مي باشد، در بسياري از مزارع آبياري تنها در دو نوبت صورت گرفته و تنش خشكي در آخر فصل از عوامل اصلي كاهش عملكرد مي باشد. از ديگر عوامل كاهش توليد شوري بالاي خاك در زمان كاشت مي باشد كه باعث كاهش شديد درصد جوانه زني و درصد سبز مي باشد. شوري بالاي آب تحت الارض، عدم زهكشي مزارع و آب گرفتگي ناشي از آن نيز بر كاهش عملكرد تاثير بسزايي دارند.

در استان خراسان ميانگين عملكرد گندم در مزارع مورد مطالعه 10/2 تن در هكتار و از 70/0 تا 50/4 تن در هكتار متغير مي باشد. نتايج نشان داد آبهاي مورد استفاده مي توانند عملكرد را تا هفتاد درصد كاهش دهد. اين در حاليستكه رابطه معني داري بين عملكرد و شوري آّب آبياري بدست نيامد. تغييرات عملكرد محصول گندم در نقاط مختلف استان نشان دهنده وجود تفاوت در مديريتهاي بهره برداري است. از ديگر تفاوتهاي عمده در مزارع مي توان به فقر غذايي كم تا شديد در بين آنها اشاره كرد.

 

38771

Evaluation of salinity conduition in wheat irrigated fields in different part of the country

Seyed Ali Mohammad Cheraghi

 

Abstract

Salinity of soil and water resources is one of the major problems for agricultural production in the country. Although salinity research has a relatively long history in the country, there has been limited research on the use of saline water by the farmers. The objective of this study was to evaluate salinity conditions in irrigated wheat fields in different parts of the country in order to give recommendation to the farmers on how to increase yield under saline conditions. Also the data collected here would serve as a databank for future studies.

Results showed that water used in Fars and Khorasan provinces are saline to very saline. In Khoozestan and Golestan with surface waters are suitable for irrigation. Use of these waters causes no problems in terms of soil permeability and tilth.

Yield showed great variation in different provinces. In fars acceptable yields are obtained with the use of saline water. This is mainly due to winter rain, good soil drainage and deep water table. Results showed that in normal raining years yield of 5.75 ton/ha can be obtained with waters up to 10 dS/m.

In Golestan province no significant relation was found between yield and salinity. Therefore there are other factors responsible for the differences in yields. Some of these factors could be lack of low water table, lack of drainage system and water logging. Regardless, acceptable yield are obtained with the half of the farms producing more than 3 tons/ha, while the average yield in the area is about 3 tons/ha.

Considering the good quality of water for irrigation in Khoozestan province, yields are very low. Although there could be many reasons for this, many of the farms only irrigated twice during the year and drought stress is one of the major reasons for low yields. Other reasons are high soil salinity during planting, saline water table, lack of drainage system and waterlogging.

38772

طراحي و پياده‌سازي پايگاه اطلاعاتي آزمايشگاههاي موسسه تحقيقات شيلات ايران

شراره خدامي

 

چكيده:

با توجه به عدم امكان  دسترسي به اطلاعات جامع  و  بهنگام در خصوص تجهيزات، پرسنل، تعرفه هاي خدمات آزمايشگاهي و مواد شيميايي آزمايشگاههاي  موسسه تحقيقات شيلات و احساس ضرورت دراختيار داشتن اين اطلاعات براي مديريت بهينه آزمايشگاهها، تصميم گرفته شد با در نظر گرفتن كليه نيازهاي اطلاعاتي در اين زمينه و با بهره گيري از تجارب قبلي در اين خصوص در سطح مؤسسه و همچنين تجارب ساير ارگانهاي مرتبط در سطح ملي (و حتي بين المللي)، سيستم مورد نظر طراحي و اجرا گردد.  هدف اصلي از اجراي اين  طرح، استقرار و پياده سازي يك  سيستم نرم افزاري مبتني بر تكنولوژي وب  به منظور ايجاد پايگاه اطلاعاتي جامع آزمايشگاههاي مؤسسه تحقيقات شيلات بود تا علاوه بر ساماندهي اطلاعات بتوان با گزارش گيري ادواري  در زمينه هاي مختلف نظارت و مديريت مناسب تري را اعمال نمود. خوشبختانه پس از طي مراحل مختلف طراحي و اجرايي، سيستم مزبور در اوائل بهمن ماه سال 1389 بطور كامل قابل بهره برداري گرديد. بطوركلي بخش های اصلي  این سیستم عبارتند از پرتال؛ بانك اطلاعات؛  امکانات پیشرفته ورود اطلاعات ، جستجو و گزارش گیری؛ سيستم مستقيم سفارش آزمايشات و تالارهاي گفتگو.

 

کلید واژه‌ها: پايگاه اطلاعاتي، پرتال، آزمايشگاهها، موسسه تحقيقات شيلات

 

38772

Planning and Establishment of the Laboratory Information Database System for Iranian Fisheries Research Organization

Sharareh Khodami

 

Abstract

Due to lack of access to comprehensive and up-to-date information regarding equipment, personnel, laboratory services tariffs and chemicals in the laboratories of Iran Fisheries Research Institute and felt the necessity of having this information for optimal management of the laboratories, it was decided with regard to all information needs in this area and using previous experiences in this regard as well as the experiences of other institutions and related organizations at the national (and even international) level, the system would be designed.

The main purpose of implementing this plan was to establish and implement a software system based on web technology to create a comprehensive database of the Fisheries Research Institute's laboratories, so that in addition to organizing information, using periodic reports on various related areas a more appropriate monitoring and management system could be applied. Fortunately, after the design and implementation stages, the system in early January 2011 was fully applicable.

The main parts of this system include portal; database; advanced data entry, search and reporting capabilities; direct tests order system and discussion forums.

 

38773

بررسي صدمات بهره برداري درقالب مديريت پايدار جنگل درطرح جنگلداری نکا ظالمرود

سيد رضا مصطفي نژاد 

 

چکیده

فقدان برنامه ریزی، نظارت و کنترل عملیات بهره برداری سبب خسارت به خاک و توده باقی مانده جنگل می شود. هدف از اجراي اين طرح تعیین میزان صدمات و شناسایی عوامل اصلی ایجاد صدمات بهره برداری در پارسل های مورد مطالعه بوده است. این طرح تحقیقاتی در4 پارسل در مناطق شیبدار وکم شیب که عملیات نشانه گذاری درآنها انجام شده اجرا گردید. به منظور ارزیابی صدمات وخسارات وارده به درختان سرپای باقی مانده و زادآوری طبیعی در داخل قطعات نمونه بعد از عملیات قطع و خروج چوب از عرصه داده ها جمع آوری وثبت گردید. میزان صدمات براساس معیارهای فائو   ( FAO,1995) تعیین گردید. درختان صدمه دیده در قطعات نمونه و در هکتار براساس تیپ، ابعاد، شدت و ارتفاع محل صدمه در پارسلهای با شیب کم و زیاد با استفاده از آزمون تجزيه واريانس يك طرفه (با دقت 95 درصد) در محیط SPSS  با روش توکی ( HSD) مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از روش پیمایش زمینی و اندازه گیری صد درصد نقاط خسارت دیده استفاده گردید. در دو مرحله قطع و خروج چوب چنین نتیجه می شود که 85 درصد صدمات وارده در مرحله قطع از ارتفاع  > 1متری تنه درخت به بالا رخ داده با توجه به اینکه بیشترین صدمات سنگین در حفره های قطع دیده شده، در مرحله خروج چوب 91 درصد صدمات وارده از ارتفاع 1 متری تنه به پایین تا محل ریشه وگورچه درخت مشاهده گردید. در مرحله قطع بیشترین صدمات با مساحت²cm50- 10 و و²cm 200<  بوجود آمده ولی در مرحله خروج چوب بالاترین ابعاد صدمه دردامنه ²cm 200< بر روی درختان باقی مانده سرپا درحاشیه مسیرهای چوبکشی ایجاد شده است. شدت صدمه در مرحله قطع بطور میانگین برای 4 پارسل 24 درصد صدمات سطحی و 76 درصد از بین رفتن پوست و لایه کامبیوم ولی در مرحله خروج چوب 15 درصد صدمات سطحی و 85 درصد باعث ازبین رفتن پوست ولایه کامبیوم دید. پارسل هایی که شیب محل قطع بیشتر است شدت صدمات بیشتر مشاهده گردید. هر چه از طبقات قطری پایین به طبقات قطری بالا می رویم از مساحت صدمه کاسته می شود مجموع صدمات سبک، متوسط و سنگین به درختان باقی مانده در مرحله قطع 191 صدمه و در مرحله خروج چوب 267 صدمه مشاهده گردید. میزان صدمات به زادآوری در مرحله خروج بیشتر و تقریبا 3 برابر مرحله قطع و مرحله خال گروه بیشتر از مرحله شل گروه و نهال و نونهال می باشد. حذف کامل پایه های زادآوری (شکستن کامل نهال و ریشه کن شدن) در مرحله شل وخال گروه و زخمی شدن تنه  از نونهال و نهال تا شل و خال گروه بیشتر دیده شده است.  

کلید واژه‌ها:  بهره برداری، قطع، خروج چوب، صدمات، زادآوری.  

38773

A  Survey on Logging Damages in Relationship With Forest Sustainable Management in NEKA-ZALEMRUD Forestry Plan.

 Sayed Reaz Mostafanezhad

 

Abstract

    Lack of program, monitoring and control caused on injury to residual tree and soil forest. The aim of this project to determine the amount of damage and identify the main causes of damage created by exploiting the parcels has been studied. For evaluation of damage to residual trees and seedlings colected data after felling and skidding operations . This research is in response to the FAO model code of forest harvesting practice. Residual tree damage per plot and hectar was also examined. Damage type, size class, location of damage and damage intensity were evaluated using analysis of variance(ANOVA) to test for differences parcells at gradiant low and hight. Tukey^,sstudentized range(HSD) test was used for comparisons factors damages(size,intensity and location of damage) in four parcels. Assessment logging damage to residual tree and stages vegetation were within plots to Ground traverse method. In the damages caused by felling operation %85 of the damages was 1m of stem trees. The mejority of the heavy injury were in felling gaps, in the damages caused after log extractions %91 of the damages was in location under 1m of stem to root and butter. In felling stage were highest of damage size 10-50cm² and >200cm². but log extraction stage were heighest damage size in range >200cm² in skidtrails of inside trees. Mean of injury intensity for four parcelles were %24 bark damaged and %76 wood visible not damaged and wood visible damaged. But in log extraction stage %15 bark  damaged and %85 wood visible not damaged and wood visible damaged. The felling area gradiant was a factore the increase damaged. From diameter classes down to diameter classes up size of damage decreased. Total residual stand damage are(light, medium and heavy injury) caused by felling and skidding respectively 191 and 276. Amount of damage to stage of vegetation in log extraction stage were about treble on felling stage and poles and trees more than saplings and seedlings. The stage of vegetation sapling and poles and trees were broken seedling and fallen stem injury from seedling to poles stage increased.                                                                        

38774

جمع آوري و شناسايي فون آفات بيد و دشمنان طبيعي آنها در استان آذربايجان غربي

زهرا هاشمي خبير

 

چكيده:

رويشگاههای طبيعی درختان بيد در استان آذربايجان غربی يکی از منابع طبيعی تجديد شونده و سريع الرشد کشور محسوب می گردند.  متاسفانه گونه هاي مختلف درختان  بيد در  اين استان مورد حمله آفات مختلف قرار گرفته و ضمن تضعيف درختان، موجب ضايعات کمی و کيفی چوب آنها می گردد. در اين بررسي که طی سالهای 1383-1387 انجام شد، از اواخر ارديبهشت تا مهر ماه هر سال  تقريبا هر 15 روز يكبار نمونه برداری از گونه های موجود در هر منطقه انجام شد. براي اين منظور پايه هايی  از هر گونه بيد انتخاب و 4 شاخه از هر درخت در جهات چهار گانه جغرافيايي بررسی و اقدام به جمع آوري آفات بيد و دشمنان طبيعي آنها گرديد. در اين بررسی از14گونه بيد موجود در رويشگاههای طبيعی استان و کلکسيون پايه مادری بيد، 44 گونه آفت و 12 گونه دشمن طبيعی جمع آوری گرديد،که در بين گونه های آفت 4 گونه جزو آفات مهم و کليدی بيد دراين استان شناخته شدند. همچين مقاومت و حساسيت 9 گونه بيد موجود در کلکسيون به آفات مهمی نظير سنک صنوبر M. unicostata  و زنبور گالزای برگ بيد Pontania vesicator  تعيين گرديد. گونهSalix excelsa  و Salix aegyptiaca به ترتيب حساسترين و مقاومترين گونه نسبت به سنک Monosteira unicostata بودند. همچنين گونهSalix excelsa  حساسترين گونه نسبت به زنبور گالزای برگ بيد Pontania vesicator  و گونهSalix aegyptiaca   مقاومترين گونه به اين آفت تعيين گرديدند . 

کلیدواژه‌ها: بيد، آفات، دشمنان طبيعی، مقاومت و حساسيت

 

38774

Collecting and identifying willow pests and natural enemies Fauna in West Azarbaijan.

Zahra Hashemi Khabir

 

Abstract:

The natural habitats of willow trees are one of the renewable and fast growing resources in West Azarbaijan. Unfortionatly variouse species of willows are attacked by different pests that cause low quality and quantity of wood. During 2004-2008, the fauna of willow trees were evaluated at 15 day intervals starting in May to October. In order to to sampling, 4 branches of each tree were studied. Based on the results, 44 species of the pests were collected on willow trees, that 4 species was known as key pests, as well as, 12 species of natural enemies were collected and identified.Suceptibility and resistance of 9 species of willow trees to important pests were determined in Saatloo station. Salix excelsa  and S.aegyptiaca respectively showed the most susceptible and resistant species to Monosteira unicostata, also Salix excelsa had the most susceptible to Pontania vesicator and  Salix aegyptiaca was resistant to this pest.

 

38775

بررسی هیدرولوژی و هیدروبیولوژی و آلودگی‌های زیست‌محیطی حوضه جنوبی دریای خزر (اعماق 10 متر الی 100 متر)

فرامرز لالوئی

 

چکیده‌

جهت‌ انجام نمونه برداری، تعداد 13 ایستگاه  از آستارا در غرب‌ تا حسنقلي‌ درشرق‌ حوضه‌ جنوبي‌ دریای خزر انتخاب‌ و در ‌ هر  ايستگاه‌ از اعماق‌ سطح، 10، 20، 50 و 100 متر نمونه برداری صورت پذیرفت. نمونه برداری طی چهار فصل در سال 1383 انجام شده است. جهت‌ بررسي‌ اطلاعات‌ جمع‌ آوري‌ شده‌، ایستگاههای نمونه برداری به‌ سه‌ منطقه‌ غربي‌، مياني‌ و شرقي‌ تقسيم‌ شده‌است‌ (از آستارا تا رامسر منطقه‌ غربي‌، از رامسر تا ساری منطقه‌ مياني‌ و از ساری تا حسنقلی منطقه شرقي‌).

نتايج‌ حاصله‌ نشان‌ داده‌ كه‌ حداكثر دماي‌ آب‌ در فصل‌ تابستان‌ 29 درجه سانتیگراد  در منطقه‌شرقی و حداقل‌ در زمستان‌ 9/8 درجه سانتیگراد  در منطقه غربی بوده‌ است‌.  میانگین غلظت اكسيژن‌ محلول‌ در فصل بهار 9/6 میلی گرم در لیتر،  فصل‌ تابستان 6/6 میلی گرم در لیتر، پائیز 2/8 میلی گرم در لیتر و زمستان 7/6 میلی گرم در لیتر‌ مشاهده‌ گرديد.  حداكثر مقدار شوري‌ppt55/13 در فصل‌ بهار و حداقل‌ آن‌ppt29/8 درفصل‌ زمستان مشاهده‌ شد.  متوسط‌ غلظت‌ ازت‌ کل‌ در فصول‌ بهار، تابستان، پائیز و زمستان بترتیب  711 ، 884، 583 و 669 ميكروگرم‌ در ليتر بوده است. همچنین متوسط‌ غلظت‌ فسفر‌ کل‌ در فصول‌ بهار، تابستان، پائیز و زمستان بترتیب  9/27، 1/37، 8/33 و 6/42 ميكروگرم‌ در ليتر بود.  میانگین  غلظت‌ سیلیس در طی دوره بررسی بین 78 تا  420 ميكروگرم‌ در ليتر نوسان داشت.

گونه های مختلف فيتوپلانكتون‌ از 6 شاخه‌ شناسايي‌ شده‌ است‌. بیشترین تنوع گونه ای در فصل زمستان (70 گونه) و کمترین تنوع در فصل پائیز مشاهده شده است.در فصل ‌بهار و تابستان‌ بيشترين‌ جمعيت‌ فيتوپلانكتون‌ مشاهده‌ شده‌ است‌. میانگین فراوانی فیتوپلانکتونها در فصول و نواحی مختلف بترتیب از 10³×3877 تا 10³×23604 عدد در متر مکعب در نوسان بوده است. همچنین میانگین زی توده فیتوپلانکتونها بین 92/6 و 32/119 میلیگرم در لیتر بود. انتشار و توزيع‌ توليدات‌ فيتوپلانكتون‌ در نواحي‌ مختلف‌ متفاوت‌ بوده و از نظر زمان‌، مكان‌ و همچنين‌ در لايه‌هاي‌ مختلف‌ آب‌ يكنواخت‌ نمي‌باشد. میانگین فراوانی زئوپلانکتون در فصول و نواحی مختلف از 2023 تا 12364 عدد در مترمکعب و زی توده آن از 40/9 تا 48/43 میلیگرم در لیتر متغیر بود.

در مجموع 17 گونه و یک رده از ماکروبنتوزها شناسایی شد که فراوانی Annelida ، Bivalvia  نسبت به کل ماکروبنتوزها بیشتر بود . متوسط ماکروبنتوزها  851 ± 1218 عدد در متر مربع و زیتوده آنها 15  ± 14 گرم در متر مربع بوده است .

 در خصوص‌ آلودگيهاي‌ زيست‌ محيطي‌، متوسط غلظت PAHs  در فصول بهار، تابستان و زمستان بترتیب 038/0، 028/0و 121/0 میلی گرم در لیتر بود. همچنین وضعیت غلظت فلزات سنگین در فصول مختلف سال 1383 بترتیب Fe > Mn>Zn>Cr> Pb > Co > Cd > Cu بوده است.

 

کلیدواژه‌ها: خصوصیات فیزیکو- شیمیائی ، پلانکتون، بنتوز، آلودگی های زیست محیطی،
 دریای خزر

38775

Hydrology, Hydrobiology and Environmental pollution study of the Southern of Caspian Sea basin (10-100 meter depth)

Faramarz Laloei

 

Abstract:

This study was conducted to study of Hydrology, Hydrobiology and Environmental pollution in the southern of the Caspian Sea. 33 stations were selected from Astara (in the west) to Hassan gholi (in the east). In each station, sampling carried out at suface, 10, 20, 50 and 100m depths. Sampling was performed during four seasons in 2004. Sampling stations also divided into three regions, including west (from Astara to Ramsar), middle (from Ramsar to Sari) and east (from Amirabad to Hassengholi).

The results showed that maximum of water temperature was 24 ºC at summer in the eastern region while the minimum of water temperature in winter season has been 9.7 ^ºc in the western region. The average of dissolved oxygen concontration in spring , summer, autumn and winter season were 6.9 , 6.6, 8.2 and 6.7 mg/l , respectively. The maximum value of salinity was observed in spring (13.55 ppt)  and minmum value in winter (8.24 ppt). The average of total nitrogen concentration were season was 711, 884, 583 and 669 µg/l in spring, summer, autumn and winter repectively. The average of total phosphorus concentration was 27.9, 37.1 and 42.6 µg/l in spring, summer, autumn and winter, respectively. The average of dissolved silica concentration has varied from 167 to 923.6 µg/l.

The five phyla of phytoplankton have identified. The most species diversity was observed in winter (70 species) but the low species diversity has obtained in autumn. The most phytoplankton population was in spring and summer seasons.  The cell abundance of phytoplankton in different seasons was fluctuated from 3914*10³ to 17337*10³ ind/m³. In addition, the phytoplankton biomas was varied 11.4 to 30.7 mg/l.

Result showed that distribution of phytoplankton are varied at different areas, layer, seasons and stations.

The average of cell abundance of zooplanktons was varied from 2023 to 12364 and/m³ at different seasons. The mean of bioman varied from 9.40 to 43.48 mg/l. In this study, 17 species and one class of macrobenthos were identified. The frequency of Annelida and Biovalvia was higher than all macrobenthos. The average of macrobenthos was 1218±851 ind/m² and their biomass was 14±15 g/l.

The average of PAHs concentration were 0.038, 0.028 and 0.21 mg/l in spring , summer and winter, respectively. The decending trend of heavy metal concentration were Fe>Mn>Zn>Cr>Pb>Co>Cd>Cu  at different seasons in 2004.

The maximum concentrations of organochlorine pesticides (OCPs) components in three regions of sampling zone such as b,g -BHC (middle), b,g -BHC (middle), DDT (east) and dieldrin (east part) were 88.3, 35.0, 74.3 & 79.1 mg/l during spring, summer, fall and winter, respectively.

 

38776

تهيه دستورالعمل تشخيص و ارزيابي عوامل خسارت زا در باغات گردو

داراب حسني

 

 

چکیده

سلامت و بهبود رشد گیاهان در زندگی همه افراد بشر موثر است. میزان رشد و باروری گیاه به عوامل محیطی از قبیل آب، خاک، نور، حرارت و نیز ایمنی آنها در برابر عوامل نامستعد بستگی دارد. دانشمندان علوم کشاورزی بر این باورند که بروز هر گونه اختلال در عملیات فیزیولوژیکی گیاهی سبب بیمارشدن گیاه می گردد. به این ترتیب ضعف و کاهش قدرت رشد رویشی و زایشی درختان میوه گاه ناشی از حضور موجودات زنده بیماریزا و گاه منشاء محیطی دارد. عملیات زراعی نظیر هرس، عوامل فیزیولوژیکی از قبیل کمبود یا زیاد بودن عناصر مورد نیاز گیاه و نیز شرایط جوی نامساعد مثل یخبندان، سوختگی، تگرگ و باد اغلب سبب بروز بیماری های غیر پارازیتی (غیرانگلی) در درختان میوه می شوند.

نوع و میزان خساراتی که به وسیله بیماری های گیاهی ایجاد می گردد، معمولاً به نوع عامل بیماریزا، منطقه و شرایط محیطی بستگی داشته و ممکن است گاه تا 100 درصد نیز برآورد شود. خسارت وارده به درختان میوه غالباً کمی است؛ اما برخی اوقات ظهور خسارت های کیفی، ارزش اقتصادی میوه را کاسته و یا تولید آن را در یک منطقه محدود می سازد.

از جمله خسارات وارد شده به باغات و درختان گردو می توان به خسارت سرما، تگرگ، آفتاب سوختگی و خشکی، مشکلات گرده افشانی از قبیل زیادی گرده (که منجر به PFA می گردد) یا عدم وجود ارقام گرده دهنده مناسب در باغات پیوندی (به علت وجود دیکوگامی) و نیز بیماری ها و آفاتی مانند آنتراکنوز، بلایت و پروانه فری اشاره نمود. برخی از این خسارت ها مشمول پرداخت غرامت می باشند. از آنجایی که علائم ناشی از بیماری ها با ناهنجاری های غیر عفونی، مشابه علائم ناشی از بیماری های گیاهی عفونی می باشد، تشخیص عامل یک عارضه خسارت زا در اغلب موارد مشکل است. بنابراین داشتن دانش کافی جهت ردیابی و شناسایی هر یک از عوامل مذکور می تواند کارشناسان بیمه محصولات کشاورزی را در این امر مهم یاری رساند.

در این مجموعه پس از ذکر مقدمه ای در مورد گردو، ضمن معرفی عوامل خسارت زا در گردو، روش براورد خسارت  در درختان گردو در دستورالعمل ساده ای تهیه گردیده است.

38776

Guideline for evaluation and determination of factors causing damages in walnut orchards

Darab Hassani

 

Abstract

Improvement of the situation for growth of the plants was one of the important goals for humans. This was related mostly to environmental factors like water availability, light, temperature and their immunity against unfavorable conditions. the scientists believes that each unfavorable condition in physiological process of plant could push the plants to illness condition.  So the illness can have the biotic or abiotic agents. So decrease in plant growth could be results from biotic stresses like pest or diseases or abiotic agents like nutritional deficiencies, frost, sun burn damage, hail and wind.

type and the quantity of the loss caused by biotic stresses is relates usually to type of agent, location and environmental condition and could arrive to total loss of product, but in the case of partial quantitative loss, could decrease the quality of the remained parts too.

in walnut, among the important agents are frost damage, hail, sunburn damage, pollination problems, and biotic stresses like walnut anthracnose, walnut blight and the losses caused by zeozera.

38777

مديريت بهينه آبياري گندم در شرايط شور

محمد فيضي

 

چکیده

به منظور بررسی تاثیر کیفیت آب آبیاری و درصد تخلیه مجاز رطوبتی خاک برروی گندم، این آزمایش در  ایستگاه تحقیقات زهکشی و اصلاح اراضی رودشت اصفهان و مزرعه مدیریت جهاد کشاورزی شهرستان اردکان یزد به مدت 3 سال زراعی اجرا گردید. آزمایش بصورت کرتهای یکبار خرد شده در اصفهان و به صورت فاکتوریل و در قالب بلوکهای کامل تصادفی و در سه تکرار اجرا گردید. فاکتور اصلی شوری آب آبیاری 4، 8 و 12 دسي زیمنس بر متر و فاكتور فرعي درصد تخلیه مجاز رطوبتی (30، 50 و70 درصد ) دراصفهان و سه سطح شوری آب آبیاری 2، 2/ 7 و5 /10 دسی زیمنس بر متر وسه سطح تخلیه مجاز رطوبتی خاک (40،60 و 80 در صد ) در یزد مورد  اجرا قرار گرفت.

نتایج اصفهان نشان داد که با افزایش شوری آب آبیاری عملکرد، وزن هزار دانه کاهش یافته و درصد پروتئین افزایش یافت. بیشترین عملکرد کل مربوط به تیمار آبیاری پس از 30 درصد تخلیه مجاز رطوبتی و آب 4 دسی زیمنس بر متر برابر 15145 کیلوگرم در هکتار و کمترین مقدار عملکرد کل مربوط به تیمار آبیاری پس از 70 درصد تخلیه مجاز رطوبتی و آب 12 دسی زیمنس بر متر برابر 10060 کیلوگرم در هکتار بدست آمد. بیشترین درصد پروتئین مربوط به همین تیمار بود. بهترین کارآیی مصرف آب آبیاری مربوط به تیمار آبیاری پس از 70 درصد تخلیه مجاز رطوبتی و آب 4 دسی زیمنس بر متر برابر 11/1 کیلو گرم بر متر مکعب بدست آمد. بررسی نتایج سه ساله اجرای طرح در یزد حاکی است که  با در نظرگرفتن اقتصاد آب مصرفی و بخصوص امکان کاربرد آب شورتر، تیمار60 درصد تخلیه رطوبتی خاک با استفاده از  آب با هدایت الکتریکی 2/7 دسی زیمنس بر متر دارای عملکرد محصول اقتصادی بوده که میانگین عملکرد دانه گندم سه سال این تیمار برابر 4235 کیلوگرم در هکتار بود و با  توجه به مصرف کمتر آب و استفاده از آب نامتعارف نسبت به سایر تیمارها دارای مزیت اقتصادی می باشد.

 

کلیدواژه‌ها: آبياري،كيفيت آب آبياري، درصد تخليه مجاز رطوبت، گندم، شوری

38777

Optimum irrigation management on wheat under saline condition

Mohammad  Feizi

 

Abstract:

In order to study the effects of irrigation water quality and soil moisture depletion levels on wheat yield, this study was carried out in Roudasht salinity research station of Isfahan and Ardekan extension service farm in Yazd during three years (2004-2009).

The experimental design in Isfahan was RCBD arranged as split plots in thee replications. In Yazd, RCBD arranged as factorial in thee replications. The three water salinity (4,8 and 12 dSm^-1) were  as the main plots and the soil moisture depletion levels (30%, 50% and 70%) as sub plots in Isfahan. In Yazd the three water salinity 2, 7.2 and 10.5 dSm^-1 and three soil moisture depletion levels of 40%, 60% and 80% were studied.

   Results in Isfahan showed that increases of irrigation water salinity and soil moisture depletion levels decreased the grain yield and 1000 grains weight, but increased the protein content of the seeds. The highest total grain and straw yield was 15145 kgha^-1 produced by 30% soil moisture depletion levels and 4 dSm^-1 irrigation water salinity. The lowest yield of l0060 kgha-¹ was belonging to 70% soil moisture depletion level and 12 dSm^-1 irrigation water salinity.

The highest grain protein content was produced in soil moisture depletion level of 70% and 12 dSm^-1 water salinity. The highest water use efficiency of 1.11 kgm^-3 belonged to 70% soil moisture depletion level and 4 dSm^-1 irrigation water quality.

 The three years result of the experiment in Yazd showed that by concerning the water use economy and strategy to use more saline water, the soil moisture depletion level of 60 % and 7.1 dSm^-1 irrigation water salinity  had economical wheat grain yield. In this treatment less water used and saline water applied, in which have economical priorities.

 

Key words: Irrigation, water salinity, wheat, soil moisture depletion.